به گزارش پایگاه خبری چرام به نقل ازپاتوق وبلاگ نویسان شهرستان چرام، مرحوم دکتر ایرج افشار از پراثرترین پژوهشگران معاصر ایران ومعروف به پدر کتابشناسی ایران است که سلامت جسمی و روحی، جدیت و مداومت خستگیناپذیر در کار، سادهزیستی و پرهیز جدّی از اتلاف وقت، موجب شد تا حاصل عمر او آثاری پرشمار اعم از کتاب، مقاله، تصحیح متون، انواع فهرستها، کتابشناسیها، نطقها و خطابهها، یادداشتها و نوشتههای دیگر باشد.
وی در طول حیات خویش فعالیتهای گسترده ای را در عرصه فرهنگی _ پژوهشی انجام داد که سردبیری چند نشریه فرهنگی و همکاری با آنها، کتابداری، فهرستنگاری، نسخهشناسی، تدریس دانشگاهی در داخل و گاه در خارج، مطالعات ایرانشناسی، قاجارپژوهی، همکاری در سطوح مختلف با نهادهای متعدد پژوهشی و ایرانشناسی و کتابخانهها و مراکز نسخههای خطی، از جمله آنها است.
دکتر افشار سفر را تاریخ زنده ایران میدانست و سفرنامه هایی با بیش از هزار صفحه دارد که ماحصل سفرهای وی به نقاط مختلف کشور می باشد.
در بخشی از سفرنامه دکتر ایرج افشارکهبرگرفته از فصلنامه فرهنگ مردم است بخشی از خاطرات وی از سفر به منطقه چرام آمده است که در زیر می خوانید:
" ساعت نه صبح از باشت به سوی چرام حركت كردیم . نادر عسكری و پناهی ( دبیر ادبیات عرب) هم همراهمان شدند. در راه به گروه رقصندگان زن و مرد ایلیاتی رسیدیم با نوازندگان دهل و سرنا . گفتند از معروفترین رستهدر حرفه خودند. چهار زن و چهار مرد می رقصیدند. محوطه کوهستانی بودند.كوهش خامی(خومی )نام دارد. درختان بلوط و بنه در اطراف محوطهو منظره ای بهشتی را به جلوه درآورده بودند. پیرمردی نشسته بود محو رقص بود و شنیدن ساز یكنواخت دهل و نقاره عالم را سیر می كرد. پرسیدیم چه خبر است و چه فهمیده ای . گفت زندگی به شادیهایش لذت بخش است نه دلگیریهای آن . من از این سازست كه به شور می آیم و زنده می مانم . پدرانم هم همین را دوست داشتند. زندگی برای ما این است.
چرام و دهدشت
كوه پشت كوه را گذراندیم . چند گردنه در راهمان بود. رسیدیم به چرام و دهدشت دو آبادی كه میانشان ده كیلومتر مسافت است . سرسبزی درختای بلوط و مزارع گندم تا شادگان ادامه داشت . پس از شادگان كوهها رنگی دیگر و صحنه های مغایر پیدا كرد. چند نفر از دوستان خاندان عسكری دم چشمه بلقیس كه مدخل آبادی دهدشت است منتظرمان بودند. آب زلال خوش نمایچشمه بلقیس از این كوه می جوشد. باغ آن دارای انواع درختهای معروف است مانند بید و خرمالو و خرما و لیمو و پرتقال و سرو و چنار و پالم و انار و انجیر و حتی تبریزی.
عمال شهرداری به باغ سازی و جدول بندی مشغول بودند. آن مجمع سرسبزی و لطف را گذاشتیم آمدیم به چرام به خانه آقای نصیر هادی پور. با نام ایشان بیست سال بود كه آشنا بودم چون مجله آینده را مشترك می بود. ایشان از مطلعین مفرد محلی است كه بهجغرافیای تاریخی سراسر منطقه آشنایی دارد. از خان چرام پرسیدیدم نهال پالمهای بلند را از كجا آورده اید؟ فرمود كه یكی از دوستانم كه در دهه بیستم به بغداد رفته بود چند نهال برایم آورد. درین مناطق «خطیر» حرمتی دارد كار او آرایشگری است . زن خطیر محرم عروس و تازه داماد است و آنان در مراسم رودخانه شورون آداب ازدواج را به عروس و داماد می آموزند. نزد هادی پور فتوكپی این سند را دیدم كه مربوط به جد اوست با مهر چارگوش شاید زین الملك(1301).
عالیجاه عزت همراه هادی خان كلانتر طایفه چرام را مرقوم می شود چون عالیجاه ولی خان كلانتر طایفه بویراحمد سرحدی به موجب نوشته كه سپرده است بایدهمه ساله مبلغ دویست تومان صیغه مواجب در سه قسط ضمیمه اقساط دیوانی خود در وجه عالیجاه محمد جعفر خان عاید دارد چون مشارالیه نوكر ركابی است و از جهت مخارج موكل است محض رعایت حال او به موجب این دستخط مقرر است كه آن عالیجاه مبلغ شصت و شش تومان و شش هزار و پانصد دینار از بابت قسط اول مالیات طایفه چرام به موجب قبض... به عالیجاه محمد جعفر خان عاید و كارسازی دارد و این دستخط را سند خود دانسته و دریافت در وقت محاسبه ...،او محسوب خواهد شد. تحریراً فی شهر ذی الحجه الحرام سنه 1309 مطابق لوی ئیل . قبض مبلغ مزبور در متن از عالیجاه محمد جعفرخان دریافت شده است . آن عالیجاه همین دستخط را از مشارالیه دریافت نموده تنخواه را عاید دارد.»
در دهدشت رستم عزیزی برادر عطاخان طاهری را رفتیم دیدم . مهربانی كرد و به شهردار دیشموك- كه می خواهیم ازآن معبر سخت بگذریم–تلفن زد كه راه از آنجا تا باغ ملك را به ما نشان بدهد. "
نام مرحوم دکتر ایرج افشار با ایرانشناسی پیوند خورده است و به گفته همراهان وی آنچه برای او مهم بود جایگاه مردم بومی مناطقی بود که به آنجا سفر میکرد و معتقد بود مردم بومی بهترین سند و راه بلدی هستند که میتوانند او را در شناسایی منطقه یاری کنند در کل ایران برای او ورای اقلیتها و قومیتها مهم بود.