در انجمن آمادگي جسماني و ايروبيک به
عنوان يکي از انجمنهاي تحت پوشش فدراسيون ورزشهاي همگاني، 23 کميته
فعاليت دارند که هر کدام در ظاهر امور مربوط به خود را انجام ميدهند.
فدراسيون همگاني تلاش کرده نظارت دقيقي بر عملکرد زير مجموعههاي خود داشته
باشد و تا حدودي هم موفق بوده اما اتفاقاتي در لايههاي زيرين برخي از
کميتهها رخ ميدهد که بايد به آنها توجه کرد. يکي از اين کميتهها، کميته
ايروبيک حرفهاي است که کوروش رسالتي مسئوليت آن را بر عهده دارد. در نگاه
اول اينکه ايروبيک به صورت حرفهاي در ايران گسترش يافته، اقدام خوبي تلقي
ميشود اما با نگاهي دقيقتر ميتوان به عمق فاجعه پي برد.
نوع حرکاتي
که در ايروبيک حرفهاي انجام ميشود، شباهت بسيار زيادي با نوعي رقصي به
نام «هيپ هاپ» دارد. در واقع ايروبيک حرفهاي همان هيپ هاپ است که با تغيير
نام به داخل کشور نفوذ کرده و هر روز نيز بر مخاطبان آن در ايران افزوده
ميشود. البته بايد توجه داشته باشيد که هيپ هاپ صرفا يک رقص نيست بلکه يک
جنبش فرهنگي- اجتماعي است که در غرب و آمريکا ريشه دارد. در حقيقت، يک بسته
فرهنگي است که مجموعهاي از رفتارها و احوالات غير متعارف و ضد هنجار را
به نمايش گذاشته و ترويج ميکند.
دريافت مدرک ايروبيک حرفهاي نيز با
انجام کارهاي عجيبي امکانپذير است. البته اين موضوع فقط اختصاص به اين
کميته ندارد؛ بلکه در ساير کميته ها نيز وجود دارد که در آينده بدان خواهيم
پرداخت.
کميته ديگري که فعاليت عجيبي در آن صورت ميگيرد، استون فيتنس
بادي ريتم نام دارد که توسط نازيلا برهاني مديريت ميشود. استون فيتنس بادي
ريتم نيز همچون ايروبيک حرفهاي اشاعه دهنده نوع ديگري از رقص به نام
«زومبا» است که در قالب برگزاري کلاسها و زير نظر يک فدراسيون ورزشي
فعاليت ميکند.
زومبا يک مؤلفه فرهنگي غربي است که ساختار مشخصي نيز در
دنيا ندارد و اصلاً به عنوان ورزش محسوب نميشود اما در ايران رسمي شده و
مجوزهاي لازم را نيز دريافت کرده است. در حقيقت، زومبا يک رقص است که براي
ميهمانيها و شب نشينيهاي مردم آمريکاي جنوبي به وجود آمده و امروز در
تلاش براي گسترش آن در ايران هستند.
حال اين پرسش به وجود ميآيد که چرا
بايد زمينه سازي در ساختار دستگاه ورزش کشور فراهم شود تا اين رقصها و ضد
فرهنگيهاي بومي به راحتي در کشور فعاليت داشته و نهادينه شوند؟ چرا بايد
نظارتي فراگير وجود نداشته باشد تا شاهد رشد اين اتفاقات ناهنجار در کشور
نباشيم که علاوه بر تبعات فرهنگي و اجتماعي، نتايج نامطلوب ديگري را نيز در
پي دارد که در آينده به آنها خواهيم پرداخت.