دکترنوری که از زمان درگذشت همسرش، 15 سال پیش، همه روزها را با روزه داری سپری کرده، تزکیه نفس، مردم داری و پزشکی را بیش از پیش با هم در آمیخته است.
نزدیک به پنجاه سال است طبابت میکند؛ با تخصص داخلی و قلب و عروق. با این همه بیشتر حس پزشکان قدیم را که حکیم خوانده میشدند و نفسشان از حکمت سرشار بود را تداعی میکند.
دکتر عباسعلی نوری 75 ساله با آن قد خمیده و عینک ته استکانی، شباهتی به پزشکان عصر دیجیتال ندارد. میگوید دستمزد
پزشک بهبود بیمار است و همین که در حد نیازش پولی بگیرد، کافیست. آنقدر ساده و بیتجمل است که حتی ماشین رنو پنجش را از سال 61 تا حالا عوض نکرده و بیمارهایش را در مطبی که داخل پارکینگ خانهاش ایجاد کرده، ویزیت میکند. خانهای قدیمی که البته سه سال پیش بازسازی اش کرده است.
مطب
دکتر نوری همیشه شلوغ است، ولی آرامش خاصی دارد. او منشی ندارد و هرکسی نوبت خودش را میداند. بر عکس بعضی از مطبها که شلوغ است و گاهی هم دعوا میشود و منشی هم از پارتیبازی برکنار نیست، فضا مثبت است و چنین مسائلی را به خود نمیبیند. اینجا قانون خودش را دارد و بیماران بدان احترام میگذارند. گاهی مراجعین نوبتهای خود را به شخصی که حالش خوب نیست میدهند تا او زودتر ویزیت شود. بیمارها هم از این شرایط راضی هستند و میگویند که نفس این دکتر شفاست و حاضرند ساعتها برای او در انتظار بنشینند.
دکتر نوری ویژگیهای اخلاقی خاصی دارد که در این زمانه البته کمیاب است. او 15 سال یعنی درست از زمانی که همسرش درگذشت، هر روز را پشت سر هم، روزه گرفته است. او میگوید: « من این کار را برای تزکیه نفسم انجام میدهم و تنها در روزهایی که از نظر اسلام روزه حرام است، آن را قطع میکنم.» او درباره تاثیر فوت همسرش در این روزه گرفتنها ادامه میدهد: « البته که مرگ خانمام در این کار بیتاثیر نبوده. من به او علاقه خاصی داشتم و برای تحمل دوری او و البته باز هم میگویم برای تزکیه نفسم این کار را شروع کردم.»
دکتر نوری هدفش از انتخاب رشته
پزشکی را کمک به مردم میداند نه برای پول: « کمک به مردم ارزش معنوی دارد، پزشکی اگر قرار باشد برای پول کار کند جنبه پزشکی اش را از دست میدهد.»
او عقیده دارد
پزشک در حد نیاز باید از بیمار حق ویزیت بگیرد و قانع باشد: « کمک به مردم و بهبودی مریض و درمان او باید از همه چیز برای یک
پزشک مهمتر باشد.»
دکتر نوری اندکی پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه اصفهان در 1346 بهداری ذوبآهن مشغول به کار شده و در همان زمان عصرها در مطب اجارهای خود بیمارها را ویزیت میکرد. او همچنین در آن زمان جوانی، یک روز کامل را به بیماران شهرستانهای اطراف اصفهان اختصاص میداده و خودش شخصا به بالین آنها میرفته و برایشان دارو هم میبرده است.
این سنت و اخلاق حرفهای دکتر نوری تا به امروز همچنان ادامه یافته است گو اینکه دکتر نوری به دلیل کهولت سن دیگر فقط میتواند به دیدار بیماران داخل اصفهان برود و آنها را معالجه کند. ولی هستند کسانی که از شهرستانهای اطراف به دنبال دکتر میآیند و او را بر سر بالین بیمار خود به روستاهایی میبرند که گاهی 80 کیلومتر از اصفهان فاصله دارد.
البته او در این سنین بازنشستگی، مثل یک پزشک جوان، نزدیک به 18 ساعت در روز طبابت میکند گرچه در طول روز هم، زبان روزه است و آخر وقتها آنقدر خسته به نظر میرسد که گاهی پلکهایش سنگین شده و روی هم میافتد.
اما دکتر نوری با تمام خستگی که دارد دست از کار نمیکشد و بیماران را با صبر و حوصله ویزیت میکند و به تمام درد و دلهایشان هم گوش میدهد که گاهی ویزیت یک بیمار تا 30 دقیقه زمان میبرد.
دکتر نوری پزشکی است که نه برای پول، بلکه به معنای واقعی کلمه برای مردم کار میکند. دکتر نوری گویی اهل این دنیا نیست و سال پیش خانه دومش را که تنها مایملکش غیر از این مطب-خانهاش بوده است را برای کمک تحصیل کودکان بیبضاعت فروخته است.
دکتر نوری تاکید میکند: « از تجملات زیادی باید پرهیز کرد و زیادهخواه نبود. آدمی باید قانع باشد و در همان حدی که نیاز و احتیاج دارد، داشته باشد.»
او که تقریبا 15 سال است به یاد همسرش روزهداری میکند، یک نمونه از مرد خانواده ایرانی است، از آن مردانی که عشقشان در ادبیات ایران با داستانهایی چون فرهاد کوهکن نقل شده است.
پسران دکتر نوری هم به تأسی از پدر پزشکی را برگزیدند و حالا دو پسرش در آمریکا طبابت می کنند و پسر سوم در اصفهان پزشکی تحصیل کرده است گو اینکه مربیگری تنیس را بیشتر میپسندد.
همدم دکتر نوری اما در این تنهایی دنیا، مادری است که در چشم بیماران مطبش نیز چهرهای خیر و بزرگتری خیرخواه و شخصیتی الهام بخش است.
مادر دکتر نوری هر روز چند ساعتی را در گوشهای از مطب پسرش روی یک صندلی مینشیند و با نگاهی آسوده و فارغ دستهایش را به عصای چوبیاش تکیه میدهد و زیر لب ذکرکنان پا به پای فرزندش به دردهای مراجعین گوش میدهد. او حتی به برخی خانمهایی که ناراحتی اعصاب دارند از تجربیات سالهای سپری عمر خود مشاوره میدهد و به آنها کتابهای متنوعی را پیشنهاد میدهد و گاهی کتابهایی را از کتابخانه خودش به بیماران امانت میدهد.
این مادر هنوز در نود و اندی سالگی هر روز ساعتها مطالعه میکند. مادر و فرزندی که پناه بسیاری از شهروندان بودهاند. خدایشان حفظ کناد.
گزارش از مريم حمزه؛اصفهان امروز