گوشهای از تاریخ نانوشته البرز
سیدجمالالدین اسدآبادی و عالم ساوجبلاغی
به امر سیّد محمّدباقر قزوینی مردم قزوین مجدالدوله خالوی ناصرالدین شاه حاکم قزوین را که به مردم ستم می کرد به خواری و رسوایی از شهر بیرون راندند.
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۴ - ۱۶:۲۴ 17 October 2015
سیّدجمال الدین اسدآبادی طلایه دار نهضت بیداری و احیاگر
شریعت بود و جهان اسلام تولّد دوباره خویش را مدیون او است. او از خیل مرزبانان اسلام
بود و در امتداد خط عالمانی چون کلینی و طوسی و حلّی حرکت کرد. با بهره گیری از دست
مایه های حوزوی و اساتیدی چون شیخ انصاری و ملاحسین قلی همدانی توانست عطر دین را در
جای جای دنیای غبار گرفه بیفشاند. سیدجمال الدین خود را فرزند حوزه می دانست و در سرتاسر
زندگی پرتلاطم خویش زی حوزویان را ترک نکرد. دریغا که تیغ ستم پیشگان قاجار روز روشن
را به شب دیجور تبدیل کرد و یاران سیّد در بیغوله های رژیم استبداد در غربت تمام سر
به گیوتین مرگ نهادند. در این روزگار دهشت و هراس یاران، آشنایان و اقوام رشته های
پیوند و الفت را بریدند و به گونه ای رفتار کردند که گویی هیچ گاه مصاحبت و معاشرتی
با سیّد نداشته اند و نام او نشنیده اند و سیمای او را ندیده اند.
سید در سال 1264ق برای ادامه تحصیل به حوزه قزوین رفت. قزوین در آن روزگار از مراکز
مهم علمی و فرهنگی کشور بود. در این حوزه علاوه بر توجه به مسایل علمی و فرهنگی فلسفی
و کلامی به سیاست و مسایل اجتماعی نیز توجه می شد. حوزه مدرسه صالحیه قزوین در برابر
ظلم و ستم دستگاه قاجار حساس بود و به مقابله بر می خاست.
به امر سیّد محمّدباقر قزوینی
مردم قزوین مجدالدوله خالوی ناصرالدین شاه حاکم قزوین را که به مردم ستم می کرد به
خواری و رسوایی از شهر بیرون راندند. در عرصه تفکر پاسدار جدّی تفکر ناب اسلامی بود.
محمدتقی برغانی از جمله عالمانی بود که علیه تفکر خرافی و ضد انسانی بابیت قد برافراشت
و به دست همین گروه منحرف به شهادت رسید. این حرکت چه در بعد سیاسی اجتماعی و چه در
بعد فکری حوزه را شاداب و زنده نگه می داشت و طلبه مستعد توشه لازم را بر می گرفت.
روح لطیف و کنجکاو سیّد از مبارزه عالمان علیه الحاد و ستمگری های قاجاریان تاثیر پذیرفت
و در طول زندگی از مبارزه علیه بابیان و ستمگران غافل نماند. سیّدجمال الدین با تلاش
شبانه روزی از محضر اساتید مدرسه صالحیه و مدرسه پنجعلی قزوین توشه ها برگرفت. پدر
آگاه و هوشیارش نیز در آن ایّام به آموزش فرزند کمک می کرد. سیّد با مولی شیخ محمّدعلی
فرزند محمد صالح برغانی همدرس بود و بین آن دو رفاقت و دوستی پایداری برقرار گردید.
شیخ محمّدعلی ارتباط خود را با سیّدجمال الدین همچنان ادامه داد و به روزگاری که سیّد
در هند به فعالیت مشغول بود به او ملحق گردید.
گزارش از دکتر حسین عسکری