به گزارش خبرنگار تابناک از کهگیلویه و بویراحمد ، مهدی مرادی، فعال فرهنگی و رسانه ای طی یادداشتی نوشت : در ماههای اخیر، هجمههای رسانهای علیه اداره کل آموزشوپرورش استان کهگیلویه و بویراحمد شدت گرفته و هر بار به بهانهای جدید، مدیریت این نهاد مهم هدف حملات قرار میگیرد. اینگونه به نظر میرسد که این جریان تخریبی که در بستر رسانههای محلی و فضای مجازی هدایت میشود، تلاش دارد با القای تصویری مغشوش از وضعیت مدیریت آموزشوپرورش، افکار عمومی را نسبت به عملکرد این مجموعه بدبین کند.
بررسی دقیق این حملات و تحلیل محورهای مطرحشده نشان میدهد که موضوع بیش از آنکه به دغدغههای واقعی درباره کیفیت آموزش، عدالت در انتصابات و رشد علمی مرتبط باشد، ریشه در رقابتهای منطقهای، منافع فردی و گروهی و تلاش برای اعمال فشار به مدیریت فعلی دارد.
نقد و بررسی انتصابات در یک سازمان، امری طبیعی و حتی ضروری در فضای رسانهای است، اما نگارنده معتقد است آنچه در این جریان رسانهای علیه آموزشوپرورش کهگیلویه و بویراحمد مشاهده میشود، چیزی فراتر از نقد سازنده به نظر میرسد و مبتنی بر اسناد و منطق نیست. تخریبهای پیدرپی، تکرار اتهامات بدون ارائه مستندات قابل قبول و برجستهسازی یک جانبه برخی تغییرات اداری بدون در نظر گرفتن ملاحظات مدیریتی، همگی نشانگر وجود یک سناریوی از پیش طراحیشده برای تحت فشار قرار دادن مدیریت این نهاد است.
طرح ادعاهای کلی و جهتدار درباره «منطقهگرایی»، «تبعیض»، «حذف نیروهای اصلاحطلب» و «جانبداری سیاسی» بدون ارائه تحلیل جامع از وضعیت کلی انتصابات، نشان میدهد که هدف اصلی این جریان رسانهای، ارائه تصویری سیاه و بحرانی از مدیریت آموزشوپرورش است، نه اصلاح واقعی روندهای اداری.
در هر دورهای که تغییر مدیریتی در یک نهاد اجرایی اتفاق میافتد، طبیعی است که برخی جابهجاییها و انتصابات جدید رخ دهد. هیچ مدیری نمیتواند بدون تغییر در تیم اجرایی خود، برنامهها و سیاستهایش را پیش ببرد. از سوی دیگر، این جابهجاییها لزوماً به معنای حذف نیروهای توانمند نیست، بلکه در بسیاری از موارد، بهدلیل ضرورتهای اجرایی و تغییرات راهبردی، افراد جدیدی جایگزین برخی مدیران قبلی میشوند. اما در برخی فضاسازیهای رسانهای کنونی، هرگونه تغییر بهعنوان اقدامی خصمانه و توجه به انگیزههای غیراخلاقی معرفی شده و تلاش میشود این تغییرات را نه یک روند طبیعی اداری، بلکه بخشی از یک توطئه مدیریتی جلوه دهند.
نکته قابل تأمل دیگر، استفاده ابزاری از کلیدواژههایی مانند «اصلاحطلب» و «اصولگرا» برای قطبیسازی فضای انتصابات در آموزشوپرورش استان است. برخی از منتقدان تلاش دارند تا برچسب سیاسی به انتصابات اخیر بزنند و این تغییرات را بهعنوان تسویهحسابهای جناحی معرفی کنند، درحالیکه انتصابات در دستگاهی مانند آموزشوپرورش، بیش از هر چیز، تابع معیارهای اجرایی، تخصصی و مدیریتی است. اینکه برخی افراد که پیشینهای در جریانهای اصلاحطلبی داشتهاند، اکنون جابهجا شدهاند، لزوماً به معنای «پاکسازی سیاسی» نیست، همانطور که در دورههای گذشته نیز افراد بسیاری با گرایشهای مختلف در مدیریت این نهاد حضور داشته و برخی از آنها تغییر کردهاند. تلاش برای سیاسی کردن این انتصابات، تنها در راستای فضاسازی رسانهای و تأثیرگذاری بر تصمیمگیریهای مدیریتی است و نه دفاع از شایستهسالاری و عدالت.
جالبتر آنکه در برخی از این حملات، به سوابق سیاسی مدیرکل آموزشوپرورش اشاره شده و با برجسته کردن حضور احتمالی او در برخی جریانهای سیاسی در گذشته، تلاش شده است تا مدیری که اکنون در رأس این مجموعه قرار دارد، فاقد صلاحیت لازم معرفی شود. این در حالی است که هیچکدام از منتقدان حاضر نیستند به این پرسش پاسخ دهند که آیا سوابق سیاسی و گرایشهای گذشته، باید ملاک اصلی در ارزیابی عملکرد مدیریتی باشد یا اینکه کارنامه اجرایی، برنامهها و میزان موفقیت در بهبود وضعیت آموزشی استان اهمیت بیشتری دارد؟ اگر سوابق سیاسی مدیران مبنای اصلی نقد باشد، پس چرا این معیار فقط برای برخی افراد مطرح میشود و درباره دیگر مدیران که سابقه وابستگی به جریانهای سیاسی مختلف داشتهاند، چنین حساسیتی دیده نمیشود؟
نکته دیگر که در این میان نباید از نظر دور داشت، آن است که برخی از این حملات رسانهای، نه از سر دغدغه برای آینده آموزشوپرورش، بلکه بهدلیل منافع شخصی و شبکههای نفوذ شکل گرفته است.
تحلیل نگارنده این است، گروهی از افرادی که در گذشته از رانتهای مدیریتی و انتصابات سفارشی بهرهمند بودهاند، اکنون که تغییراتی در ساختار مدیریت آموزش و پرورش رخ داده و برخی افراد جدید روی کار آمدهاند، خود را بازنده این تحولات میبینند و تلاش میکنند با ایجاد فضای ملتهب رسانهای، مدیریت جدید را مجبور به عقبنشینی کنند. استفاده از شبکههای رسانهای برای دفاع از منافع شخصی و باندی، بهجای توجه به اولویتهای آموزشی استان، بزرگترین خیانت به آینده دانشآموزان این منطقه است.
در نهایت، آنچه روشن است اینکه آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد، در برههای قرار دارد که نیازمند آرامش، ثبات و تمرکز بر مسائل اساسی آموزشی است. طرح مباحث حاشیهای، سیاسیکاری، جوسازیهای رسانهای و حملات سازمانیافته، چیزی جز اتلاف وقت و انرژی مدیران و کاهش تمرکز بر حل مشکلات واقعی آموزشی نخواهد داشت. انتقاد و مطالبهگری، حق رسانهها و فعالان اجتماعی است، اما این حق نباید به ابزاری برای جنگ قدرت، تسویهحسابهای شخصی و تحت فشار قرار دادن مدیریت برای تأمین منافع خاص تبدیل شود. آموزشوپرورش، نهادی است که آینده فرزندان این استان را رقم میزند و نباید قربانی سیاستبازی و رقابتهای مخرب گروهی شود.