به گزارش تابناک قم، روزهای داغ انقلاب مردم در قم حال و هوای دیگری داشت. جوانان پرشور، خیابان چهارمردان را برای مبارزات انقلابی برگزیدند. راز انتخاب این خیابان قدیمی هم در کوچههای باریک و تو در توی آن بود که کماندوهای رژیم از تعقیب مبارزان انقلابی در این کوچهها میترسیدند. سال 57 بود که نام این خیابان تیتر یک روزنامه فیگارو شد. این روزنامه با انتخاب تیتر «چهارمردان قم قلب تپنده انقلاب» منشا مبارزات مردمی را در این خیابان دید.
«مردم حکومت نظامی را میشکستند و به خیابان میریختند و با شعار «مرگ بر شاه» کماندوها را علیه خود تحریک میکردند. کماندوها برای متفرقکردن مردم آماده شلیک بودند که ناگهان نارنجکِ دستساز بچههای چهارمردان به سمت نیروهای کماندو پرتاب شد. نیروهای کماندو هر کدام به دنبال راه فرار بودند که ناگهان یکی از آنها نقش زمین شد و نارنجک قمیها چرخ زنان و غلتان در کنارش آرام گرفت.
کماندوهای فراری در انتظار انفجار بودند که صدای قهقه تظاهرکنندگان به نشان تمسخر جایش را به صدای انفجار داد. نارنجک بچههای چهارمردان زاده خلاقیت ذهنی آنها و استفاده از کمترین امکاناتشان بود. میوه اصیل قمیها این بارعلاوه بر آبگوشت معروفش «قنبید» بار نظامی به خود گرفته بود.»
این را حسن کتابدار، شاعر، طنزپرداز و معلم بازنشسته 65 ساله از اهالی گذر صادق از دفترچه خاطرات ذهنش بیان میکند و ادامه میدهد: زمانی که این قضیه به گوش امام خمینی(ره) رسید ایشان خندیدند و کار بچههای چهارمردان را تحسین کردند.
خیابان چهارمردان که امروزه «خیابان انقلاب اسلامی» نامیده شده است، مرکز شعارهای انقلاب و انقلاب بود. انقلاب از همین خیابان قدیمی قم شروع و به شهرهای دیگر کشیده شد.
خیابان چهارمردان از محلههایی بود که جوانانش با هم انسجام داشتند و به دلیل تنگ و باریک بودن کوچهها، جوانان این محله کماندوها را به بازی میگرفتند و آنها از ورود به این کوچهها رعب و وحشت داشتند.
وحشت کماندوها
«شبهای حکومت نظامی خیابان چهارمردان مورد توجه مردم قم بود. این خیابان نسبت به خیابانهای دیگر قم مرکزیت داشت. حجتالاسلام محمد متمسکی امام جماعت مسجد امیرالمومنین(ع) در خیابان دورشهر، در آن زمان با طبل و دهل، جمعیت فراوانی را جمع میکرد و حکومت نظامی را میشکست.»
این را کتابدار میگوید و ادامه میدهد: یک روز سختگیری زیادی در خیابان میکردند. ظهر از خانه بیرون آمدم دیدم یکی از کماندوها بقال محله گذر صادق را که مردی کهنسال بود به خاطر نوشته شدن مرگ بر شاه روی دیوار خانهاش به وسیله دوغاب، بازخواست میکند. بالاخره او را مجبور کرد شعار را پاک کند. کماندوی رژیم هنگام پاک شدن شعار از روی دیوار، میگفت «کجا هستند مردان چهارمردان تا ببینند شعار مرگ بر شاه پاک میشود.» این جمله در واقع بدین معنا بود که هیچ کسی جرات اهانت به شاه را آشکارا ندارد. وی میافزاید: بعد از پیروزی انقلاب همین کماندو به دست قاضی آن زمان که از بچههای چهارمردان بود اعدام شد و من خود شاهد مراسم محاکمه و مجازات او بودم و این جمله از ذهنم مرتب خطور میکرد که اینها همان مردان بودند که سراغشان را میگرفت.
کتابدار با اشاره به خانه قدیمی پدرش در گذر صادق، خاطرنشان میکند : خانه ما در گذر صادق 2 در داشت. در روزهای تظاهرات در سر کوچه را نیمه باز میگذاشتیم و تظاهرکنندگان در حال فرار را به خانه راه میدادیم و از آن در آنها را فراری میدادیم.
