کاندیدای اصولگرایان باید مورد اجماع و رأی‌آور باشد/ از راننده تاکسی تا خلبان می‌گویند وضعیت اقتصادی خوب نیست/ از فقر عبور کرده و به گرسنگی رسیده‌ایم/ ادعاهای دولت روحانی را باید در گینس نوشت!/ نظر رستم قاسمی درباره ارتباط با آمریکا و قرارداد با چین/ مشارکت بیش از 50 درصد خواهد بود، رنگ انتخاباتی من پرچم جمهوری اسلامی ایران است، بررسی عملکرد دولت‌های هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد و ... مهمترین بخش های گفت‌وگو با «رستم قاسمی» است.
کد خبر: ۹۶۵۲۲۸
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۰۸:۳۶ 20 May 2021

انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم به مرحله نام نویسی نزدیک می شود و فضای غالب در جامعه هرچند هنوز رنگ وبوی سیاسی و انتخاباتی به خود نگرفته است اما آرام آرام زمزمه ها و گفت و گوهای غالب در بازارها و محافل مختلف به سمت مسئله انتخابات تغییر جهت داده است هرچند که همچنان مسائل اقتصادی در صدر مکالمات مردم قرار دارد.

به گزارش «تابناک»، تاکنون شخصیت های سیاسی زیادی از هر دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب برای این دور از انتخابات اعلام کاندیداتوری کرده اند و در این میان نام رستم قاسمی فرمانده اسبق قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) و وزیر نفت دولت دهم نیز به چشم می خورد.

او در زمان شروع تحریم های گسترده در 2 سال پایان دولت محمود احمدی نژاد وزارت نفت را سکان داری می کرد و در زمانی که وزیر بود برای نخستین بار ریاست اوپک را بر عهده گرفت.

از این حیث با «سردار رستم قاسمی» به گفت و گو نشستیم تا برنامه وی را برای اداره کشور در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم جویا شویم که متن این گفت و گو به شرح زیر است:

*فرصت زیادی تا موعد ثبت نام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری باقی نمانده و از هشت روز دیگر عملاً شروع می شود و الان شاهد این هستیم که هر روز تعدادی از جناح اصولگرا و اصلاح طلب اعلام کاندیداتوری می کنند. برآورد شما از انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم چیست؟

به نظر می‌رسد انتخابات 1400 با انتخابات دوره‌های دیگر تفاوت‌هایی دارد. با توجه به اینکه فاصله زیادی تا انتخابات باقی نمانده، دو اتفاق که باید در جامعه می افتاد اما در حال حاضر کمتر اتفاق افتاده است. نخست در مورد آرای انتخابات ات که گروه ها و جناح ها و کاندیداها باید اقداماتی صورت می دادند که تقریبا نه در جبهه اصول گرا و نه در جبهه اصلاح طلبان ابعاد روشنی در این زمینه وجود ندارد و از طرفی هنوز شور لازم نیز در جامعه  ایجاد نشده است که امیدواریم در هفته های آینده این اتفاق بیفتد و مردم با شور و مشارکت حداکثری پای صندوق های رأی بیایند. گام دوم نیز این است که چگونه به کاندیداهای اصلح برسیم که ان شاءالله مردم با  تصمیم خود آن را مشخص خواهند کرد.

* در شرایط فعلی تنور انتخابات آن طور که باید و شاید گرم نشده و مثل انتخابات دیگر نیست. دلیل آن را چه می دانید؟

یکی از دلایل که تقریباً شور انتخاباتی هنوز در مردم مشاهده نمی شود، این است که مردم از معیشت و اقتصاد گله مند هستند و واقعیتی است که نمی شود از آن پرهیز کرد. وعده های غیرعملی و وعده هایی که هرگز به آنها عمل نشد و شعارهایی که داده شد و تقریباً هیچ کدام به عرصه ظهور نزدیک نشد در این مسئله موثرر است. مردم ضمن اینکه شرایط اقتصادی خوبی ندارند و از این بابت گله مند هستند، صداقت مدیران هم برایشان مهم است که این موجب آسیب پذیری و آسیب رساندن به سرمایه‌های اجتماعی کشور شده است.
مقام معظم رهبری در فرمایشات اخیر خود اشاره کردند که کاندیداهای ریاست جمهوری وعده های غیرواقعی ندهند. برنامه عملی برای انتخابات داشته باشند و با این شرایط وارد شوند. فکر می کنم این تلنبار شدن خواسته ها و وعده های محقق نشده صرفاً مربوط به این دوره نیست و در دوره های گذشته هم افرادی وارد شدند، وعده هایی دادند و در نهایت هم نتوانستند حداقل یک بخش را محقق کنند و به نظر می رسد الان در این شرایط، مردم به دنبال وعده هایی هستند که تلنبار شده و به نوعی از این جهت گله مند هستند.

