سناريوي اول: گرفتن صلاحيت بقايي
يكي از نخستين سناريوهايي كه از ثبتنام محمود احمدينژاد در انتخابات رياستجمهوري به نظر ميرسد تلاش او براي گرفتن تاييد صلاحيت حميد بقايي است. اين را شايد بتوان از همان جمله «من براي حمايت از آقاي بقايي در انتخابات ثبت نام كردهام» برداشت كرد.
حمايت احمدينژاد از بقايي آن هم با ثبت نام در انتخابات فقط ميتواند اين معني را بدهد كه احمدينژاد ميداند بقايي رد صلاحيت ميشود پس براي دفاع خودش به ميدان ميآيد، در انتخابات ثبت نام ميكند و بعد شايد پيغامي براي شوراي نگهبان بفرستد كه در صورت تاييد صلاحيت بقايي خودش از ميدان انتخابات كنار ميرود.
همين سناریو باعث شده است كه نتايج بررسي صلاحيتهاي داوطلبان انتخابات رياستجمهوري كه چند روز ديگر تازه آغاز ميشود بهشدت به چشم بيايد كه شوراي نگهبان در برابر حميد بقايي كه سخنگوي كميسيون اصل نود مجلس گفته است پرونده مفتوح و حكم انفصال از خدمت دارد چه تصميمي ميگيرد
سناريوي دوم: برهم زدن جبهه اصولگراييسناريوي دوم اما اين است كه احمدينژاديها به ميدان آمدهاند تا بازار راي اصولگرايان را بر هم بزنند.
آنهايي كه در ميان دو قطبي «رييسي» و «ساير كانديداهاي اصولگرا» مانده بودند شايد حالا با آمدن احمدينژاد و تاييد صلاحيت احتمالي او به سمت او بچرخند.
در اين ميان اما احمدينژاد اين را خوب ميداند كه بعد از آمدنش به عرصه انتخابات درست پس از نهي مقام معظم رهبري اقبالي در ميان نيروهاي سياسي اصولگرا ندارد، در ميان اصلاحطلبان و اعتداليون هم كه تكليف روشن است پس در اين ميان او ميتواند با دادن شعارهاي مردمپسند كه در طول مبارزات انتخاباتي (در صورت تاييد صلاحيت) بدهد بازهم سبد راي اصولگرايان را دچار تزلزل كند اما اين شعارها تغييري در سبد راي حسن روحاني ايجاد نخواهد كرد.
سناريوي سوم: آمدهايم، پس هستيماحمدينژاد در تمام سالهاي اخير نشان داده است كه ساختارشكني را دوست دارد.
حالا به او گفته شده بود كه كانديداي انتخابات رياستجمهوري دوازدهم نشود. اگر همه آن را يك «نهي» ميدانستند او اما اين را تنها يك «توصيه» ميدانست. همين هم شد كه ديروز نه تنها معاون سابقش را براي ثبتنام تا وزارت كشور همراهي كرد كه خودش هم وارد گود انتخابات شود.
اما چرا احمدينژاد ساختارشكني را دوست دارد؟ همه برنامههاي او نشان ميدهد كه نميخواهد تنها يك «رييس دولت سابق» باشد و نميخواهد كه به اين راحتيها فراموش شود. اين تلاش براي فراموش نشدن را از همان فرداي پايان دولتش نشان داد. از همان جايي كه براي خودش سخنرانيهاي هفتگي ترتيب ميداد يا آنكه سفرهاي استاني ميرفت.
ابتداي كار مبهم حرف ميزد همان «بهار» و «بازخواني خط امام» اما تنها كاري كه در اين ميان نشد بازخواني خط امام بود. بازخواني خط امام از همان روزهاي ابتدايي برنامهريزياي بود براي رسيدن به همين روز.
بهاري كه آنها دنبالش بودند همين بهاري بود كه سكانس اصلي نمايش احمدينژاديها بود براي آنكه تنها يك رييس دولت نباشد.
سناريوي چهارم: سكوت يا حمايت از نامزد سايه احمدينژاد پا به بازياي گذاشته است كه شايد با محاسبات خود او از هر طرف برايش سود داشته باشد. اما اگر احمدينژاد هم همراه با بقايي رد صلاحيت شود چه خواهد شد؟
هرچه كه هست بيشك آنها براي رد صلاحيت شدن هم برنامه دارند، هرچند كه ميگويند دليلي براي رد صلاحيتشان وجود ندارد.
اما در اين ميان شايد محمود احمدينژاد از يك گزينه ديگري كه در بيخبري و بدون حاشيه در انتخابات ثبتنام ميكند، حمايت كند. گزينهاي از ميان اصولگرايان كه از همان سال گذشته خبر از ديدارهاي احمدينژاد با او هم آمده بود اما حمايت علني نشد تا شايد گزينه مورد حمايت آنها از همين حالا لو نرود. (اعتماد)