مرکز تجمعهای مبارزان انقلاب، چهارمردان بود. با هر اتفاق جدید در کشور، شعارها در این محله رنگ تازهای به خود میگرفت. در زمان نخست وزیری ازهاری و شورش انقلابیون در شهرها، دولت شاه متزلزل شده بود. همین امر موجب شد ازهاری در پاسخ به وضع به وجود آمده، به شاه بگوید: دولت من تمام اوضاع کشور را تحت کنترل دارد و اینها نوارهای ضبط شده از سوی مردم است که شبها از پشت بامها پخش میشود.
شعارهای انقلابی
کتابدار میگوید: این اظهارات ازهاری موجب شد مردم قم به خیابانها بریزند و علیه او شعاربدهند. یا در عزل و نصب نخست وزیر چنین گفتند: «ما میگیم شاه نمیخوایم، نخست وزیر عوض میشه. مردم قم در مناسبتهای مختلف شعارهایی فراخور زمان خود سر میدادند که از جمله آنها این شعار بود: «شاگرد دانشگاه انقلابم، قرآن بود برنامه و کتابم، رهبرم خمینی، نهضتم حسینی، نصر من الله، نصر من الله و فتحٌ قریب، مرگ بر آن سلسله پهلوی، نصر من الله» یا «ای شاه خائن، آواره گردی، خاک وطن را ویرانه کردی، کشتی جوانان وطن آه و واویلا، کردی هزاران در کفن آه و واویلا، مرگ برشاه»
«توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر ندارد، حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد»، «وای اگر خمینی اذن جهادم دهد، ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد» «این شاه آمریکایی اعدام باید گردد» از دیگر شعارهای انقلابیون قم در دوران خفقان رژیم پهلوی بود.
کتابدار با اشاره به اینکه اتفاقات فرهنگی در برابر حوادث اجتماعی در سراسر تاریخ ایران از زمانهای قدیم تا کنون رواج دارد، تصریح میکند : به زبان امروزی فرهنگ نظم شفاهی، خود یک رسانه قوی اطلاع رسانی بود و سرعتش با وجود اینکه الکترونیکی نبود کمتر از سرعت پیام کوتاههای امروزه نبوده است. بعضی از این شعارها در کمترین زمان در تمام کشور پخش میشد و اثرات سیاسی و فرهنگی و امنیتی و حتی اقتصادی خود را میگذاشت. این مبارز دوران انقلاب به افراد موثر در پیروزی انقلاب در قم اشاره میکند و میگوید: حاج ابوالفضل الماسی معروف به «ابوالفضل مرگ بر شاه» از جمله افرادی بود که جمله معروف مرگ بر شاه را با ریتمی خاص در پایان تمامی جملات کوتاه و قصار خود قرار میداد و این عامل باعث جذب نوجوانان به شعاردادن میشد. «مردم بگید، مرگ بر شاه، رهبر میگه، مرگ بر شاه»
استفاده از سنگ قلاب
علی اوسطی» ید طولایی در استفاده از سنگ قلاب داشت. هدف گیری او نظیر نداشت. کسانی که پرتاب سنگ قلابهای او را دیده بودند میگفتند:وی با 2 بند چرمی به طول 1/5 متر و قراردادن سنگی گرد و درشت در میان بندها، شروع به چرخاندن آن میکرد و با رهاکردن یک بند، سنگ پرتاب میشد و به هدف میخورد و موجب آسیب دیدن و گاهی منجر به مرگ کماندوها میشد.
کتابدار در ادامه میگوید: روزی سنگ قلاب اوسطی دست کماندوها افتاد و آنها در حال تمرین کردن برای طرز استفاده از سنگ قلاب بودند که من داشتم از خیابان چهارمردان رد میشدم.
کماندوها به محض دیدن من شروع به پرتاب سنگ به وسیله سنگ قلاب کردند اما چون ناشی بودند، سنگها یا جلوتر یا عقبتر میافتاد، یا به سر خودشان میخورد.
او ادامه میدهد: ساعت 9 شب، دولت اویسی حکومت نظامی اعلام کرده بود که بچههای چهارمردان با زیرکی یک مجسمه با کاه درست کردند و روی الاغ نشاندند و آن را در وسط خیابان رها کردند. الاغ در خیابان بالاتر از سجادیه نظر کماندوها را به سمت خود جلب کرد و کماندوها با تیرزدن به مجسمه چیزی جز کاه عایدشان نمیشد.
چهارمردان قم این روزها مرکزی برای برگزاری جشنهای دهه فجر است تا یادی شود از رشادتها و خونهای ریخته شده جوانان کوچه پسکوچههای این محله تاریخساز.
منبع: همشهری