یک بار از یکی از سیاحان معروف اروپایی در دوران ناصرالدین شاه قاجار
که به تازگی از ایران دیدن کرده بود می پرسند عیب مقامات ایرانی را در چه
دیدی ؟
او بلافاصله جواب می دهد آنها را چاپلوس و متلمق هرچه زورگو و قوی و
در عوض متکبر و مغرور نسبت به هر چه رعیت و ضعیف است دیدم.
ظاهرا تاریخ در دولت تدبیر و به ظاهر امید به سرعت در حال تکرار است.
داستان از این قرار است که وزیر بهداشت در سفر خود به شهرستان بدره در
استان ایلام ، در دیدار با مردم ودر پی مواجهه با مشکلات فراوان آنان که
علی القاعده گوشه ا ی از عملکرد دولت مستقر است تاب از دست داده و در پاسخ
به مطالبات مطروحه مردم در حمله ای غیر اخلاقی به فرماندار میگوید ساکت
باش بی شعور و فی المجلس به استاندار دستور می دهد تا 48 ساعت این مدیر
دولتی را برکنار کند.
خبر که در فضای مجازی منتشر می شود موجی از
انتقادهای تند به کاندیدای احتمالی آلترناتیو روحانی در سال 96 آغاز می
شود. گوئی افکار عمومی خسته از مشکلات و مصائبی که دولت بر آنها تحمیل نموه
است دیگر تاب توهین و تحقیر را ندارد و بر همین منوال طوفان رسانه ای شدید
دامن وزیر میلیاردر کابینه را در بر میگیرد.این رفتار جناب وزیر ماهیت
عیان شده نگرش کابینه ای است که مردم در مدار مدیریتشان صرفا کالایی
تشریفاتی محسوب می گردند.آنها از مردم فاصله های سال نوری ای دارند که در
مواجهه مستقیم با مردم دچار نوعی بحران شخصیت می گردند و همین است که برخی
از افراد وزرات بهداشت رده های پائین تر از خود را مانند ابزار آلاتی کاملا
در اختیار می دانند ، هرچند این مدیر دولتی بخشی از همان کابینه باشد.
زوایه دوم این بحث این است که در دولت روحانی کاست بندی شدیدی از مدیران
نیز وجود دارد . مدیران شهرستان ها درجه چهارم و یا پنجم محسوب می گردند.
اما انعکاس خبر به پاستور ظاهرا تشویش های روحانی را آنچنان عمیق تر و
درمان ناپذیر تر می کند که فورا دستور عذرخواهی , هرچند تشریفاتی از
فرماندار را به وزیر بهداشت صادر میکند. تصمیم بر این می گیرند تا با صورت
دادن یک عذرخواهی نمایشی و علنی کردن آن در فضای رسانه ای بار منفی ناشی از
ابی ادبی وزیر را خنثی نمایند. غافل از اینکه فیلم بازی کردن هم آدابی
دارد.
این فایل صوتی که قرار بود حکایت از عذرخواهی وزیر
نماید نقل همان معایب زمان قاجار بود.
ترتیب دهندگان این فیلم تبلیغاتی فراموش نکرده بودند که وزیر بایستی
عذرخواهی کند اما برای آنها یک معیار بسیار مهمتر وجود داشت که بایستی
رعایت می شد و آنهم بر هم نخوردن کاست بندی موجود بود.
فرماندار گوئی این قانون نانوشته را از بر بود . او قبل تر ازوزیر
متخلف شروع به عذرخواهی می کند چرا که میداند هرگز نبایستی یک مقام مافوق
پائین تر از او قرار گیرد و این نظم شاهی گونه بایستی حفظ شود هرچند به
قیمت ذلالت خود باشد.
قبل از اینکه وزیر عذرخواهی کند فرماندار شروع به عذرخواهی میکند و
نصف مکالمه را به مدحت گوئی وزیر اختصاص می دهد و این گونه است که گوش هر
شنونده ی عاقلی را این ادبیات نوکری به درد می اورد.
حال مصیبت دوتا شده است. هم بی ادبی وزیر آشکار شده و هم چاپلوسی و
تملق نهادینه شده در دستگاه اجرائی دولت علنا به تصویر کشده است .مردم درد
غرور و تکبر برخی از دوران های نه چندان دور را هنوز فراموش نکرده بودند که
درد این گونه تملق ها را باید تحمل کنند.
با این اوصاف که دولت تدبیر با آن مواجه است آیا امیدی هم می توان به
آینده این کشور داشت؟
یادداشت//حمید منجم فعال فرهنگی- سیاسی