هرساله شاهد آنیم که حوادث ریزودرشت طبیعی و غیرطبیعی در اطرافواکناف کشورمان ایران روی میدهند و هر بار خسارات فراوان جانی و مالی بهبار آورند، زلزله کرمانشاه، پلاسکو، سانچی، سیل آذرشهر، سل گلستان و شیراز تنها تعداد کمی از این مصادیقاند.
در این میان شناخت و انجام اقدامات عملی قبل، حین و بعد از بحران تاحدودی زیادی هم میتواند سبب جلوگیری از شکلگیری بحرانهای اولیه یا ثانویه گردد و هم بهمیزان زیادی تلفات و خسارات اینگونه حوادث را کاهش میدهد. دراینبین مدیریت افکار عمومی، جلب و جذب اعتماد مردم و مدیریت ارتباطات بحران نقش بهسزایی در موفقیت یا شکست برنامههای مدیریت بحران دارد.
در بسياري مواقع میتوان با اقدامات پيشگيرانه و پیشآگاهی، از صدمات و خسارات جلوگيري نمود. این امر مستلزم توجه و تمرکز نهادهای مدیریت بحران و همچنین دستگاههای مربوطه، تشکلهای مردمنهاد و رسانههای ارتباطجمعی است تا با اتخاذ رویکردی علمی، هماهنگ و بومی، فرایند کاهش تهدیدات بحرانهای زیستمحیطی را راهبری و مدیریت نمایند.
ارتباطات بحران یا مدیریت رسانهای بحرانها که به معنای استفاده اصولی از رسانهها برای مدیریت بحرانهاست یکی از الزامات اساسی برای موفقیت در مهار یک بحران و یا حتی جلوگیری از شکلگیری و بروز آن است.
پیشبینی زودهنگام بحران، تلاش برای پیشگیری از وقوع یا کاهش آثار منفی آن و آمادهسازی جامعه برای مقابله مؤثر، از مهمترین وظایفی است که رسانههای جمعی پیش از وقوع بحران، بر عهدهدارند و استفاده و مدیریت درست رسانهها نقش بسیار مهمی در جلوگیری از بروز شایعات، تشویش اذهان عمومی، هراس افکنی، هرجومرج و به هم ریختن نظم امور، اقدامات اشتباه و تشدیدکننده، ایجاد بحرانهای حاشیهای و ثانویه و بسیاری دیگر از مشکلات میشود.
نهادهای متولی مدیریت بحران ازجمله استانداری و فرمانداریها باید در کنار سایر اقدامات، حتماً توجه ویژهای به ارتباطات بحران که شامل مصادیق زیر است، داشته باشند:
تهیه طرح جامع اطلاعرسانی بحران، اطلاعرسانی دقیق و به هنگام، توجه به دقت، صحت، رسایی، به هنگام بودن، سادگی و شفافیت در فرایند اطلاعرسانی، ارتباطات فعال با رویکرد فعال و حتی انتقادی با موضعی پیشدستانه، اشباع اطلاعاتی جامعه برای جلوگیری از ایجاد شایعه و دروازهبانی هوشمند اطلاعرسانی و نظارت دقیق بر اطلاعات خروجی در زمان بحران ازجمله مصادیق ارتباطات بحران است.
علاوه براین، آموزش پیشگیرانه و مصونسازی مخاطبان در برابر عوامل بحرانزا و افزایش قدرت تحلیل آنها در مورد بحران، پایش و رصد هوشمندانه محیط و شناسایی تهدیدات موجود، رصد مستمر افکار عمومی از طریق تعیین شاخصها و کشف دغدغههای افکار عمومی، ایجاد همبستگی از طریق ارسال پیامهای انسجامبخش و وحدتبخش و افزایش همدلی بین مردم برای تقویت روحیه همکاری جمعی و بسیج عمومی در جامعه از دیگر الزامات و ثمرات ارتباطات بحران است.
علاوه براین؛ هدایت افکار عمومی برای ایجاد فضای آرام با رعایت اصول علمی پیامرسانی با توجه به جذابیت، شهرت، اعتبار و برنامهریزی جامع مدیریت بحران با تدوین برنامه جامع و استراتژیک مواجهه با بحران در حوزههای مالی، لجستیکی، منابع انسانی و انتخاب مدیران شایسته ارتباطی، متخصص و ماهر و خبره با توانایی فردی و فنی لازم در کنار شناخت دقیق نیروهای مشغول به کار در رسانهها و استفاده درست از آنان میتواند باعث ایجاد یک ساختار چابک مدیریت اثربخش رسانهای در بحرانها شود.
مخاطب شناسی با توجه به نیازهای مردم در شرایط بحران، جلب اعتماد مخاطب با تجزیهوتحلیل بازخوردهای آنان و رعایت اخلاق حرفهای و داشتن روحیه بالای مسئولیت اجتماعی نیز سبب آمادگی برای مقابله با بحرانهای احتمالی است.
مخلص کلام اینکه برای مدیریت افکار عمومی و ارتباط درست با رسانهها بهنگام وقوع بحران یا قبل از آن، لازم است در هر استان یا شهرستان با تشکیل اتاق مشترک ارتباطات بحران بهعنوان زیرمجموعه ستاد مدیریت بحران با مشارکت استانداری، فرمانداری، ادمینهای رسانههای اصلی استان و یا هر شهرستان، نیروی انتظامی، اورژانس، شهرداری، هلالاحمر، نیروهای نظامی مستقر، صداوسیما و ایرنا و سایر نهادهای مرتبط بسته به نوع بحران، تمام فرایند اطلاعرسانی و هشداردهی از این منبع بهصورت منسجم و یککاسه انجام بگیرد.