تابناک کهگیلویه و بویراحمد، تا به یاد داریم یکی از بخشهای عجین با آموزش و پرورش سیاست زدگی و تغییرات مکرر و متعدد بوده که البته باعث شده آموزش و پرورش در سراسر کشور چوب این سیاست زدگی را بخورد، اما به هر جهت این بخش زائد بر پیکر این دستگاه تربیتی و آموزشی ایجاد شده و به شدت هم سنگینی میکند و در حال حاضر بهترین گزینه کاستن از تبعات حضور سیاست در امور آموزشی و تربیتی است و بهترین راه هم انتخاب و انتصاب مدیرانی است که در بدترین حالت حداقل شایستگیها و شاخصها را داشته باشند.
در کهگیلویه و بویراحمد چسبندگی زائده سیاسی که بعضا در قالب قوم گرایی هم نمود پیدا میکند، بر پیکر آموزش و پرورش به شدت سنگینی میکند و میبینیم که ضربههای محکمی هم از این نوع مدیریتها در چند دهه اخیر خورده! البته ذکر یک نکته ضروری است و آن اینکه معمولا مدیران کل به شخصه افرادی توانمند بوده اند، اما به تناسب میزان استقلال در تصمیم گیری موفقیت یا عدم موفقیت آنها متفاوت بوده است و عمده دلیل عدم موفقیتها هم به آلوده شدن سیستم آموزش و پرورش استان به سیاسی کاری و لزوم پاسخگویی به حامی و طرفداران سیاسی است.
روز گذشته خبر تغییر مدیر کلی آموزش و پرورش از همین رسانه منتشر شد و بازتاب زیادی هم در رسانهها و محافل سیاسی را شاهد بودیم و البته در خصوص محافل سیاسی و رسانهای بازتابها نسبت زیادی با نوع گرایشها و انتظارات داشت.
رسانههای مستقل که فقط با عنوان تغییر و تحول در سطح عالی آموزش و پرورش استان از آن خبر کار کردند و چندان به مسائل حاشیهای نپرداختند، اما در طرف دیگر رسانهها و محافلی که در پوشش خبر و موضع گیری، سیاسیتر عمل میکنند واکنشهای متفاوتی داشتند که البته این واکنشها به دو موضع بود یکی تغییر حسنعلی عزتخواه و دیگری انتصاب محمد جمالی آرند.
در مورد عزتخواه، رسانههای مستقل فقط خبر تغییر حسنعلی عزتخواه را پوشش دادند، رسانههای همسو هم عمدتا یا سکوت کرده و یا به همان عنوان تغییر بسنده کردند، اما رسانههای مخالف که بیشتر از طیف محمد بهرامی بودند کلمه " عزل " عزتخواه را برجسته کردند و تحلیل و تفسیرهای کوتاهی هم داشتند.
اما در مورد محمد جمالی آرند یک نکته بسیار جالب وجود داشت و آن هم کمترین سوء گیری مخالفت در همه محافل و رسانههای یاد شده بالا بود یعنی به نوعی، کسی مخالفت آنچنانی نکرد که میتواند چند دلیل داشته باشد.
در مورد شخص جمالی آرند، چند نکته وجود دارد که تاحدود زیادی به عدم واکنشهای منفی کمک کرد از جمله اینکه وی در دوره معاونت متوسطه اداره کل آموزش و پرورش عملکرد فوق العاده موفقی در پیگیری و بعضا رفع برخی چالشهای مخرب سیستم آموزشی داشت. در این خصوص، بحث تاکید و پیگیری توازن رشتهای، توجه زیاد به رشتههای فنی و حرفهای و کار دانش، توجه به بحث کیفیت بخشی به فرایند آموزشی مطابق با اسناد بالا دستی و بسیاری اقدامات ریز و درشت دیگر تا جایی که از طرف وزارت خانه مورد تقدیر هم قرار گرفت و شاید یکی از مهمترین دلایل اصرار وزارت آموزش و پرورش بر مدیر کلی جمال در میان گزینههای مطرح شده علی رغم سنگ اندازیهای زیادی که برخی محافل سیاسی انجام میدادند همین موفقیت جمالی بود. (البته ذکر این نکته هم ضروری است که محافل سنگ انداز مخالف شخص جمالی و توانایی هایش نبودند بلکه تلاش میکردند گزینه مورد نظر خود را بر کرسی بنشانند و اینگونه هم نیست که الان با مدیریت جمالی مخالف باشند یا کارشکنی کنند)
نکته دیگر اینکه در مورد جمالی آرند با وجود عملکردهای بسیار موفق و تقدیر از حوزه وزارت به گونهای عمل نمیکرد که خود را جدا از مجموعه بداند و معمولا جوانب اخلاق را رعایت میکرد و شاید خوشحالترین افراد در زمینه انتصاب جمالی مجموعه اداره کل آموزش و پرورش خصوصا تیم مدیر کل فعلی هستند چرا که جمالی نزد این گروه هیچ وقت رقیب نبود بلکه دوست و همکار بود. (لازم به توضیح است جمالی در دوره قبل هم رقیب عزتخواه برای مدیر کلی بود)
در حوزه منتقدین مدیر کل فعلی هم جمالی گزینه مناسبی است چرا که شاید بسیاری از این افراد با توجه به عملکرد فرا منطقهای وی هنوز نمیدانند که جمالی مربوط به کدام حوزه انتخابیه یا اهل کدام شهر است در حالی که وی از معدود نیروهای پای کار طیف سید محمد موحد است که در موفقیتهای سیاسی این نماینده نقش چشمگیری داشته، اما هیچگاه در عملکرد حوزه کاری آویزان سیاسیون نبود یا در مورد اهل چرام بودن وی کسی عملکرد منطقه ای و یا انتصابات قومیتی ندید بلکه به کار تخصصی خود پرداخت و به احتمال بسیار زیاد در صورت تداوم دوره مدیر کلی، توازن منطقهای را به شدت رعایت خواهد کرد.
در خصوص انتخاب و انتصاب محمد جمالی آرند به نکات مثبت زیادی میتوان اشاره کرد، اما به قول یک ضرب المثل ایرانی انتصاب جمالی به گونهای است که " نه سیخ میسوزد نه کباب"
برای آگاهی مخاطب
ریشه و حکایت ضرب المثل نه سیخ بسوزه نه کباب
میگویند شجاع السلطنه پسر فتحعلی شاه، زمانى حاکم کرمان بود. او در آنجا متوجه شده بود که ترکههای نازک انار میتوانند نقش سیخ کباب را ایفا کنند؛ و کباب بر سیخی که چوبش انار باشد خوشمزهتر هم میشود.
بدین جهت پخت کباب با چوب انار را باب کرد که در کرمان به «کباب حسنی» معروف شد؛ و حاکم وقتی میل کباب داشت به نوکرها میگفت: طوری کباب را بگردانید که نه سیخ بسوزد نه کباب.
این دستور او بعدها ضربالمثل شد و در واقع مصداق همان اعتدال است که این روزها ورد زبان این و آن شده است.