محسن بیناپور / روزنامه نگار
کد خبر: ۱۱۹۵۸۹
تاریخ انتشار: ۰۶ آبان ۱۳۹۴ - ۱۵:۰۸ 28 October 2015
تابناک: درتاریخ سرزمینمان بدون شک وزرای بزرگی دیده میشوند که هر کدام در زمان خود منشا بسیاری ابادیها وبادانیها بودند.وسطح فرهنگی جامعه را ارتقاع بخشیدند.

افرادی مانند بزرگمهر حکیم وزیر خسرو انوشیروان دادگر.،خواجه نظام الملک طوسی وزیر سلجوقیان، خواجه نصیر طوسی وزیر هولاگو خان ،قائم مقام فراهانی وزیر محمد شاه قاجار ،میرزا تقی خان امیرکبیر  وزیر ناصرالدین شاه ودکتر محمد مصدق.

خواجه نظام الملک مشهورترین وزرای ایران بعد از اسلام است.او به همراه خواجه نصیر طوسی با سیاست وتدبیر تیزی شمشیر ترک نژادان ومغولان را گرفته هم به آبادانی کشور رسیده وهم جان بسیاری را رهانیدند.

درسال408 هجری قمری برابر1017 میلادی کودکی در طوس بدنیا آمد ابوعلی حسن نامیده شد.به گفته عباس اقبال اشتیانی اودربیهق سبزوار بدنیا آمد ور طوس بزرگ شد .پدرش ابوالحسن علی بن اسحاق دهقان بود. واز یاران محمد سبکتکین به حساب می امد .

این کودک در طوس مقدمات علوم فقهی وعقلی را بیاموخت ،ودر 11سالگی حافظ قران شد.سپس به سایر شهرهای بزرگ خراسان رفت ودانش زمان خود را یاد گرفت.

در این زمان غزنویان بر بخشی از ایران حکومت داشتند وابوالفضل سوری از جانب غزنویان بر خراسان حکمرانی میکرد.

پدر خواجه نظام الملک به خدمت ابوالفضل سوری درآمد ودیوانی شد. درآن زمان مشاغل موروثی بودند پس خواجه هم تربیت دیوانی دید.

سلجوقیان که از ترکمانان بودند از سال428 هجری قمری بر خراسان چیره شدندوچغری بیک سلجوقی بر بلخ حاکم شدو ابو علی بن شاذان به وزارت رسید وخواجه 20 ساله وارد دیوانش شد.

وهنگامی که ارپ ارسالان به حاکمیت خراسان رسید خواجه وزیرش شد دراین زمان طغرل بیک سلطان بود وری پایتختش.

وزیر اعظم طغرل ابونصر عمیدالملک کندری بود خواجه در دستگاه سلجوقی به آهستگی وتداوم پیشرفت میکرد.

طغرل دررمضان467برابردسامبر 1055 بغدادرا گرفت ودست ال بویه را از انجا کوتاه کرد
خلیفه بغداددراین هنگام القائم بامرالله بود او طغرل راسلطان الدوله نامید
سلطا ن الدوله درهفتاد سالگی درری درگذ شت وچون اولادی نداشت برادر زاده اش فرزند چغری بیک الپ ارسلان  شاه شد .چغری قبلا درگذشته بود.

وزیر طغرل عمیدالملک کندری درصدد بود سلیمان از خاندان سلجوقی را شاه کندوچون الپ ارسلان پی برد اورا کشته وخواجه ابو علی را به وزارت برگزید که همه جا با شاه بود.

عضد الدین ابو شجاع الپ ارسلان محمد دومین شاه سلجوقی پس از طغرل سلجوقی است.الپ ارسلان به ترکی شیر شجاع معنی می دهد او پس از اسلام اوردن نام محمد را به خود گرفت وپس از شجاعتهایی که نشان داد به الپ ارسلان نامی شد خواجه همه جا با او بود ودر جنگ ملازگرد درشمال دریاچه وان  رومانوس دیو جانوس را شکست میدهند.

درصبحد ششمربیعالاول465هجری قمری قلعه بان یکی از قلاعراکه یوسف خوارزمی نام داشتومصدر تقصیری شده بود دست بسته پیش سلطان آوردند وچون یوسف درشتی کرد البارسلان گفت رهایش کنندتا خود با تیر هلاکش کندتیر خطا رفت ویوسف اورا با خنجر زخمی کرد وچهار روز بعد سلطان با ان زخم مرد.

پسر وی جلاالدین ملکشاه در 17 ،18 سالگی شاه شد وخواجه را ابقا کرد معزالدین ابوالفتح ملکشاه حسن بن الپ ارسلان بزرگترین سلطان سلجوقی به پیروی از پدرش جنگ با بیزانس را ادامه داده  وانها را از اناتولی بیرون میکند .ملکشاه 20 سال حکومت میکند وتا اواخرش خواجه نظام الملک کارکشته وآبدیده وزیر میماند واز انجا که وزیر دو سلطان بود تاج الحضرتین خوانده میشد.

