تابناک
کهگیلویه وبویراحمد،آنچه در زیر آورده شده است از سری
یاد داشت های مخاطبان تابناک کهگیلویه وبویراحمد است که عینا درج می شود و
تابناک کهگیلویه وبویراحمد آن را تایید یا تکذیب نمی نماید شما هم می
توانید نظر خود را در خصوص این مطلب بیان کنید.
به نام خدا
"ارزش هر انسانی به کاری است که انجام میدهد". نهج البلاغه
نماینده ی محترم شهرستان های کهگیلویه،بهمئی،چرام ولنده
حاج عدل
چرا
حاج عدل؟ چون که، حاج عدل نام مردمی شماست, نامی ساده ، به سادگی مردمی
بودنتان.و من به عنوان یک شهروند از شما خواهشمندم که هیچ وقت فراموش
نکنید، رای مردم حاج عدل بدون هیچ پیشوند یا پسوندی بوده است.
سلام علیکم
(همه
ی آنها که شرایطشان شبیه من است، همنام منند. و این نامه از طرف همه
آنهاست,آنها که فقر را میفهمند، از فقر نان گرفته تا فقر فرهنگ را )
این
جلسه را، در دسترسترین لحظه نزدیک بودنم به شما دانستم، و به خود این
اجازه را دادم تا از زاویه ای دیگر بیکاری را برایتان تشریح کنم . چراکه
بعد از حضور در بهارستان دیدنتان از این فاصله برای من مشکل خواهد شد (این
را گذر دوران شهادت داده). هم وقت نیست و هم عدم توان مالی مسیر عزیمت به
تهران را کج کرده.
این نامه را تا آخر بخوانید یا گوش دهید چرا که دغدغه ام شخصی نیست ، دغدغه ی بیکاری جوانان منطقه ام_کهگیلویه_ است.
مقدمه
بدرازا نیانجامد و موجب فوت وقت نشود، نامه را اینطور شروع میکنم ، با کمی
تندی در لحن، ولکن شما این را از اثار سوء بیکاری قلمداد کنید.
هدف,
طرح یک سوال و در ادامه پاسخی از زاویه ای دیگر است ، بدون هیچ طمطراق
سیاسی یا استفاده از کلمات اقتصادی؛ صرفا نگاهیست ساده به بیکاری.
میدانید اعتیاد چه بلایی سر جوانان شهرم آورده ؟ و سن استعمال دخانیات به زیر 14 سال آمده است ؟
اگر میدانید بر شماست که ، در جهت رفع مشکل بیکاری تدبیری بیندیشید. نه میدانم و نه تخصص
ارائه راه حل دارم؛ اما جایگاهی که شما ایستاده اید _و خداوند با رای مردم
به شما عطایش فرموده_ بر شما ایجاب میکند که تلاشتان به کارگیری شایسته
های باشد که با راه حل های دقیق، برطرف کردن این مشکل (یعنی شکست شاخ غول
بیکاری) را امکان پذیر کند. در غیر این صورت شما نیز در مسیر دیگرانی قرار
می گیرید که بعد از اتمام دوره ی حضورشان در مجلس، نامشان نیز از ذهن مردم
خط خورد . همانطور که خود می دانید و می شناسیدشان.
مردم منطقه ام
را میبینم که در خود میپوسند و دم نمیزنند. صدای شکستن استخوان هایشان از
پوکی در آینده به گوش میرسد. میدانید: مشکل ما نان نیست، میدانیم و اطمینان
داریم که هیچکس از گرسنگی نمیمیرد، اما همه از فرط بیکاری به اعتیاد مبتلا
میشوند که راه جدیدی برای مرگ است. شروع اعتیاد ورود در جاده ی بیکاریست.
بیکاری یعنی وقت فراغت ، و اوقات فراغت وقتی از 2 ساعت در روز بالاتر بزند
یعنی خطر. خطری که همه را تهدید میکند خطری که همه را وادار میکند به
اعتیاد روی بیاورند، این را از زبان همه ی هم سنانم میتوانید بشنوید. شما
را به شرف کارگری شرمنده در چشم کودکانش قسم : بیایید اولین اولویت برایتان
تلاش برای اشتغالزایی باشد. ما میخواهیم وقتمان را تقسیم کنیم میدانیم وقت
طلاست . زمان برای ما ارزشمند است و در یک روز، کارهای زیادی میشود انجام
داد. میخواهم رویایی را که در سر دارم برایتان بنویسم؛ اینکه من و همسنانم
:" صبح زود ساعت 6 از خواب شیرین بیدار شویم ، ناشتایی که بدست همسر مهربان
یا مادر غم خوارمان اماده شده است را بخوریم ، لباس کار بپوشیم و از خانه
بیرون برویم با خوشرویی به هم صنفان و همسایگانمان سلام بدهیم ، سر کار
خوشحال و خندان با همکارانمان بجوشیم و عصر با دستی پر به خانه برگردیم ،
با محبت،خانواده را ببینیم که پروانه وار دور و برمان میچرخند و خوشحالند .
سپس که خستگی از تنمان میرود دوش بگیریم و برنامه ی امشبمان رفتن به خانه ی
پدر بزرگ ، یا دیدن عمو ، خاله ، دایی یا همسایه ها باشد . در نهایت با
خوشرویی و امید به روزی دیگر که کار داشته باشیم، و امید به روزی دیگر که
کار داشته باشیم ، و امید به روزی دیگر که کار داشته باشیم به خانه برگردیم
و برای صبح فردا استراحت کنیم."
میبینید چقد شیرین است و با یک روز
چه کار ها میتوان کرد؟ به نظر شما با این برنامه بیست و چهار ساعته، ما وقت
معتاد شدن داریم ؟وقتی برای میانبر زدن به مرگ؟
ما : این حرفها را قبل تر از شما به خدا زده ایم.
خدای بزرگ شما را واجب به حضور در جمع صالحان بداند. آمین
وسلام
با تشکر
محمد رفیعی20/01/1395