واریزنشدن سود‌‌‌سپرده ثامن‌الحجج فقط در2 استان

سلام علیکم
به بهانه پوشش های گسترده رسانه های معاند خارجی مانند صدای آمریکا و یا شبکه های ماهواره ای ... اینبار می خواهم از منظر امنیتی این مساله را بررسی کنم. از شما می پرسم سابقا که رسانه های خارجی به قضیه ورود پیدا می کردند؛ به دنبال آنها دستگاه های اطلاعاتی، امنیتی کشور نیز در آن فقره وارد می شدند. آیا تا کنون مساله به این مهمی از چشم این دستگاه ها مغفول مانده؟ آیا شوارای عالی امنیت ملی هم ورود پیدا کرده؟۲۳۰۰۰۰۰ نفر سپرده گذار ی شوخی نیست. تازه اینها مستقیم با آن موسسه در ارتباط اند و خانواده های آنها و اثرات روانی این موضوع تبعات آن در جامعه ، بهره برداری دشمن و هزاران ملاحظات دیگر را نیز باید به آن اضافه کرد. اصلا مگر می شود از آن غفلت کرد؟! آنهم با تجربه سی و چند ساله دستگاه های امنیتی کشور؛ عقل و منطق حکم می کند که این دستگاه ها به مساله ورود پیدا کرده باشند. چنانکه ورود پیدا کرده اند و در کمیته مستقر در بانک مرکزی نیز اعضایی ثابت دارند. می دانید معنای این سخن چیست؟ اولا دستگاه ها اوضاع را رصد می کنند؛ ثانیا از کم و کیف گزارش مبسوط حسابرسان که به بیان معاون نظارتی وقت توسط معتبرترین موسسه حسابرسی کشور انجام شده اطلاع دقیق دارند چرا که به بیان اخباری که شما خود نیز منتشر کرده اید؛ حسابرسی پایان و گزارش تفضیلی آن به این هیات تحویل گردیده است. باز هم می دانید معنای این سخن چیست؟ اگر در آن گزارش نکته ای بود که اعضای حداقل امنیتی آن هیات، حتی زرّه ای احساس خطر و تأکید می کنم حتی زرّه ای احساس خطر می کردند که جامعه آبستن بحرانی گسترده است که تبعات امنیتی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی گسترده ای برای کشور خواهد داشت، حتما خود رأساً وارد قضیه می شدند تا جامعه و نظام از عواقب سوء آن در امان باشند. آیا نباید اندیشه کرد؟ آیا از این سکوت و آن نظاره نباید پی به ماهیت واقعی مساله برد؟؟؟ می دانید 31000 میلیارد ریالی که موسسه در این مدت کوتاه تقدیم مردم کرده یعنی چه؟ این توانمندی مالی موسسه را نشان می دهد؟ نمی دانید که موسسات دیگر نظیر آرمان و غیر آن چقدر به مشتری خویش پرداخت می کنند؟ خواهشمندم اگر سپرده گزاران این موسسه مطلب را می خوانند رقم دقیق آنرا اعلام فرمایند. به یکی از دوستان من تنها 30 هزار تومان پرداخت کرد، باورتان می شود 30 هزار تومان! عجیب است واقعیت یک چیز و شنیده ها چیز دیگری است. شنیده هایی که با عملکرد رسانه ها عجین شده است! بسیج رسانه ای و یا فضا سازی رسانه ای شاید واژه ها و مفاهیمی باشند که علم جامعه شناسی در اینباره ارائه می کند. اگر دو سوی واقعیت، همکاری طرفین و نهایت اهتمام آنها برای حل مشکلات مردم است؛ پس عملکرد رسانه ها از دیدگاه امنیتی چگونه تفسیر می شود؟ مگر در این ایّام، برنامه ریزی و مدیریت واحد را به چشم خود مشاهده نکردید؟ این سخن نه به معنای پایبندی به نظریات توطئه و نه نشانی از ساده اندیشی دارد. بلکه واقیعتی محض، مطلق و راستین است. دلایل عقلی و منطقی بسیاری برای این سخن دارم. دلایل و مصادیق گواه این مطلب آنقدر هست که نمی دانم کدام یک را برای شما بازگو کنم. مثلا یادتان هست شایعه توقیف اموال و تعطیلی شعب وچه چه در کرج که از قول بلند پایه ترین مقام قضایی استان یعنی دادستان البرز در فضای مجازی منتشر شد. یادتان هست چطور آن شایعه در تمام سایت ها حتی محافظه کار ترین و معتبرترین خبرگزاری ها پوشش داده شد؟ یادتان هست چطور اصحاب رسانه ساکت ماندند یا ساکت نگه داشته شدند که نخیر یا ایها الناس به هوش باشید و این تنها یک شایعه است و من رفتم و با چشم سر دیدم که شعب باز و فعالیت عادی در آن جریان دارد؛ آیا سایت یا منبع خبری خاصی می شناسید که رسالت حقیقی خویش را به درستی انجام دهد و شایعه بودن آن خبر را قبل از ورود دادستان البرز و دادستان کل کشور و ... اعلام کرده باشد؟ البته شاید هم بوده، امّا سانسور شده؛ می دانید معنای این سخن چیست؟ شایعه کنند و آب از آب تکان نخورد؟!!! یادتان هست همین چند روز پیش حتی خبرگزاری به ظاهر معتبر تسنیم سندی جعلی مبنی بر عدم همکاری موسسه منتشر کرد که یا ایها الناس بدانید بانک مرکزی به مسؤلیت خویش عمل کرده و توپ در زمین موسسه است! سؤال این است، اگر بنا به انتشار سند به این مهمی بود چرا از طرف بانک مرکزی اقدام نشده و در سایت بانک مرکزی بارگزاری نشده است؟ چرا بانک مرکزی سکوت کرده و آنرا تأیید نکرده است؟ مگر نه اینکه کار ویژه این سند اطلاع رسانی است، حال اگر تصور شود بانک مرکزی جهت رفع فشار از خود به گمان هیأت تحرریه خبرگزاریّ این سند را در اختیار آن خبرگزاری داده تا منتشر کند، از شما می پرسم چرا خود بدون واسطه اقدام نکرد و توپ را به زمین موسسه نفرستاد؟ مگر نه اینکه اگر بانک مرکزی خود این سند را منتشر می کرد؛ مردم به حقیقت ماجرا پی می بردند و نه تنها از فشار افکار عمومی خلاص می شد، که این فشار مستقیما به موسسه مذکور منتقل و مجبور به همکاری می شد! با این اوصاف این نهایت ساده اندیشی است اگر تصور کنیم این سند رسمی و حقیقی است! آیا نباید دراینباره اندیشه کرد! همانطور که گفتم اینها تنها برخی از مصادیق است. مساله سازی فراتر از آن چیزی است که پلیس فتا بتواند به تنهایی با آن برخورد کند، جالب آنکه نیروی انتظامی کشور نیز گویا در کمیسیون مربوطه نماینده دارد. امّا اینکه چرا سکوت کرده و در برابر شانتاژها، هوچی گری ها، شایعات و اخباری که به واسطه اطلاع آن نهاد از اوضاع، راست و دروغ اخبار کذب را تشخیص می دهد ساکت مانده؛ از دیدگاه امنیتی و البته عقلی قابل تفسیر و تحلیل نیست!

