یکم تیر ماه برای انجام تست کرونا ساعتها در محدوده ی بیرونی بیمارستان شهید محمدی بندرعباس معطل ماندم بهنحوی که برای کوچکترین خدمات درمانی مجبور شدم با خانم دکتر نوروزیان مدیر روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان تماس بگیرم . در این فرصت پیش آمده به درد دل بیماران گوش میدادم بیمارانی که به نظر میرسید امیدی به بهبود اوضاع درمان استان نداشتند . آنان غافل از این بودند که گلایه هایشان تنها در گوش نیروهای حراست بیمارستان زمزمه میشود نیروهای خدومی که جز ابراز همدردی با بیماران پاسخی دیگر نداشتند.
از کرونا که بگذریم خوب میدانیم هر روز انبوهی از بیماران در گوشه و کنار استانمان با بیمارستانها سروکار پیدا میکنند برخی از بیماران بدلیل کمبود امکانات درمانی یا عدم اعتماد به تخصص و انصاف پزشکان هرمزگانی مجبور هستند برای امر درمانی به استانهای همجوار مسافرت کنند . برخی از خانواده های کمدرآمد برای معالجه مجبورند که فرش زیر پای خود را نیز بفروشند و اینگونه به نظر میرسد که کار بیماران با پزشکان بیمارستانهای عمومی به بن بست رسیده ، و مقرراتی که از آن درباره حفظ جان بیماران اتخاذ شده و از طریق رسانهها به مردم اعلام میشود اغلب با واقعیت امر ضد و نقیض هستند.
شنیده میشد که رفتار بسیاری از پزشکان با بیماران و مسائل تجاری و سودهای سرشاری که برخی از آنان از نسخهنویسی طلب می کنند بیماران را عصبانی و مایوس می کنند . آنان اظهار مینمودند که پزشکان متخصص اغلب بیماران را جهت عمل به بیمارستانهای خصوصی هدایت میکنند که در این رهگذر بیمارستانهای خصوصی مخارج سنگین و سرسام آوری را به عهده بیماران میگذارند و اینگونه است که؛ کار درمان را به گروکشی ، ایجاد خصومت میان بیمار و بیمارستان کشانده می شود . از آنجایی که تأسیس هر بیمارستان خصوصی مثل هر کار انتفاعی دیگر نیاز به سرمایهگذاری دارد و این سرمایه طبیعی است که باید بازدهی داشته باشد در غیر اینصورت صاحب سرمایه مجبور است که از سرمایهگذاری در این راه خودداری ورزد ، بنابراین نرخ خدمات پزشکی با توجه به اصل سرمایه و هزینههای دیگر روز به روز در بیمارستانهای خصوصی بالا میرود.
آنان معتقد بودند میزان نارضایتی بیماران و نیازمندان به دارو و پزشک و بیمارستانها و خدمات پزشکی به حد غیر قابل تحملی بالا رفته است به عنوان مثال جوان بیکار با چند سر عائله که درآمدش زیر خط فقر است در صورت بروز یک حادثه که منجر به عمل جراحی او یا خانواده اش شود باید معادل چندین سال درآمد خود که حاصل دستفروشی یا کارگری اش بوده را تقدیم بیمارستان کند و برای جبران آن و تأمین امرار معاش مجبور است به مشاغل کاذب مثلاً قاچاق روی آورد و نتیجه آن افزایش چشمگیر پروندههای کیفری و جمعیت مجرم و زندانیها خواهد بود و این چنین است که ما دارای جمعیت ضعیف النفسی خواهیم بود .
برخی از جمعیت ما تحت پوشش بیمه هایی رفته اند که آن بیمه ها مورد پذیرش هر بیمارستانی قرار نمیگیرند یا پرداختی این بیمه ها آنقدر ناچیز است که اصلاً به حساب نمی آید بیماران مجبور هستند به خاطر فراهم بودن امکانات درمانی در بیمارستانهای خصوصی و فقدان آن در بیمارستانهای عمومی برای درمان در هتلهای درمانی لوکس بستری شوند و تفاوت قیمت که برای معالجات طولانی رقم قابل ملاحظه ای است از جیب بپردازند.
آنچه لازم به ذکر میباشد این است که غالب خدماتی که در اینگونه بیمارستانها ارائه می شود قبول آن برای بیماران بیمه شده و بیمه نشده اجباری است بنابراین بیمار ناگزیر است مبالغی از هزینه درمان را بپردازد.
بیمارستانهای دولتی اغلب از داشتن پزشک دلسوز و آزمایشگاه و وسایل دیگر پزشکی محرومند حتی وضعیت برخی بیمارستانهای عمومی از حیث بدیهیترین امر پزشکی یعنی نظافت آنقدر فقیر و محروم اند که هیچ بیمار به بستری شدن در اینگونه بیمارستانها رغبت پیدا نمیکند چنین است که بازار بیمارستانهای لوکس خصوصی هر روز گرانتر شود و بیماران خواه و ناخواه به سوی آنها کشیده می شوند.
در آخر جوانی بیکار با چشمانی اشک بار میگفت در به در دنبال یک گوش شنوایم ...
نظر به مراتب معنونه از اعضا محترم مجمع نمایندگان استان هرمزگان تقاضا میشود:
۱- نظر به اینکه سالهاست نتوانستیم برای جامعه بیکار شغل ایجاد کنیم حداقل انتظار این است که اقدامات لازم جهت اصلاح قوانین پرداخت حق بیمه صورت پذیرد تا به موجب آن کلیه بیمه ها با ارزش یکسان کار خدمات رسانی را انجام دهند.
۲- نظارت بر رعایت نکات بهداشتی و درمانی در کلیه بیمارستانها
۳- رایزنی جهت جذب و بکارگیری پزشکان فوق تخصص در کلیه رشتههای درمانی در بیمارستانهای دولتی .
انتهای پیام/*