سهیلا توفیقی را بسیاری با نام پدرش، مرحوم حاج سید محمدتقی توفیقی به عنوان یکی از نیکوکاران شهرستان گچساران و برادرش سید پندار توفیقی، عضو هیئتمدیره باشگاه استقلال تهران، میشناسند.
با این حال، تلاشهای بیوقفهی کارمند بازنشستهی شبکه بهداشت و درمان گچساران، برای راهاندازی مرکز سلامت جامعه و آزمایشگاه زندهیاد توفیقی دوگنبدان با کمک مالی برادرش، نام خود وی را نیز برای کهگیلویه و بویراحمدیها آشناتر کرده است.
به گزارش «ریواس» از گچساران، مرکز سلامت جامعه زنده یاد توفیقی و آزمایشگاه زندهیاد توفیقی دوگنبدان، از جمله اقدامات خیرخواهانهی سیدپندار توفیقی با پیگیری و اجرای خواهر وی بوده است که بهنام مرحوم پدرشان نامگذاری شده است.
سید پندار توفیقی، واقف و بانی اصلی این دو پروژهی خیریه است. او اکنون در سطوح بالای مدیریتی باشگاه استقلال تهران و شرکتها و مؤسسات مطرح دیگری در شهر تهران فعالیت میکند. این فعال اقتصادی اهل گچساران، دانشجوی مقطع دکترا در رشته DBA است و در گفتگوی خود با «ریواس»، بر انگیزهی فراوان خود برای خدمت به مردم استان کهگیلویه و بویراحمد، تأکید کرده است.
سهیلا توفیقی، خواهر سید پندار توفیقی، که خود را در اجرای این کار خیر، رابط برادرش میداند، با وجود آنکه مانند بسیاری از نیکوکاران همتای خود، از موانع و روندهای اداری طولانی و برخی برخوردهای نهچندان قدرشناسانه در امان نبوده، اما به گفتهی خود او، هرگز از کار خیر در حوزهی سلامت، ناراحت و خسته نمیشود.
کار ما برای مسئولان نیست که با برخوردهای آنان، دلزده شویموی میگوید: «کار ما برای مسئولان نیست که با برخورد خوب یا بد آنها، دلزده شویم؛ نیت ما از ابتدا ادامهی راهِ پدرمان بود و کمک به مردمی که خدمت به آنها، شیوهی دیرینهی آن مرحوم نیکوکار بوده است. مدیران میآیند و میروند اما نام و اثر کار نیک، تا همیشه بهخوبی یاد میشود».
بعد از گذشت ۹ سال، هنوز صدای پدرمان در گوشمان استاین بانوی نیکوکار در بخش دیگری از گفتگوی خود با «ریواس»، از عشق وصفنشدنی خانوادهی توفیقی به مرحوم پدرش میگوید: «آنقدر پدرمان را دوست داشتیم که با وجود گذشت ۹ سال از وداع او با این دنیای فانی، هنوز هم روزی نیست که برای او گریه نکنیم. صدای سخنرانیهایاش همیشه در گوشمان هست و ما با این صدا که حالا صدای زنگخور تلفنهای همهی خانواده است زندگی میکنیم. ما برای ادای دین به آن همه بزرگواری و محبت متقابل مرحوم پدرم هر کاری از دستمان برآید دریغ نمیکنیم».
توفیقی اضافه میکند: «مرحوم پدرمان چه زمانی که رئیس منابعطبیعی بود و چه مدتی که رئیس شورای حل اختلاف بود تمام هموغم خود را وقف مصالحهی میان مردم و کمک به دیگران میکرد و حال تمام کارهای خیر فرزنداناش در شهرهای مختلف کشور، با تأسی از این روحیهی سخاوتمندانهی ایشان است و من فکر میکنم در مقابل حقی که بر گردن ما دارد کمترین کار است».