اگر شروع کار دیوانیش از 20 سالگی در نظر بگیریم بمدت 57 سال دیوانی بود که حدود 30 سالش به وزارت گذشت نظام الملک از سنن دولت متمرکز بهشیوه غزنویان بوییان وسامانیان وحتی دورتر ساسانیان پیروی میکند وسخت بر پاشیدگی وپراکندگی وسرخودی فئودالی می تازد ولی سیاست مرکزیت طلبی خواجه مخالف جریان طبیعی فئودالی بودوبین سبب با ناکامی مواجه شد سراسر دوران صدارتش آکنده از مبارزات حاد علیه تمایلات تجزیه طلبی اعضای خانواده سلطنتی وبزرگان غز بود این بزرگان میکوشیدند اقطاعات خودرابه امارات مستقل مبدل کنند بر اثر این فشارها اندکی پیش از مرگ از وزارت بر کنارشد.

باید یادآوری کرد که خواجه سنی شافعی بود ومراسم مذهبی را پایبند بود جمله معروف سلطان باید سلطنت کند نه حکومت از اوست.

در دوران صدارتش مردم از لحاظ اقتصادی ورفاه قابل قبول بودند ونان به کفایت یافت میشد ودر دوران او سلجوقیان از کاشمر در شرق تا سواحل دریای میانه یا همان مدیترانه وسعت گرفتند
دراینجا باید بانویی را نام ببریم که خود داستان مفصلی است.

ترکان خاتون:

اوهمسر ملکشاه سلجوقی است ونباید با مادر سلطلن محمد خوارزمشاه همسر تکش اشتباه گرفت ترکان در اصل ترکن عنوان اشرافی برابر ملکه است او زاییده ماسال گیلان وبسیار زیبا رو بود در امور سیاسی دخالت مستقیم داشت ودرسلطنت با شوهرش شریک بود درواقع او مهمترین عامل برکناری وسپس قتل خواجه نظام الملک بود.

خواجه 12 تن از پسرانش را برای مشاغل دیوانی تربیت کرده وبرای کنترل کشور به مناطق گوناکون فرستاده بود دراواخرسلطنت ملکشاه جون خواجه پیر شده بود وبخش بزگی از کارهای کشور بوسیله بستگان او انجام میشد پس برخورد با منافع خاندان سلطنتی  بویژه ترکان خاتون اجتناب ناپذیر بود .

ملکشاترکان خاتون وزیر شخصی به نام تاجالملک داشت واو با مجدالملک رئیس دیوان وسدیدالملک رئیس عرض لشکر دشمنان خواجه نظام الملک بودند.

ولی مهمترین دلیا اختلاف ولایتعهدی ملکشاه بود که ترکان برپسرش پا فشاری میکرد ولی خواجه با برکیارق همراه بود.ملکشاه به همراه خواجه از اصفهان به سمت بغداد میروند در صحنه کرمانشاه جوانی در لباس صوفیان برای عرض حال پیش امد  وخواجه رادر دهم رمضان485 کارد زد وخاجه از ان زخم بمرد وشهرت داشت که قاتل از باطنیان اسماعیلیه بوده که با اشارت ترکان خاتون وتاج الملک  این کار را کرده است قاتل کشته میشود وتاجالملک به وزارت رسید گروهی از جمله نویسندگان روس برکناری خواجه راقبل از مرگش می دانند  به هر حال ملکشاه در24 رمضان یعنی حدود یک ماه بعد توسط طرفداران خواجه نظام الملک مسموم شده میمیرد.

حاصل عمر پربار خواجه فراوان است ولی سه موردش چشمگیر است نخست مدارس نظامیه که در وافع دانشکده های ان موقع بودند وعلوم مختلف از جمله فقه وطب وعلوم دیگر درانها تدریس میشدو در بسیاری از شهرها ازجمله در طوس هرات نیشابور بغداد اصفهان وشیراز وجود داشتند ونامدارانی مانند امام محمد غزالی  در نظامیه بغداد درس میداد وسعدی هم در یکی از نظامیه هامدرس بود.

خواجه بوسیله حکیم عمر خیام وچندی از دانشمندان تقویم جلالی را ساخت وگاهشمارشمسی را جانشین قمری کرد.

وسوم ازشاهنامه فردوسی هزاران رونویسی کرد وبه همه جای کشور پخش کرد

کتاب مشهور او سیاستنامه است<سیرالملوک>.خلیفه المقتدیبامرالله به او رضی امیرالین نام داد وبر مهر خواجهالحمدالله علی نعمه حک شده بود.

براساس داستان جامع التواریخ  خواجه نظام الملک با حسن صباح و عمر خیام در یک مکتب درس می خواندند.با هم پیمان می بندند که هر کدام به نان و نوایی رسیدند آن دو دیگر را دست گیرند و وقی که خواجه وزیر شد عمر خیام را جیره ای دائمی داد و حسن صباح را در اداره امور کشور شریک کرد.

آرامگاه او در اصفهان در خیابان خواجه نظام الملک است.آرامگاه او را دارالبطیخ می گویند که با مزار او ملک شاه و چنی تن از شاهزادگان سلجوقی نیز همراهند.متاسفانه آرامگاه او رونقی ندارد.


منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار