تابناک سیستان و بلوچستان|خاک،خاک، خاک، سیستان را از هرجا که نگاه کنی خاک است. پشت پلک دختران کوچکی که صبحها خس خس کنان به مدرسه میروند. یا عینک ته استکانی پیرمردهایی که حتی از پشت پنجره به هوای نارنجی شهرشان نگاه میکنند خاک نشسته است. گلوی خاک گرفته سیستانی ها این روزها فقط میتواند سرفههایش را توی فضای مجازی بریزد. جایی که شاید حرفهایش را بتواند به گوش کسی برساند. جایی که بگوید سیستان زندهاست اما سخت نفس میکشد. برای سیستان کاری از دستمان بر نمیآمد. راهکارها و راهبردها را هرسال و چندباره و چندباره مینویسند. جایی که هرخانه قصه تلخی از گردوغبار دارد. در سیستان هرطور بخوابی صبح در دهانت خاک است، حتی پشت پنجرههای دوجداره و پردههای قطور، خاک آنقدر موزیانه حرکت میکند که انگار مانع برایش معنی ندارد.
وضعیت کار هم در سیستان به هم ریختهاست. کم نیستند مشاغلی که در اثر خاک و ریز گرد آسیبهای جدی میبینند. از قالیشویی و کارواش گرفته تا اغذیه فروشان خیابانی همگی متاثر از این پدیده هستند. مردم حتی زمان گردوغبار نمیتوانند لباسهایشان را داخل تراس پهن کنند و همه چیز داخل خانه است. وضعیت هوا به گونهای ست که حتی بیرون هم نمیشود رفت. چادر مشکی زنان بیش از چند ثانیه نمیکشد که به رنگ برزنت درمیآید. رنگ خاک هم نارنجی نارنجی است. شما در این شهر سالم هم که باشید وقتی بیرون میروید به سرفه میافتید و الان هم نگیرید قطعا در آینده مشکلات ریوی و تنفسی پیدا میکنید. شاید همین است که بیشترین آمار سل در سیستان و بلوچستان و میزان بروز سل در این استان، 20 در هزار نفر جمعیت می باشد که در رتبه بندی استانی بالاترین بروز سل در کشور را دارا می باشد.
شهروندی معتقد است بزرگترین مشکل گردوخاک وضعیت بچهها و مدرسه رفتن آنهاست که پدرومادرها را بسیار آزار میدهد. وقتی بچه ها به مدرسه میروند تازه میفهمیم هوا در حال خراب شدن است و همه چیز نصفه میماند. الان یک هفته است که هوای سیستان آلوده است و همه در خانه حبس شدهاند برای همین صدایش به دیگر شهرها رسیدهاست. وگرنه در روزهای عادی و آلودگیهای یک روزه اصلا اعلام نمیکنند که هوا خاک است. من دوستان پرستاری دارم که میگویند میزان بستری در بیمارستانها بسیار زیاد شده است. کاش میشد حداقل در خانه خودمان را حبس کنیم تا از گردوخاک در امان بمانیم. متاسفانه اینطور نیست. من روزی سه بار باید خانه را گردگیری کنم ولی بازهم بعد از ظهر خانه را خاک برداشته است. آنقدر که به نظر میرسد باید در خانه هم با ماسک نشست. رفت و آمدها در سیستان کاملا مختل است. شاید در حد اینکه کسی برای گرفتن دارو به بیرون برود. بسیار دیده ام رانندگانی که از شهرهای مختلف برای سیستان بار میآورند معطل هستند. چون شهر کاملا تعطیل است. ارگانها تعطیل است. مردم به خیابان نمیآیند. شما با یک شهر کاملا مرده طرف هستید. زابل، مهمترین شهر سیستان یک هفته است نیمه تعطیل است. گاهی اوقات میزان آلودگی هوا در سیستان به بیش از 200 برابر حد مجاز میرسد که این آمار زابل را در صدر لیست شهرهای آلوده جهان قرار داده است؛ در این شرایط باید بچهها را به مدرسه بفر ستیم، دل آدم کباب میشود. بچهها وقتی به خانه بر میگردند پشت همه مژههایشان خاک نشسته است.
شهروندی دیگر میگوید مدیریت بحران هم کاری از دستش ساخته نیست و در این شرایط تعدادی ماسک توزیع میکنند و یا هشدار به گروههای سنی آسیبپذیر میدهند و آن بندههای خدا هم کاری از دستشان بر نمیآید. به واقع ریزگردهای سیستان نیاز به بودجه و عزم ملی دارد و با بودجههای رایج نمیتوان کاری اصولی انجام داد. مشاغل آزاد دچار دردسر شدهاند. بازارهای دکهای و دستفروشها که اغلب نیمه تعطیل هستند، بازهم باشد مشتری ندارند و این تعطیلی روی درآمدشان تاثیر مستقیم دارد. کفش را اگر بیرون دربیاوری بعد از دوساعت پر از خاک است. همه ما میدانیم که این مشکل به این زودیها حل شدنی نیست.
شهروندی دیگر میگوید شرایط خیلی سخت است. آب استحمام ما اصلا آب خوبی نیست. آبگرمکنهایمان هم به دلیل همین خاک هرچند وقت یکبار خراب میشوند چون شن میگیرند. تعطیلی های پشت هم و عقب ماندگی های تحصیلی بچهها را حسابی کلافه کردهاست. باورکنید بچهها اصلا خوشحال نیستند که تعطیل میشوند. از طرفی گردوغبار پروازهای سیستان را کنسل میکند. شوهر من کارش تهران است به گونهای ست که هر ۲۱ روز یکبار به خانه میآید. الان بعد از این همه روز میخواهد بیاید اما دوباره گردوغبار شده و همه دست به دعا هستیم کاش پروازش کنسل نشود. چون بچهها واقعا دلتنگ پدرشان هستند. از طرفی خانهنشینی هم کلافهمان کرده چندروز پیش که کمی هوا بهتر بود به اصرار بچهها پارک رفتیم. میخواستند بروند سرسره بازی کنند ولی همه وسیلههای بازی خاک خالی بود. برای همین مدام مریض میشوند. بارندگیهای نوروزی خوب بود، ولی فایدهای نداشت.
اینجا آلودهترین شهر جهان، زابل است، هوا ندارد.