در نظام سرمایه داری ایالات متحده، کسب منافع اقتصادی حرف اول را میزند. روزی که روزگار طلایی نفت بود و هر بشکه به قیمتهای بالای ١٠٠ تا ١٤٠ دلاری فروخته میشد، مخازن نفت گران شیل را توسعه دادند و حالا با ارتقاء تکنولوژی، میتوانند تولید نفت شیل را حتی در محدوده قیمتی ٣٠ دلار ادامه دهند.
اداره اطلاعات انرژی آمریکا، پیش بینی کرده است که صادرات نفت خام آمریکا، سال آینده میلادی (٢٠٢٠) به روزانه حدود ٥ میلیون بشکه در روز میرسد. آمریکا میخواهد در سال ٢٠٢٤، صادرات نفتش را (به ویژه از منطقه تگزاس) به بیش از ٨/٥ میلیون بشکه در روز (تا ٩ میلیون بشکه) برساند و پس از عربستان در رده دوم بزرگترین صادرکننده نفت جهان قرار گیرد.
حالا نوبت سهم کسب بازار است. آن هم در اوضاع اقتصادی نه چندان مناسب جهانی. پس "تحریم" میتواند گزینه ایی موثر برای محدود کردن سهم بازار دیگر تولیدکنندگان و صادرکنندگان بزرگ جهان و باز کردن جا برای نفت خام آمریکا باشد! (فارغ از انواع نفت خام ها).
با تحریم نفتی بزرگترین دارنده ذخایر نفتی دنیا (ونزوئلا) و دومین تولیدکننده اوپک قبل از تحریمها (ایران)، بازارهای خوبی برای شرکتهای نفتی آمریکا باز میشود. این، یکی از پشت پردههای تحریمهای نفتی ایران و ونزوئلا است. هر چند طبیعتا اهداف سیاسی دیگری هم برای تحریمها تعریف کرده اند.
با نگاه کلان نگر، تحریمهای روسیه هم میتواند به سیاست نفتی کسب بازار آمریکا کمک کند. حتی راه انداختن جنگ تجاری بزرگ با چین و بعد نشستن پشت میز مذاکره و ملزم کردن این کشور به ایجاد تعادل در تراز تجاری و نهایتا خرید نفت چین از آمریکا از همین منظر قابل بررسی است. چین دومین اقتصاد بزرگ دنیاست.
تا پنج سال دیگر صادرات نفت ایالات متحده به اوج خود میرسد. شاید برای فتح بازارهای مختلف نفتی از جمله در چین، کره جنوبی و اروپا توسط آمریکا، آنها ترجیح بدهند تا آن روز بحران ونزوئلا و تحریم نفتی ایران ادامه داشته باشد. ایضا ادامه حضور جمهوری خواهان نفتی در نظام سیاسی ایالات متحده. اگر چه بازار نفت صحنه گردانهای زیادی دارد و تعاملات بین المللی نیز پیچیده است.
با چنین تحلیلهایی لازم است که هم مسوولان نفتی و هم برنامه ریزان کلان سیاست خارجی کشور باید تحولات را جدی بگیرند و با تاکید بر حفظ ارزش منابع ملی و سرمایههای آتی ایران، تمهیدات لازم دور اندیشانه ایی اتخاذ کنند.
رضا زندی روزنامه نگار حوزه انرژی
ارسال پست مهمان