تابناک کهگیلویه و بویراحمد، مهدی مرادی، تصویر فوق نمایی از یک برنامه کودک به نام «پت و مت» است، دو دوست یا دو برادر که هیچ وقت نمیتوانند کاری را درست انجام دهند و یکی از شاخصههای کار بدون نتیجه این دو نفر تصمیم و اجرای کارها بدون فکر و برنامه ریزی است! ماجرای این روزهای دنای شمالی و سخنان مسئولین و واکنشها به آن بیشتر شباهت به تصمیم گیری و عملکرد این دو شخصیت کارتونی یعنی «پت و مت» دارد.
ماجرای دنای شمالی به زبان ساده
اگر دنا را با در نظر گرفتن خط راس آن که نوک قلهها و امتداد این کوه در نظر بگیریم به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم میشود که از نظر تقسیمات کشوری بخش شمالی آن متعلق به اصفهان است و بخش جنوبی آن متعلق به کهگیلویه و بویراحمد، اما بنابر یک مصوبه یا توافق و یا تصمیم گیری کلان، بخش حفاظت از کل شمال و جنوب آن به کهگیلویه و بویراحمد سپرده شده است. حال مدیر کل سابق که به نظر میرسد در یک اقدام کارشناسی شده و برداشت از تجربیات سالها مدیریت یکپارچه، از هزینه کرد سنگین، بی فایده و شاید مخاطره آمیز محیط زیست استان برای همسایه شمالی دلخوشی نداشته، درخواستی داشته که مضمون عامیانه آن یک نکته ساده است «ما حاضر نیستیم از کل و بز و حیات وحش استان اصفهان آن هم با بودجه و نفرات خود نگهبانی کنیم یا به عبارتی حاضر به بیگاری نیستیم»
مدیر کل محیط زیست دقیقا دنبال چیست؟
یکی از خنده دارترین و عجیبترین مواضع در خصوص واگذاری مدیریت محیط زیستی دنای شمالی به صاحب ملک یعنی اصفهان، مربوط به مدیر کل محیط زیست و برخی همکاران وی است که اگر نبود احترام به شخصیت وی و برخی همکارانش، این نوع واکنشها و موضع گیریها را با واژه «شامورتی بازی» باید تعبیر میکرد.
مدیر کلی که در این حوزه کم تجربه نبوده با تعبیر نگارنده به زبان عامیانه درخواست کرده که به دلایل هزینههای سنگین و بی فایده بودن گله پایی دنای شمالی برای استان اصفهان، ما حاضر نیستیم این کار را ادامه دهیم و پس از کار کارشناسی فراوان و جلسات متعدد نهایتا نتیجه عامیانه این شده که با حضور رئیس جمهور گفتند چه کاریه وقتی کهگیلویه و بویراحمدیها حاضر به کار بی مزد و مواجب برای اصفهان نیستند خوب زورگویی نکنید و هزینه نگهداری بز و کل و حیات وحش اصفهان را به خود اصفهانیها بسپارید و اینقدر از این مردم بیگاری نکشید!
شاید با خواندن این چند بند تعجب کنید و بگویید این چه شیوه نگارش خبر است، اما اگر به مواضع دمینو وار مدیران، سیاسیون و حتی بسیاری از رسانههای استان نگاه کنید از بس بدون توجه به اصل ماجرا بیان میشود لازم است که کل مصوبهها و موضوعات پیرامون را با زبان عامیانه و ساده گفت تا خود مردم دقیق بفهمند که اصل ماجرا چیست و نیاز نباشد مرتب مواضع خنده دار سیاسیون، مدیران، کاربران فضای مجازی و حتی برخی رسانهها که عمدتا ناشی از نفهمیدن موضوع است را بخوانند و بشنوند!
ماجرای واکنشهای مدیر کل حفاظت محیط زیست استان زمانی شائبه برانگیز میشود که وی دقیقا زمانی که از برکناری خود به دلیل حاکمیت دولت جدید و نماینده جدید آگاه است، اقدام به واکنشهای رسانهای میکند؛ و نکته دیگر اینکه کمی شائبه برانگیز است اینکه که شاید عدهای منافع و موارد خاص دیگری در دنای شمالی دارند یا اینکه وجود دارد که دیگران از آن بی خبرند، اما با هر متر و معیاری به موضوع نگاه میکنیم متوجه نمیشویم واکنشهای خنده دار محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد به مصوبه محیط زیست کشور در پاسخ و درخواست محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد برای واگذاری مدیریت حفاظت محیط زیست دنای شمالی به اصفهان چیست؟!
ماجرای سد ماندگان!
شاید بتوان یک دلیل زیست محیطی برای مخالفت با انفکاک مدیریت یکپارچه دنا و سپردن دنای شمالی به صاحب آن یعنی اصفهان، جلوگیری از ساخت سد ماندگان در استان اصفهان باشد که با توجه به قدرت ضعیف و ناهماهنگی محض مدیران استان چنین توانی را از استان سراغ نداریم و نخواهیم داشت بنابراین ماجرای سد ماندگان یک موضوع انحرافی است.
به صراحت و بی پرده باید به مدیر کل محیط زیست و دیگر سیاسیون استان باید گفت اگر قدرت و توانی دارید برای مدیریت موضوع سد خرسان و تامین منافع استان، توان خود را بگذارید.
شاید تنها موضوع قابل دفاع و پیگیری هم برای سد خرسان هم سد ماندگان بحث تغییر چاد آب و هوایی باشد که این مواضع باید کارشناسی شود نه اینکه مردم را فریب داد این مصوبه را با عنوان خاک فروشی و وطن فروشی به مردم قالب کرد .
اصرار بهرامی بر بیگاری مردم کهگیلویه و بویراحمد
اما نکته تاسف برانگیز واکنشهای ناشی از ناآگاهی نماینده بویراحمد، دنا و مارگون است چرا که تلاشهای بهرامی برای جلوگیری از واگذاری مدیریت محیط زیست دنای شمالی به زبان عامیانه یعنی اصرار بر بیگاری کارکنان محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد برای استان اصفهان بدون مزد و مواجب است.
متاسفانه تا اینجای کار مشخص شده که اصلا بهرامی در قامت یک نماینده مطلع و آگاه بر موضوعات مسلط نیست و از همه بدتر نه بدنه کارشناسی در حوزههای مختلف از جمله رسانهای در کنار خود دارد و نه خود اشراف درستی بر موضوعات نیست.