*برای اینکه مردم را راضی و قانع کنیم که تا در این انتخابات شرکت کنند و در نهایت انتخابی داشته باشند که بتوانند حداقل بخشی از مطالبات به حق شان را به سرانجام و نتیجه برسانند، چه باید کرد؟

وعده های داده شده و عمل نشده در ادوار گذشته مردم را از آینده هم ناامید کرده است. وعده های متعددی که داده شد و هیچ کدام محقق نشد البته اندکی از این وعده ها تحقق پیدا کرد. فکر می کنم کاندیداهایی که می خواهند در انتخابات 1400 شرکت کنند، ببینند که کارنامه ای هم دارند. چون مردم دیگر به حرف اتکا نمی کنند که کسی بیاید و بگوید «من سازندگی می کنم، من کشور را می سازم، من رونق و اشتغال و مسکن ایجاد می کنم.» اینها حرف هایی است که خیلی ها گفتند و عملی نشده است و گفتن این ها خیلی سخت و پیچیده نیست و جمله هایی است که خیلی شیرین است و راحت می توان گفت.

فکر می کنم این دوره مردم به کارنامه افراد که بسیار مهم است، توجه می کنند. کسی که می گوید من مسکن می سازم، من صنعت را درست می کنم، کسی که می گوید من معدن را درست می کنم و کسی که می گوید من انرژی کشور را تأمین می کنم. اینها در کارنامه و در عملکردشان چیزی وجود دارد یا نه. اصلاً این کاره هستند یا فقط می خواهند آموزش ببینند. نقطه سر خط و سعی و خطاهایی کنند که هرگز کشور ما این فرصت را ندارد. فکر می کنم مردم هوشمندانه تر در انتخابات ریاست جمهوری 1400 شرکت می کنند. عملکرد گذشته افراد را ملاک خود قرار خواهند داد.

انتخابات پرشور با حضور چهره های رای ساز محقق خواهد شد/چند جلد کتاب به عنوان برنامه از سوی نامزدها، مردم را قانع نخواهد کرد

*شما می فرمایید مردم به واسطه توسعه شبکه های اجتماعی، توسعه شرایط تحصیلی در کشور و هرآنچه منجر به بالارفتن سطح تفکر مردم در قانون اساسی کشور است، در این دوره با نگاه بازتری در انتخابات مشارکت میکنند می. اول اینکه باید چطور مردم را به این نقطه برسانیم که انتخاب کنند و دوم در خصوص برنامه عملی کاندیداها که چطور مردم می توانند متوجه شوند کدام کاندیدا برنامه اش برای انتخابات و کشورداری دوره سیزدهم عملی تر است و می تواند وعده های خود را محقق کند؟

امیدواریم که مردم ایران همچون گذشته که در بزنگاه حضور پیدا کردند و از کشور دفاع به عمل آوردند در انتخابات 1400 هم این اتفاق بیفتد و مردم یک بار دیگر نشان بدهند که پای کشور و نظام هستند و البته این مهم با حضور چهره های بزرگ و چهره های رأی‌ساز تحقق پیدا می کند. اینکه چگونه مردم انتخاب و اعتماد کنند؛ به اعتقاد بنده صرف برنامه کافی نیست. ما به اندازه کافی برنامه در کشور داشته و داریم. برنامه های متعددی که در کشور وجود داشته و دارد و بعضاً هم شده که فایل پایان نامه دانشجویی، برنامه تمام سیاست های کلی نظام، سند چشم انداز و ... وجود دارد. به صرف اینکه چند جلد کتاب به عنوان برنامه به مردم نشان داده شود، کاری  است که مردم را اقناع نخواهد کرد و این کار سختی نیست. اعتقاد دارم امروزه حتی در حوزه های تحصیلاتی برخی از افراد هم مثلا اقتصاددان خوب می تواند در یک دانشگاه تدریس خوب داشته باشد و مطالب خوبی بنویسد اما این نوشته ها و گفته های او امروز در کشور ما قابل پیاده سازی است؟ با شرایط کشور ما شدنی هست؟ بنابراین فکر می کنم آنچه مردم باور خواهند کرد و برایشان جالب خواهد بود که ببینند که کاندیداها قبلاً چه کار کرده اند؟ از پشت میز دانشگاه بلند شده اند، تا به حال اداره کلی را اداره نکرده اند و به قول معروف کارخانه سیمان را افتتاح نکرده اند و یک مرغداری را تا به حال اداره نکردند. چطور می تواند قوه مجریه یک کشور را اداره کنند.