انتخاب حوزه سلامت، بهدلیل آشنایی ما با مشکلات مردم در این حوزه بودکارمند بازنشستهی شبکه بهداشت و درمان، در ادامه از روند اجرای پروژههای نیکوکارانهی اخیر خانواده توفیقی در دوگنبدان میگوید: «از آنجایی که برادرم سید پندار، در باشگاه استقلال تهران و بسیاری از شرکتها و مؤسسات دیگر، روزهای پرمشغلهی را سپری میکند، با من برای کاری که نام پدرمان زنده بماند مشورت کردند. بنده هم با توجه به اینکه کارمند بهداری بودم و با کمبودها در این زمینه آشنا بودم پیشنهاد راهاندازی این مرکز را دادم که با استقبال برادرم مواجه شد و اقدامات لازم را انجام دادیم. این مرکز برای آنکه نام پدرمان را در سردر خود داشت برایمان بسیار مهم بود و از همان اول برای تجهیز و گسترش آن برنامه داشتیم. بر همین اساس تجهیز آزمایشگاه را نیز پیش گرفتیم و خوشبختانه روز گذشته عملیات تجهیز آزمایشگاه نیز به پایان رسید».
راضی نیستم از موانع و مشکلات بگویمتوفیقی با بیان اینکه با توجه به هدف و انگیزههای بزرگترشان، بههیچ عنوان مایل نیست از موانع و مشکلات صحبتی کند، تأکید میکند: «باتوجه به کمبود آزمایشگاه دولتی در شهرستان، اقدام به راهاندازی و تجهیز این آزمایشگاه کردیم که در این زمینه لازم میدانم از اقای دکتر رستمی، رئیس مرکز بهداشت شهرستان که بدون در نظر گرفتن زمان و مکان، با جدیت با ما همکاری داشتند، صمیمانه تقدیر کنم. امیدوارم که از این مراکز، به بهترین شکل استفاده شود».
مبلغ اعلامشده کمتر از مبلغ هزینهشده است اما خدا را شاهد میگیرم راضی به اعلام مبلغ نیستیمروی کار خیر قیمت نگذاریموی در ادامه در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه گفته میشود مبلغ هزینهشده توسط آقای توفیقی در این دو پروژهی نیکوکارانه بیش از مبلغ اعلامشده توسط مسئولان بودهاست، تأکید میکند: «خواهشی که بنده از همهی مسئولان و رسانهها دارم این است که روی یک کار خیر که اهدافی غیرمادی دارد، قیمت نگذارند. مطابق گفتهی شما مبلغ صرفشده بیش از مبلغ اعلامشده بود اما خدا را شاهد میگیریم راضی به اعلام هیچ مبلغی کوچک یا بزرگ نیستیم چرا که نیت ما نهتنها در این کار بلکه همهی کارهای خیر دیگری که برادرانم برای بیماران و ازدواج جوانان انجام میدهند تنها و تنها، پیروی از راه پدرمان در خدمت به مردم است و این بهترین دلیل برای انجام این کارهای کوچک در مقابل عظمت و بزرگی پدر خوبمان است. اگرچه خود آن مرحوم، به اندازهی کافی نام نیک و کار خیر از خود بجای گذاشته است که نیازی به ما ندارد اما به پاس خوبیها و مهربانیهایش این اقدامات را وظیفهی خود میدانیم».
این بانوی نیکوکار، البته برای عدم اعلام مبلغ و همچنین سکوت در مقابل برخی کممهریها، دلیل دیگری هم دارد. توفیقی میگوید: «توان افراد برای انجام کار خیر متفاوت است و اتفاقاً گاهی ممکن است ارزش یک مبلغ پایین خیلی بالاتر باشد. ما نباید با اعلام اعداد و ارقام کمارزش، یا موانعی که در مقابل یک اثر ماندگار، ناچیز است انگیزهی دیگران را از بین ببریم. من به عنوان کسی که تنها پیگیر اجرای امور خیریه بودم از همه درخواست میکنم به هر میزان که در توان دارند برای خدمت به مردم، همیاری و همکاری کنند».
وی در پایان این کارهای خیر را کوچکترین هدیه به زندهیاد توفیقی از طرف فرزندانش میداند و در حالیکه بغض گلویاش را گرفته، میگوید: «پدرم! با یک دنیا شور و اشتیاق وضوی عشق میگیریم و پیشانی بر خاک میگذاریم و خداوند را شکر میکنیم که فرزند انسان بزرگ و وارستهای چون شما هستیم…».