تابناک فارس می نویسد:به یاد داریم هنگامی را که تار و چوگان که ایرانی ترین میراث به جا مانده است،توسط کشوری کوچک (که آن هم زمانی جزو ایران بوده)ربوده شد و در یونسکو به نام جمهوری آذربایجان ثبت شد یکی از مسئولان چه پاسخ تاریخی به این حرکت دادند...
آنجا که گفتند چه اشکال دارد و اصلا چه فرقی دارد که به نام کجا ثبت شود و مهم فرهنگ غنی ایرانیست!!!
حالا رئیس میراث فرهنگی فارس در واکنش به ثبت میراث استان فارس به نام دیگر استان ها چنین واکنشی نشان داده و چقدر ساده انگارانه است این برداشت ها.
با این استدلال ها به نظر می رسد تخت جمشید را هم بشود به نام لوگزامبورگ ثبت کرد و خوشحال بود از این که تاریخ و فرهنگ غنی کشورمان تا این حد نافذ است!!!
به راستی تا چه حد می توان مسائل را تا نوک بینی دید و ذره ای هم به آیندگان فکر نکرد؟
چرا مسئولان فکر نمی کنند که این میراث و اصرار برای ثبتشان بیشتر برای آیندگان و افتخار و اعتماد به نفس آیندگان است.
مثلا اگر نسل های گذشته با چنین استدلالاتی ثبت نام دانشمندان بزرگ و گرانقدر پارسی را تقدیم به اعراب می کردند الآن چه کسی می توانست به ابن سینا و رازی و خوارزمی و . . . افتخار کند و الگویی برای پیشرفت و عاملی برای اعتماد به نفس برای کسب علم شود؟
بماند که شاعران بزرگ پارسی گویمان با همین کوته بینی ها به نام کشورهایی شد که کوچکترین ارتباطی با زبان فارسی ندارند.
به هرحال بهتر است کمی دوراندیشانه و عمیق تر به مسائل نگاه شود.
به امید برچیده شدن دشواری ها(اگر خدا بخواهد)
این هم اظهار نظر رئیس میراث فرهنگی فارس در مورد ثبت ظرفیت های فارس به نام دیگران:
مدیرکل میراث فرهنگی استان فارس اعتقاد دارد هیچ دلیلی برای ثبت تمام ظرفیتها به نام شیراز وجود ندارد!
توجیه مدیرکل میراث فرهنگی استان فارس در خصوص اینکه برخی از داشتههایی که به نام شیراز شناخته شدهتر است در دیگر شهرها ثبت میشود، این است که این ظرفیتها همه به نام مردم ایران سند میخورد!!
امیری با بیان اینکه سراسر ایران مهد فرهنگ و ادب است، تاکید دارد که باید به سراغ ظرفیتهای ویژه شهر شیراز و استان فارس برویم.
مدیر کل میراث فرهنگی استان فارس در عینحال از ثبت ملی آش سنتی، فالوده و گلاب و گلابگیری شیراز در آینده نزدیک خبر داد.