مدرنیته در پی حقنه کردن فرهنگ معیوب خود به جوامع دیگر؛ و یگانه مسیر مقابله با این، توجه و حضور مردم است.
اول؛ تقابل تجدد و سنت، امروزه دیگر یک پدیدهی روشنفکری نیست، یک رخداد خیابانی است. دهستانها و آبادیها به تبع بخشها؛ شهرستانها به تبع کلان شهرها؛ و شمال تهران به تبع خرده شهرهای اروپای شرقی!! این تراژدی البته ویژه ایران نیست - که ایران مقاومترین مرز از جهان "در حال توسعه" است.
کشاکش سنت و تجدد سالهاست که فرهنگهای "نه غربی" را در کش و قوس دارد و مدرنیسم، سایهی شوم تشویش خود را با فروش مدلهای بنجل "مدرنیته"ی خود، از سر سنتهای انسانی "دگرغربیان" برنمیدارد و "اخلاق کیشی" آنان را مدام تهدید میکند.
دوم؛ "تنازع بقا"، تحفهی فرهنگ فرنگ است، برای کوچه و برزن ما. ارزشهای سرمایهداری شده است جایگزین "نان حلال" و "دامن پاک" و "حرمت والدین"؛ ارزشهای سرمایهداری بر محور "تنازع بقا". اصل بر "برتر بودن" است در رقابتهای اقتصادی و همهی ساحتهای اجتماعی.
سوم؛ اخلاق، دائر مدار بر "موفقیت" تعریف میشود؛ و "موفقیت لیبرال" اصل اول عرفان مدرن و اخلاق مدنی متجدد است. موفقیت بر پایهی پیروزی بر رقبا، سایرین و اطرافیان؛ و این یعنی همان اصالت برتر بودن و شکلی نوین و صورتی مدرن در پوشش اصطلاحی روانشناسانه از همان "تنازع بقا".
چهارم؛ "رفتار جنسی" برای رشد فرد و جامعه در کانون خانواده و لذتی معقول برای توازن غرایز، دیگر کمکم دارد، افسانه میشود. روابط جنسی در فرهنگ مدرنیسم، همه چیز هست الا غریزهای در خدمت انسان. صنعت هست، سینما هست، تجارت هست، سیاست هست، دادخواستی حقوق بشری برای دیپلماسی هست. و این یعنی حقیقت معنای "ولنگاری". رفتار جنسی بشر تابعی است از سیاست و تجارت و بازیگری است برای "رسانهای شدن" و "رسانهای ماندن" انسان. "انسان رسانه" باید تن به رفتار جنسی دهد، اما آن گونهای که رسانه تعریف میکند .در این بازی، مدرنیسم بازیاش را پیش میبرد، و سکس در هزار توی آنارشیسم میغلطد و "انسان"، خسته از بیانضباطیهای جنسی...
پنجم؛ و در پردهی آخر، اصل "جنسیت"، ابزاری میشود برای احقاق حقوق "مدرنیسم". آزادی جنسی، برابری جنسیتی، هویت جنسیتی، تبعیض جنسیتی، توازن جنسیتی، بیقراری جنسیتی، آشفتگی جنسیتی و دهها نظریهی دیگر و در نهایت، "پایان جنسیت". پایانی برای آغاز استیلای "تنازع بقا" و جهانیسازی فرهنگ و یکسانسازی فرهنگی که خود را "آقا"ی فرهنگها میداند. و ما تنها، رهگذری در این راه!
ششم؛ "راه "فقط این است : ایران، باید که بیدار شود...
*رضا حقیقی؛ پژوهشگر مؤسسه احیاگران تمدن فاخر