ائتلاف ضد داعش به رهبری ایالات متحده امریکا نتوانست به اهداف مورد نظر در جهت مقابله با گروه های تروریستی دست یابد زیرا به باور بسیاری از ناظران جدّیتی برای مبارزه با این گروه ها نداشت و از آن به عنوان اهرمی برای مداخله نظامی و استقرار نیرو در کشورهای مورد نظر با هدف براندازی دولت های آن سود می برد.
کد خبر: ۱۱۲۳۲۱
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۶ 15 October 2015

اززمان سقوط نظام کمونیستی و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه بعنوان مهمترین وارث آن درصدد عرض اندام و معرفی خود در قامت یک ابر قدرت تاثیر گذار در معادلات جهانی بوده و در این میان از هر فرصتی در جهت نیل به این مهم استفاده کرده است تا عقب نشینی خود را از جغرافیای جهان جبران نماید.

به گزارش تابناک همدان؛بنابراین روسیه که این ائتلاف را فاقد اعتبار قانونی می دانست با همکاری اطلاعاتی ایران، عراق و سوریه و به دعوت رسمی دولت بشار اسد جبهه هدفمندی برای مبارزه با گروه های تروریستی تشکیل داد بنحویکه عملیات موفق آن موجب جلب نظر حیدرالعبادی و دعوت از روسیه جهت انجام عملیات مشابه در عراق شد.

استراتژی روسیه در تحولات سوریه دولت مسکو گروه های تروریستی را یک تهدید بالقوه برای امنیت ملی خود و کشورهای همسایه می داند و تضعیف مخالفان مسلح در سوریه مستمسکی برای باقی ماندن در عرصه قدرت در منطقه خاورمیانه و افزایش قدرت چانه زنی در معادلات جهانی است.

شاید حضور روسیه یک استارت جدی جهت ایفای نقش پر رنگ تر و خروج از موضع انفعالی در تحولات منطقه خاورمیانه باشد و بخواهد به همگان اعلام کند که نباید بدون اجازه آن در معادلات قدرت منطقه و جهان دست برد اما با توجه به درگیری روسیه در بحران اوکراین از یک سو و کاهش درآمدهای ناشی از سقوط قیمت نفت و نیز کاهش شدید ارزش روبل از سوی دیگر حضور طولانی در سوریه بسیار هزینه بر و سخت خواهد بود زیرا از نظر برخی از صاحب نظران «دخالت نظامی در غالب درگیری مستقیم برای روسها در سوریه مشابه دخالت شوروی سابق در افغانستان و گرجستان بلکه بسیار دشوارتر از آن خواهد بود».

این را نیز باید اضافه کرد که برابر نظر پارلمان روسیه، پوتین تنها مجوز انجام حملات هوایی و موقتی در سوریه دارد بنابراین حضور طولانی مدت در ورای مرزها علاوه بر افزودن هزینه بر پیکر کرملین، افکار عمومی را در داخل روسیه تحریک و موجب کاهش محبوبیت پوتین می گردد.

به طور کلی انحراف افکار عمومی از بحران اوکراین یا کم اهمیت نشان دادن آن، حفظ امنیت سوریه، حضور مجدد در عرصه های جهانی بعنوان بدیل شوروی، کاستن از قدرت و نفوذ امریکا در استفاده ابزاری از نفت از مهمترین دلایل ورود روسیه در سوریه است.

استراتژی امریکا در تحولات سوریه از نظر امریکا، تبدیل شدن سوریه به حیات خلوت روسیه، چین و ایران موقعیت ایالات متحده را در منطقه تضعیف خواهد کرد به همین علت با فرافکنی سعی دارد ورود این هم پیمانان به زمین بازی امریکا را موجب دامن زدن به جنگ داخلی در سوریه یا به مثابه گرفتار شدن در باتلاق توصیف نماید.


