تابناک رضوی: روز دوشنبه اول ذیقعده سال ششم هجری پیامبر اعظم (ص) با گروهی که شمار آنها را 1400 نفر ذکر کرده اند؛ برای زیارت مکه مکرمه و ادای اعمال عمره از مدینه خارج شدند.آنان سلاح جنگ با خود نبردند و جز سلاح مسافر که شمشیری در نیام بود چیزی به همراه نداشتند. پیامبر از بیراهه به سوی مکه می رفت تا با جنگجویان مکه رو به رو نشوند. رسول الله(ص) و کاروانش در یک منزلی مکه - محلی به نام حدیبیه – ده روز توقف کردند و همان جا پیمانی به نام صلح حدیبیه را با سران قریش امضاء کردند و بدون به جا آوردن عمره بازگشتند.
تاریخ نگاران زیارت ناتمام آن سال را که به صلح حدیبیه منجر شد مقدمه زیارت سال بعد -عمره القضاء - و بعدتر فتح مکه می دانند. فتحی که بدون جنگ و خونریزی با همراهی سپاهی ده هزار نفری ممکن شد. به این ترتیب زیارتی ناتمام ارکان تمدنی جهانی به نام اسلام را پی ریزی کرد.
زیارت در آموزه های اسلام بسیار تاکید شده چه بسا زیارت در روزها و ایام خاص را باید جلوه بروز اجتماعی دین دانست.
در امتداد نهضت عاشورا؛ زیارت اربعین که از آن به عنوان یکی از پنج نشانه مومن یاد شده مناسکی برای احیاء امر اهل بیت (ع) و قیام عاشوراست.
حج، عمره و زیارت اربعین که به پیاده روی میلیونی اربعین تبدیل شده است، هرکدام در جای خود جلوه های بزرگ از حرکت پربرکتی است که رسول اعظم(ص) و اوصیاء ایشان پی ریختند و تداوم دادند. و رهروانشان را بر آن سفارش و تاکید کردند.
در دنیای پیچیده محصور در فناوری های پیشرفته، انسانهایی تنها با ارتباطاتی شبکه ای شده را رخدادی آخرالزمانی به نام اربعین از پیله های تنهایی بیرون می کشد و در مسیری که مغناطیس حسینی در مرکز آن است جذب می کند.
این رفتن، دل دادن و به چالش کشیدن عادت های مالوف؛ قابهای ماندگاری از آن امید نورانی غایی را خلق می کند. رویداد پیاده روی اربعین حرکت در مسیر تحقق آن مدینه فاضله ای است که همه عاشقانه به هم خدمت می کنند و دل هایشان گره خورده با ولایت ولی الله و بقیه الله الاعظم (عج) است بویی از منیّت و انانیّت در آن نیست و به نظر خردهای کامل شده ای در آن بروز و ظهور می یابند.
در میانه این خیل عظیم که در میدان مغناطیس حسینی به سوی آن حرم عاشقی در حرکتند مهمترین پیام؛ همدلی، مواسات، ایثار و اجتماع عظیم کسانی که در یک امر مشترکند و آن دلدادگی حسین(ع) است. این حرکت عظیم در امنیتی مثال زدنی و روابطی عاشقانه میان خادمان و مخدومان، فرهنگی را با خود همراه می سازد که گمشده امروز بشر و نمودی از دیپلماسی عمومی است که آبی بر آتش اسلام هراسی غربیان می ریزد. اسلامی که رحمانیت میان مومنان دستور اکید آن است و رسول مهربانی پیشوای بزرگش و افق دیدش سعادت و آرامش برای همگان. نمود عینی از زندگی آرمانی که دل هر آزاده ای فارغ از دیدگاهش برای آن می تپد.