درود بر تاریخ نگار بیهقی محض اطلاع بی اطلاعتان جناب امیر حسین ازموسسه آرمان خودم یکصد میلیون تومان برابر با یک میلیارد ریال هفته پیش براحتی گرفتم ایراد شما کارمندان ثامن الحجج همین است که دائم منع دیگران میکنید و از حال و روز خودتون بیخبرید همیشه مدیران و کارمندان این موسسه در حال بد گویی از دیگر موسسات بودند در حالیکه من با سه مدیر موسسه آرمان فرشتگان دوست هستم همیشه از شما تعریف میکردند و بسیار از وضعیت کنونی شما تعجب کردند به هر حال اعتماد بزرگترین سرمایه است که این موسسه از دست داد

سلام علیکم
در شکفتم چرا شما توهین آمیز سخن می گویید! توصیه می کنم پیش از پاسخ نسنجیده، متن را کامل مطالعه و حداقل اندکی تأمل می کردید. صحبت آن نبود که به قول شما آرمان اینقدر نمی دهد، که شما را بر آشفته ساخت! بلکه سخن من استناد به صحبت یکی از دوستان است که عین مطلب را برای شما بازگو کردم و نگفتم که من می گوییم که ...! ثانیا همانطور که در ادامه نیز اضافه کردم از تمام خوانندگان خواستم به این مطلب اکتفا نکنند و اگر اطلاعاتی دارند ارائه فرمایند. بنابراین موضوعی که آنرا دستمایه نقد خویش قرار داده اید، پوشالی است و برداشتی بدون تأمل و به دور از واقعیت نوشته من است! و امّا نکته بعد، چرا تصور می کنید اگر حرف هایی در مدح و ذم موضوعی زده شود، غم نان است و حتما از لسان کارمند موسسه زده شده! چنانکه با خود همزاد پنداری کرده اید و به غلط تصور نمودید موسسه آرمان هدف نقد است و به آن واکنش نشان داده اید! نخیر آقا سید، منطق من به قول آقایان فلاسفه، ناشی از عقل معاش نیست؛ من عهد کرده ام که بنده حق باشم و تنها در برابر آن سر تعظیم فرود آورم. انگیزه من دفاع از مظلوم است و لا غیر. چرا در برابر ظالم، ساکت بنشینیم و آنرا رسوا نسازیم. اینکه عده ای مغرض بر علیه مظلوم بسیج شوند و شایعاتی دروغین بسازند که یا ایها الناس چه نشسته اید که بردند و اختلاس کردند و ورشکسته شدند و چه چه تا مردم را نگران و آشفته و سردرگم سازند و با تبلیغاتی بسیار سنگین که شما خود بهتر از من به آن واقف اید، بی توجّه به سرنوشت هزاران بلکه میلیون ها سپرده گزار و خانواده های ایشان و بی توجّه به ... تمامی ابزارها را به خدمت گرفته و رسانه ها را سانسور کنند که مبادا دروغ آنها آشکار گردد؛ جای دفاع ندارد؟ این جماعت، با روح و روان مردم بازی می کنند، آیا واقعا تبعات امنیتی آنرا نمی بینند یا اصلا این مساله برای آنها وجه امنیتی ندارد؟