سوریه میدان زورآزمایی قدرت ها


امریکا که گویی در این میان حالتی از استیصال نیز به خود گرفته در تلاش است از طریق توسل به شایعات رسانه ای و بی نتیجه نشان دادن عملیات روسی سوری، یارگیری از برخی همسایگان سوریه، سناریوی ایجاد ناآرامی های مدنی، کاهش تحریم علیه مخالفان دولت اسد در سوریه جهت تسهیل در ارسال سلاح به گروه های مخالف و در نهایت تسلط بر منابع نفتی سوریه دامن خود را از بحران سوریه انباشته نماید تا کماکان نقش خود را در این سرزمین انرژی حفظ کند.

هر چند استراتژی اینروزهای ایالات متحده امریکا استفاده از جنگ های «کمتر درگیرانه» یا «نیابتی» با استفاده از گروه های تروریستی یا برخی از کشورهاست اما ماجراجویی روسیه از سوی امریکا و متحدان آن بی پاسخ نخواهد ماند و ممکن است استراتژی آن را ولو بصورت موقت دستخوش برخی تغییرات نماید و به جای آموزش یا تجهیز مخالفان بشار اسد، راساً وارد عمل شود که در صورت وقوع این امر، سوریه آبستن بسیاری از حوادث شده و بیرون راندن داعش و گروه های تکفیری از خاک سوریه از اولویت خارج خواهد شد.

در نهایت اینکه؛ پیروزی جبهه ضد داعش به رهبری روسیه، خوشایند امریکا و جبهه غربی نیست و گویی ادامه پیشروی ها تقابل دوباره بازی قدرت میان دو قدرت در جنگ جهانی دوم و پس از آن را تداعی می نماید.

با این وجود دور از انتظار نیست که شرایط سوریه هر روز پیچیده ترشود و منافع کشورها نیز به تبع آن تعریف جدیدی پیدا می کند. عملیات پیروز مندانه اخیر سوریه که با پوشش هوایی روسیه انجام گرفت موجب ایجاد چرخشی اندک در مواضع پیشین امریکا و غرب گردید اما به نظر می رسد واشنگتن همچنان بر کناره گیری بشار اسد از قدرت مصمم است در حالی که از نظر کرملین هر راهی که به برکناری اسد از قدرت ختم گردد مردود است.

ظهور داعش در سوریه بدیل حضور مستقیم جبهه غربی در این کشور بود و این امر در زمانی روی داد که روسیه طرح نظارت بین المللی بر سلاح های شیمیایی سوریه را مطرح کرد و ابتکار عمل را از امریکا گرفت.

اگر ادعای برخی از رسانه ها مبنی بر تسط دولت بشار اسد تنها بر یک سوم سوریه درست باشد باید گفت که در صورت ادامه پشیروی مخالفان، پیامد های این بحران نه تنها دامن خاورمیانه که کل جهان را خواهد گرفت که در این میان متضرر اصلی این فاجعه در ابتدا همسایگان سوریه بویژه روسیه و ایران خواهند بود.

بی شک عدم همسویی منافع مسکو و واشنگتن به روشنی در صادر نشدن قطعنامه ای با همکاری مشترک دو کشور در شورای امنیت نمود پیدا می کند.


سوریه میدان زورآزمایی قدرت ها

اگر بحران پناهجویان را هم به پیامدهای ظهور گروه های تکفیری اضافه کنیم باید اذعان نمود که گستره این امر به حدی است که تقریبا 42 کشور یعنی حدود 25 درصد کشورهای جهان را مستقیماً درگیر بحران نموده است و اگر رویارویی احتمالی ابر قدرت ها در این بحران را هم در نظر بگیریم معلوم نیست گستره آن دامن کدام کشورها و مناطق دنیا را در آینده خواهد گرفت.

مع الوصف به نظر می رسد در صورت عدم شکل گیری یک جبهه واحد - شبیه آنچه پوتین در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل توصیف کرد- شاید بتوان همچنان همکاری چهار جانبه روسیه، ایران، عراق، سوریه را بعنوان تنها راه حل بحران سوریه نام برد که همانطور که بشار اسد در مصاحبه با شبکه خبر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران گفت «اگر به نتیجه نرسد کل منطقه ویران خواهد شد».


منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار