وضعیت کنونی اقتصاد ایران در هیچ کجای دنیا مشابه ندارد و با هیچ کدام از نظریهها و تئوریهای علمی نمیشود تجزیه و تحلیل کرد. افزایش یا کاهش قیمت ارز تابع شرایط خاص رفتاری جامعه در کشور میباشد. افزایش ناگهانی نرخ ارز در هفتههای اخیر بر اقتصاد و روان جامعه اثر منفی گذاشته و ما در این مقاله سعی داریم برخی از عوامل آنرا شناسایی کنیم.
اهمیت ارز در اقتصاد
امروزه کسب حداکثر وجوه ارزی ناشی از صادرات کالا و خدمات از عمدهترین سیاستهای اقتصادی کشورهاست. چنانچه کشوری با کمبود ذخایر مواجه شود، برای تامین نیازهای وارداتی خود باید از بانکها و موسسات جهانی با بهرههای بالا وام ارزی بگیرد. این درشرایطی است که متاسفانه این قسمت از اقتصاد کاملاً تحریم پذیر و آسیب زننده است. در کشورهای در حال توسعه غالباً تراز تجاری منفی است.
یعنی واردات کالا و خدمات از صادرات آن بیشتر است و یکی از مشکلات عمده اقتصاد دراین کشورها کمبود منابع ارزی برای تامین مایحتاج کشور میباشد؛ بنابراین کشورها میکوشند با اعمال سیاستهایی از خروج ارز جلوگیری کنند. رونق اقتصادی پایدار و صادرات کالا نیازمند واردات مواد اولیه و تکنولوژی است. برای این کار نیاز به ارز رایج جهانی داریم. از طرفی در بخش توریسم وقتی جهانگردی قصد مسافرت به کشورهای دیگر را داشته باشد، باید ارز کشور مقصد را تهیه کند. به همین ترتیب وقتی سرمایه گذاران بخواهند در کشورهای دیگر سرمایه گذاری کنند باید ارز آن کشور را خریداری کنند.
البته استفاده از ارز سایر کشورها و تبدیلات ارزی سابقهای بیش از هزار ساله دارد. سوابق تاریخی وجود دارد که در زمان بابلیها تبدیلات ارزی و مسکوکات برای تاجرانی که از هند تا مصر تجارت میکردند توسط آنان صورت میگرفت؛ بنابراین همواره ارز یکی از مهمترین فاکتورهای اقتصادی از زمانهای دور تا روزگار ما بوده و هست.
اثر تغییر نرخ ارز بر تورم
یک باور عموم راجع به تورم این است که افزایش نرخ ارز به عنوان یکی از عوامل افزایش تورم شناخته میشود. برطبق این دیدگاه افزایش نرخ ارز باعث گرانی مواد اولیه که عمدتاً وارداتی است میشود. کالاهای مصرفی به طور مستقیم و کالاهای واسطهای و سرمایهای از طریق افزایش هزینههای تولید و هزینههای جانبی گران میشوند. همچنین اثر روانی انتظار تورمی در کالا و خدمات باعث افزایش قیمت آنها میشود. مثلاً راننده کامیونی که تا الآن بار را با نرخ آ. ریال جابجا میکرده، بعد از گرانی ارز قیمت آ. + ب. ریال را طلب میکند. چرا که فکر میکند افزایش نرخ ارز، اثر تورمی زیادی بر هزینههای زندگی او دارد. حال نکته اینجاست که آیا افزایش نرخ ارز واقعاً اینقدر بد است.
اثرات مثبت افزایش نرخ ارز
افزایش نرخ ارز باعث ایجاد انگیزه فوق العاده برای صادرات میشود. فرض کنید تولید کنندهای کالایی را با ۱۰ دلار و نرخ ۳۰۰۰ تومان صادر میکند و از هر یک عدد این کالا ۳۰ هزار تومان در آمد به دست میآورد. چنانچه نرخ دلار ۳۵۰۰ تومان شود، اینک بدون کمترین زحمت و هزینهای ۳۵ هزار تومان از فروش همان کالا را نصیب خود میکند. افزایش درآمد تولید کنندگان، افزایش سرمایه گذاری آنان را به همراه خواهد داشت.
افزایش سرمایه گذاری یعنی افزایش نرخ اشتغال و افزایش قدرت خرید جامعه و چرخیدن چرخ اقتصاد که در نهایت رونق اقتصادی را باعث میشود. همچنین افزایش نرخ ارز باعث افزایش درآمد دولت خواهد شد. بخصوص برای کشور ما که مستقیماً درآمد ارزی از فروش نفت و مشتقّات آن درصد زیادی از بودجه دولت را تشکیل میدهد. فرض کنید دولت در حال حاضر حدود ۳ میلیون بشکه در روز نفت با نرخ بشکهای ۶۰ دلار را بفروشد. با احتساب دلاری ۳۰۰۰ تومان و بدون در نظر گرفتن هزینههای تولید، صادرات و .... سالی حدوداً ۱/۱۹۷ هزار میلیارد تومان درآمد را عاید دولت میکند. با رسیدن قیمت دلار به ۳۵۰۰ تومان در سال حدود ۸/۳۲ هزار میلیارد تومان به این مبلغ اضافه خواهد شد. این در حالی است هزینهای دولت به ریال و درآمد آن به دلار است که بدون کوچکترین زحمت و هزینهای و در کمترین زمان ممکن این درآمد حاصل میشود. افزایش در آمد دولت یعنی افزایش سرمایه گذاری در پروژههای عمرانی و پوشش کسری بودجه و کاهش هزینههای جبران کسری بودجه، که رونق اقتصادی و کاهش بیکاری را به همراه دارد.
البته افزایش درآمد دولت، افزایش نقدینگی را نیز به همراه داردکه این مورد در افزایش تورم موثر است؛ بنابراین افزایش نرخ ارز در بلند مدت اثرات مفیدی را بر اقتصاد به همراه دارد. حتی برخی کشورها از جمله چین متهم به این هستند که همیشه تمایل به کاهش ارزش پول ملی خود نسبت به سایر ارزهای جهانی را دارند، چراکه این موضوع را فرصتی ناب برای صادرات هرچه بیشتر و کسب درآمد باد آورده میدانند. حال این سوال به وجود میآید که چرا همیشه در ایران افزایش نرخ ارز باعث ویرانی اقتصادی و افزایش عمومی قیمتها میشود.
علل افزایش تورم در اثر افزایش نرخ ارز در ایران
عرضه و تقاضا
در بسیاری از تئوریهای اقتصادی اشاره به این مطلب شده که عرضه و تقاضا اساس اقتصاد کنونی در جهان میباشد. قبل از انقلاب صنعتی در دنیا تقاضا برای کالا و خدمات همیشه از عرضه بیشتر بود. بعد از انقلاب صنعتی با پیشرفت تکنولوژی افزایش برداشت مواد اولیه از زمین و افزایش فزاینده بهره وری عرضه از تقاضا پیشی گرفت.
در عصر کنونی به دلیل کاهش مواد اولیه زمین و پی بردن به ارزش مواد معدنی، عرضه و تقاضا اقتصاد را سامان میدهد. عرضه بیش از تقاضای یک کالا باعث کاهش قیمت و عرضه کمتر از تقاضا باعث افزایش قیمت یک کالا میشود. وابستگی جنون وار به نفت و مصرف افسارگسیخته منابع انرژی و تمایل به افزایش رفاه در جامعه باعث کاهش تمایل مردم به تلاش بیشتر و افزایش تمایل به درآمد بیشتر بدون تلاش گردید.
این موضوع سبقهای ۱۱۰ ساله از زمان پیدایش نفت در ایران دارد و هرچه جلوتر آمدیم، وضعیت بدتر شده است. تمایل جامعه به واسطه گری و کسب منفعت بیشتر در حوزه خدمات باعث گردیده تا به کالاهای واسطهای و مصرفی همانند کالاهای سرمایهای نگاه شود. هر از چندگاهی شاهد جاری شدن سیل گونه سرمایههای افراد زیادی از جامعه به یک بخش از اقتصاد و افزایش فزاینده تقاضا در آن بخش باشیم. طبیعتاً پیشی گرفتن تقاضا از عرضه باعث افزایش قیمت آن کالا میشود. در سالهای اخیر اثرات مضر این گونه کارها را درحوزه مسکن، طلا، خودروهای لوکس، و ارز دیده ایم. به نظر بنده این مهمترین عامل بی ثباتی در بازار ارز میباشد. برخی عوامل دیگری نیز وجودد دارد که در ادامه میتوان به آن اشاره کرد.
• افزایش با قصد قبلی دولتها به منظور جبران کسری بودجه که در دولتهای قبل به صورت دستوری و با کاهش عرضه توسط بانک مرکزی صورت پذیرفت.
• تحریم اقتصادی و نقش آن در مبادلات بانکی و افزایش هزینه انتقال پول. همچنین کاهش تقاضا برای کالاهای صادراتی ایرانی که ناشی از تحریمها بود.
• رکود بخش تولید کاهش قدرت صادراتی، کم بودن بهره وری نیروی انسانی و دستگاههای تولیدی، هزینه تمام شده بالای کالای تولیدی، کمبود نقدینگی، هزینه تمام شده زیاد پول برای بنگاهها و ... باعث شده که بخش تولید نتواند در جذب سرمایه و استفاده از فرصت صادراتی که در اثر افزایش نرخ ارز بوجود آمده خوب عمل کند و رونق اقتصادی حاصل نمیشود
• بازار طلا نوسانات این بازار تحت تاثیر بازارهای جهانی و جو روانی حاکم در این بازار مستقیماً بر روی بازار ارز تاثیر میگذارد.
• اعمال نفوذ افراد ذینع افزایش نرخ ارز برای واردکنندگان کالاهای لوکس بخصوص خودروهای لوکس حامل منافع فوق العاده زیادی است. زیرا این افراد با در دست داشتن این بازارها عرض و تقاضا را طوری هدایت میکنند که حداکثر منافع را برای خود کسب کنند.
• ضعف بازارهای جایگزین ضعف دانش جامعه در استفاده از بازارهای سرمایه و تمایل به کسب سود حداکثری، همچنین عدم جذابیت بازارهای جایگزین مثل بورس باعث هجوم سرمایههای جامعه به سمت بازار ارز شده است.
• سیاستهای بانک مرکزی عدم عرضه مناسب ارز، نرخهای دستوری نرخ بهره و ارز و کندی نظارت بر بازار ارز توسط بانک مرکزی باعث اختلال در بازارهای ارزی شده است. به عنوان مثال بحث جمع آوری صرافیهای غیر مجاز که در کمتر از یک هفته امکان تحقق آن وجود دارد، بیش از چند سال طول کشید.
مطالب مطرح شده از جمله عوامل اصلی تاثیرگذار در بحث ارز و اقتصاد کشور میباشد. شاید یکی از مهمترین راه حلهای عملی افزایش دانش و فرهنگ جامعه نسبت به تاثیرات رفتارشان در بازارهای مالی و اینکه مشکلات بوجود آمده ناشی از این قبیل کارها بر همهی مردم و دولت و درنهایت کشور تاثیر منفی میگذارد. همچنین آموزش و معرفی بازارهای جذاب سرمایه در رسانهها میتواند در بلند مدت کار ساز باشد.
منبع: جامعه خبری تحلیلی الف