از راننده تاکسی تا خلبان هواپیما تاکید دارند که وضعیت اقتصادی خوب نیست

اگر در خیابان از راننده تاکسی گرفته تا خلبان هواپیما و هر کسی که شما با او مواجه هستید، اولین جمله ای که تکرار خواهد کرد این است که «وضعیت اقتصادی خوب نیست» فکر می کنم در این مورد کسی با کسی اختلاف نظر ندارد. کسی می تواند در این راستا قرار بگیرد و فرمان این قوه مجریه و راننده اتوبوس حرکت دولت باشد که خودش در میدان حضور داشته باشد و تجربه داشته باشد و کارنامه داشته باشد. کارنامه امروزه برای مردم قابل دیدن است چون هر کسی مطلبی را بگوید آدرس دارد و می تواند بگوید که من در حوزه صنعت کشور کار کردم و آدرس آن این است، در حوزه معدن، انرژی، حمل و نقل و ... به این آدرس کار کرده ام. مردم می توانند به این آدرس ها مراجعه کنند و انتخاب خواهند کرد. مردم افرادی را که می خواهند امروز تازه سدسازی، مسکن سازی، حمل و نقل و موضوعات مختلف کشور در حوزه رونق سازی را یاد بگیرند را انتخاب نخواهند کرد.

امروز چالش اصلی مملکت ما معیشت و اقتصاد مردم است

ممکن است عده ای بگویند که موضوعات مهم در کشور صرفاً موضوعات اقتصادی نیست اما شما می دانید بیش از 10-12 سال است که نام سال هر ساله مسائل اقتصادی است و درست است که به قول مقام معظم رهبری موضوعات فرهنگی و اجتماعی مهم هستند ولی امروز چالش اصلی مملکت ما معیشت و اقتصاد مردم است. چون آن نباشد مسائل فرهنگی و مسائل اجتماعی هم آسیب می بیند. آن چیزی که امروز می تواند پاسخ معتبر به شرایط کشور باشد، چهره های عملگرا، کارکرده، با تجربه و دارای کارنامه گذشته ای که مردم قبول کنند که حرف هایی که می زنند، می شود و باید بشود، نیست، بلکه شده است.

امروز ما نه تنها از فقر گذر کردیم بلکه در خیلی از زمینه ها به گرسنگی رسیدیم

*در سال 68 آقای هاشمی با شعار «سازندگی»، سال 76 آقای خاتمی با شعار «توسعه سیاسی» سال 84 آقای احمدی نژاد با شعار «مهروزی و آوردن سیاسیون بین مردم و مردمی بودن بیشتر سیاسیون» و سال 92 آقای روحانی با شعار «تدبیر و تأکید بر حوزه سیاست خارجی کشور» وارد کار شدند و هر کدام از اینها در برهه های مخلتف، موضوعات مختلف را به عنوان نیازهای مردم عنوان کردند. الان فکر می کنید اگر بخواهید 4 موضوع را اولویت بندی کنید و به عنوان اولویت های کشور در نظر بگیرید، از کجا شروع می کنید و به کجا می روید.

لازم نیست که امروز این اولویت بندی را داشته باشم. با یک نظرسنجی از اول و آخر خیابان می شود این اولویت بندی توسط مردم را شناخت. اولویت اول مردم اقتصاد است. نتیجه تمام اقدامات گذشته علیرغم اینکه دولت ها هر کدام به نوبه خودشان اقداماتی انجام دادند، نتیجه آن شده که امروزه ما نه تنها از فقر گذر کردیم بلکه در خیلی از زمینه ها به گرسنگی رسیدیم. امروز اگر در حوزه فرهنگی مشکل داریم، ازدواج دیر صورت می گیرد، فرزند آوری محدود شده، اگر در حوزه اجتماعی مسائل طلاق و از هم گسستگی خانواده ها رخ می دهد، اگر مسائل حاشیه نشینی و اعتیاد در کشور رخ می دهد، ناشی از مسائل اقتصادی است.

جوانان ما به خاطر بیکاری گرفتار افسردگی شدند

برای یک جوان بیکار صرفا مسئله درآمد نیست، بلکه موضوع افسردگی است که در خانواده ها بسیاری از جوانان به علت بیکاری منجر به افسردگی جوانان شده است. مسائل فساد مطرح شده و مسائل پیچیده فرهنگی که در جامعه داریم و حتماً اوولویت اصلی کشور امروز با رقم بسیار بالایی است و بالای 90 درصد نظرسنجی ها اشاره شده موضوعات اصلی کشورمان، موضوعات اقتصادی و در حوزه معیشت است. کسانی می توانند پاسخگوی معتبر باشند که دارای یک اقداماتی در گذشته باشند و مردم باور کنند که فردی که در مورد مسکن، صنعت، اشتغال، حمل و نقل حرف می زند، کارنامه ای دارد که در کنارش برنامه ای برای کار دارد.

به نظر من مشکلات کشور قابل حل است. اهل شعار و حرف های ژورنالیستی و پوپولیستی نیستم و نمی خواهم حرف های غیر واقعی به مردم بزنم اما کسی هستم که سالها در حوزه اقتصاد کشور در ابعاد مختلف کشور کار کردم و همه آنچه در این کشور به عنوان ظرفیت و ثروت وجود دارد را می شناسم. در حوزه نفت و گاز که بزرگترین ثروت کشور است، سالها مسئولیت دارم و اشتغال در آن حوزه را به خوبی می شناسم. در حوزه معدن و معادن بزرگ کشور، سالها مسئولیت داشتیم و کار کردیم. صنایع بزرگ کشور را ساخته و اداره کردیم. در حوزه حمل و نقل کشور که امروزه حوزه بسیار مهم و اساسی برای کشور ماست، آشنایی و تجربه عملیاتی داریم و اعتقاد دارم که یک کشور 80 میلیونی اگر فعال بشود، اشتغال در کشور درست می شود و اگر اشتغال ایجاد شود، قدرت خرید ایجاد می شود. کارخانه و مغازه دار تولید می کند، حمل و نقل حمل می کند و زنجیره ای از رونق در کشور ایجاد می شود و اینها درآمد و ثروت و گردش مالی در کشور ایجاد می کند و تجربه این کار در کشور وجود دارد به عنوان فردی که سالها در این حوزه فعالیت کردم به یقین و اعتقاد می گویم که موضوعات کشور قابل حل و حل شدنی است.

ریاست جمهوری فرصت آزمون و خطا نیست/نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری باید کارنامه و برنامه داشته باشند

*تقریبا ما نسبت به میزان جمعیت کشورمان از میانگین نرم جهانی 2 درصد منابعی که در اختیار داریم بیشتر است. یعنی اگر بخواهیم براساس منابع، دنیا را تقسیم بندی کنیم. یعنی بگوییم فلان کشور یک درصد منابع فلان کشور را دارد و هشت درصد منابع و 10 درصد منابع را دارد و این را تقسیم بر مردم کنیم. باید 1.2 درصد وضعیت عادی مردم ما نسبت به میانگین مردم دیگر کشورها بهتر باشد. اینکه باید بشود و مشکل اقتصاد حل بشود از طریق صنعت نفت، گردشگری و موضوعات معادن و منابعی که در اختیار داریم و ارتباط با همسایگان، راه آبی و خاکی و هوایی و کریدور اتصال شرق به غرب.  برنامه عملیاتی شما چیست و اینکه بشود از این شرایط در جهت رفاه و بهبود استفاده کرد. هر 6-7 سال یک بار یک باره تلنگر اقتصادی شدیدی به مردم می خورد و کلیت سرمایه مردم از چهار به یک تبدیل می شود (یعنی یک چهارم و یک سوم می شود) و عملاً هیچ اتفاق خاصی نمی افتد و کسی هم پاسخگو نیست که چرا این شرایط برای مردم ایجاد شد. اگر هم بخواهد مشکل حل شود در انتها باز از جیب مردم بر می دارند تا مشکل را حل کنند. برنامه عملیاتی شما برای حل این مشکلات چیست؟

این موضوع ناشی از دو مطلب است. اول اینکه کسانی که متأسفانه مجریان اصلی کشور بودند، کسانی که به عنوان کارگردان اصلی حوزه اجرایی کشور باید مسئولیت و نقشی ایفا می کردند، دارای تجربه نبودند. از ثروت کشور اطلاع نداشتند و اگر هم اطلاع داشتند، توان این که این ثروت را از بالقوه به بالفعل تبدیل کنند، نداشتند چون تجربه ای نداشتند. ریاست جمهوری فرصت آزمون و خطا نیست. ریاست جمهوری کارآموزی نیست. ریاست جمهوری این نیست که تازه بخواهید یک سری چیزها را یاد بگیرید، نیست که چگونه در حوزه انرژی برخورد کنید. چطور 20 درصد شغل در معدن ایجاد کنید، چطور می توان در سال یک تا یک و نیم میلیون مسکن بسازید، نیست. اصلاً فرصت این کار وجود ندارد.

امروزه دو مولفه مهمترین موضوع برای اداره کشور است که به عنوان یک دولت پاسخ معتبر به شرایط موجود کشور نامگذاری کردیم، یک کارنامه است. کارنامه نشانگر آینده، توانمندی آینده است. کارنامه یعنی توانایی آینده. کارنامه یعنی تجربه ای که در آینده وجود دارد. کارنامه و برنامه...  دولتی که می تواند آینده اقتصاد کشور را با این شرایط سخت تضمین کند، باید دو ویژگی کارنامه که بسیار تعیین کننده است چون فرصت رئیس جمهور سریع تمام می شود و بعد برنامه . برنامه های قابل  اجرا و عملیاتی،  نه برنامه هایی که معمولاً می نویسیم و خودشان را قهرمان پایان دولت می دانند. ما برای هر دوی اینها برنامه داریم.

رنگ انتخاباتی من پرچم جمهوری اسلامی ایران است

*اسم دولت را نامگذاری کردید؟ رنگ هم انتخاب کردید؟

مولفه اصلی مان کارنامه و برنامه و پاسخ معتبر به شرایط موجود کشور با دو مولفه اقتدار و  اقتصاد است و رنگ ما پرچم جمهوری اسلامی ایران است.

دولت سازندگی دولت عدالت محور نبود/دولت اصلاحات نه مردم را به آزادی سیاسی رساند نه چیزی سر سفره مردم آورد/دولت احمدی نژاد در سالهای پایانی گرفتار سیاست شد/قضاوت در مورد دولت روحانی را به مردم واگذار می کنم

*اگر بخواهیم از دولت سازندگی به بعد بررسی کنیم (به استثنای دهه اول انقلاب که بعد از آن انقلاب به یک ثبات رسید) ایرادات و محاسن هر کدام از دولت ها را بیان کنید.

به هر حال هر کدام از دولت ها بدون نقص نبودند. دولت سازندگی با اینکه کارهای بزرگی را در حوزه زیرساختی کشور انجام داد اما مدل سازندگی مدل عدالت محور نبود یعنی مدلی که همزمان با آن زیرساخت هایی که در کشور ایجاد شد، سر سفره مردم هم دیده شود. این اشکالی بود که در نوع سازندگی بیشتر با تمایل سازندگی غربی بود. بیشتر مردم در آن زمان با مشکلات جدی مواجه بودند. در دولت اصلاحات بیشتر شعارهای سیاسی، آزادی های سیاسی مطرح بود. ضمن اینکه کار اقتصادی در گذشته قبل از دولت اصلاحات شروع شده بود، کارهایی انجام شد اما فکر می کنم که مردم در پایان دولت به این نتیجه رسیدند که نه چیزی سر سفره شان آمد و نه آزادی سیاسی صرف موضوعات سیاسی و آزادی های سیاسی مشکل معیشتی و اقتصادی شان را حل کرد. دولت آقای احمدی نژاد شاید موفق ترین دولت هم در سازندگی و هم توجه به عدالت محوری بود که این آمار و ارقام موجود است، به ویژه رسیدگی به مناطق محروم و مناطق کم برخوردار و شهرستان ها در دولت نهم به ویژه و در دولت دهم به مقدار قابل توجهی انجام شد. ایراداتی هم بالاخره وجود داشت به خصوص اینکه دولت در پایان کار خود به مسائل سیاسی بیشتر توجه کرد و موضوعات سیاسی مانع از این شد که دولت، پیشرفت های دولت نهم و بخشی از دولت دهم را داشته باشد. در خصوص دولت آقای روحانی قضاوت نمی کنم و قضاوت را به مردم واگذار می کنم. مردم می دانند که عملکرد این دولت چه بوده است.

در دولت احمدی نژاد بالای 50 میلیارد دلار در صنعت نفت کشور سرمایه گذاری شد

*اشاره به دولت آقای احمدی نژاد داشتید، مسئله ای که در دولت آقای احمدی نژاد مطرح می شود این است که طبیعتاً بیش از نیمی از درآمدی نفتی کشور در دولت آقای احمدی نژاد محقق شد و عملا باید یک سری زیرساخت ها اصلاح و شرایط برای مردم مهیا می شد. نکته ای که در خصوص ایشان خیلی مطرح شد این بود که مصادره به مطلوب می‌کردند و موضوعات را شخصی سازی می‌کردند. یعنی دوست داشتند روی هر موضوعی برند خودرا بگذارند. بحث عدالت هم اهمیت داشت یا اینکه برند آقای احمدی نژاد مطرح شود. در مورد مسئله مسکن، نیمی از مسکن های مهر که در کشور ساخته شده از عمر مفیدی برخوردار نبودند چون در آبرفت کوه ها ساخته شدند و جاهایی ساخته شدند که دسترسی به امکانات و شرایطی که باید مهیا می بود، وجود نداشت و این باعث انتقاد شد، اما به هر حال ایشان تأکید داشت که انجام شود و وجهه کارشناسی بر تصمیمات غالب نبود.

من در دو سال آخر ریاست جمهوری آقای  احمدی‌نژاد در وزارت نفت بودم ولی اگر انصاف را رعایت کنیم، اولاً اینکه شما بتوانید در یک مقطعی نفت را به بالاترین قیمت نگهدارید، هنر است. در دولت احمدی نژاد این اتفاق افتاد و این برای دولت آقای احمدی نژاد کارنامه محسوب می شود. اینکه چه اقدامی انجام شد. آمار و ارقام نشان می دهد که حدود دو هزار روستا را در کشور گازرسانی داشتیم. در هزاران روستا ورزشگاه ساخته شد،  اکثر روستاهای کشور (بالای 20 خانوار) دارای آب و برق و گاز شدند. اینها در عدالت و زندگی مردم و حفظ مردم در روستاها برای مهاجرت تأثیرگذار بود. سرمایه گذاری های بسیار زیادی شد. در حوزه نفت بالای 50 میلیارد دلار در صنعت نفت کشور برای اولین بار و بعد از 100 سال سرمایه گذاری شد. سرمایه گذاری‌های بسیار زیادی شد. از 11 میلیون فولاد به 23 میلیون فولاد رسیدیم. از 32 میلیون ظرفیت سیمان به حدود 70 میلیون ظرفیت سیمان در کشور رسیدیم. ما چهارمین تولید کننده کاشی و سرامیک در دنیا هستیم. اقدامات بسیار بسیار مهم و تعیین کننده ای در اقتصاد کشور افتاد. هیچ دولتی به اندازه دولت آقای احمدی نژاد در ساخت راه آهن و جاده ها موفق نبود البته ایرادی در آن وجود دارد. در حوزه مسکن مهر، افرادی که صاحب مسکن شدند، با 5 الی 10 میلیون صاحب مسکن شدند. طبیعتا ساخت مسکن با حداکثر مبلغ 10 میلیون تومان، با چوب ؟ نمی شود. ؟؟؟ نتیجه این شد که 16-17 میلیون مسکن با 24 میلیون خانوار داشتیم. این عرضه و تقاضا تا حد زیادی پوشش داده شد. ایراداتی هم وجود دارد. در برخی جاها در مناطق دوردست ساخته شد. زمانی که یک مدرسه می سازید، ممکن است در زمان یک دولت در مرحله ساخت اسکلت این کار باشد، دولت های بعدی باید نازک کاری کنند و دولت بعدی آب و برق را تمام کنند. انتقاد به مسکن مهر وارد است چون هر طرح بزرگی انتقادات خاص خود را دارد حتی در برخی از شهرها در حواشی شهرها ساخته شد.

 
 

سن و نرخ ازدواج را باید به عدد قابل قبول برسانیم/ باید به جای مسکن سازی، شهرسازی کنیم

اما اگر من بخواهم مسکن را که جزو ضروریات کشور است، بسازم، با توجه به اینکه یک میلیون فارغ التحصیل، یک میلیون نیروی آماده کار داریم، یک میلیون ازدواج باید صورت بگیرد. سن و نرخ ازدواج را باید به عدد قابل قبول برسانیم. طرح من به جای مسکن سازی، شهرسازی است. بسیاری از شهرهای اطراف، شهرهای شب رو و خوابگاه هستند. ما باید به جای مسکن سازی، شهرسازی کنیم. همانطور که در روستاها نیز اقداماتی انجام شده، به روستاها آب، گاز و برق بردیم اما مهمترین مولفه برای ماندن مردم در روستاها شغل است و این کار را انجام ندادیم. باید اشتغال روستایی ایجاد کرد. اشتغال روستایی در دنیا یک اشتغال تعریف شده ای است. زمانی 70 درصد جمعیت کشورمان روستایی بودند و الان 73 درصد جمعیت کشور ما شهرنشینی است. اگر در کنار آن، اشتغال ایجاد نکنیم، تمایلی به ماندن در روستاها را ندارند. کما اینکه در شهرهای ما به خصوص شهرهای شب رو اساساً خوابگاه است و برای آینده فکری بچه هایی که آنجا به دنیا می آیند، معضلاتی خواهد داشت. جای مسکن سازی شهرسازی کنیم.

*رقیب خود را در انتخابات چه کسی می دانید؟

با توجه به اینکه هنوز آرایش سیاسی انتخابات مشخص نشده، سخت است که قضاوت در این خصوص داشته باشیم. بنده به یک کارنامه طولانی در تمام حوزه های کشور (صنعت، معدن، مسکن، کشاورزی، عمران، تجارت، ساخت عمران و آبادانی در سواحل کشور ) دارم و از همه مهمتر و برجسته تر در بین کاندیداها، بیشترین دیپلماسی جهانی را در دوره ای که ریاست اوپک را برعهده داشتم. من با کشورهای بزرگ دنیا مراوده و مذاکره داشتم و بسیاری از مذاکرات در شرایط سخت تحریم ها بود که به نتیجه رسید و تجربه بین المللی زیادی در این زمینه دارم و قاطعانه می گویم که در شرایط سخت تحریم های کشور که تحریم های فلج کننده نامیده شد و  براساس برنامه ریزی های آمریکا و اروپایی ها، اقتصاد را فلج می کرد، نه تنها سازمان ما در زمان تحریم ها فلج نشد بلکه ما به اذعان رئیس جمهور آمریکا، تحریم ها را بی اثر کرده و از تنگنا عبور کردیم. بنده معمار بی اثر کردن تحریم ها هستم که برای خود رزومه ای را می توانم ارائه دهم و تجربه اش هم موجود است. ما امروز  صنعت نفت خودکفا شدیم و نه تنها دیگر وارد کننده نیستیم بلکه صادر کننده نیز هستیم. این به عنوان کارنامه مفصلی است که می توانم از خود ارائه کنم که در شرایط تحریم هم می شود کشور را اداره کرد.

 وزارت امور خارجه ما باید وزارتخانه اقتصادی و سیاسی باشد

*یکی از ایراداتی که به ساختار وزارت امور خارجه می گرفتند این بود که ساختار وزارت امور خارجه قدیمی و صرفا برمبنای دیپلماسی سیاسی است. دیپلماسی اقتصادی جایگاهی در ساختار قدیم وزارت امور خارجه نداشت. بعدها معاونت اقتصادی برای توسعه دیپلماسی ایجاد کردند که موفق نبود. فکر می کنید چقدر باید این دو با هم و در کنار هم باشند؟

در دوره ای که به کشورهای مختلف (آفریقایی، آمریکایی لاتین،کشورهای شرقی مثل چین، هند، روسیه و بسیاری از کشورهای اروپایی و تقریبا تمام کشورهای همسایه) سفر کردم. در آن زمان به دولت (احمدی نژاد) عرض کردم که وزارت امور خارجه ما وزارت خارجه ای است که اگر بخواهیم عملکردش را ارزیابی کنیم حداقل در حوزه مسائل سیاسی است. این در حالی است که امروزه ریل و چرخ اقتصاد به ابعاد حکمرانی بااقتصاد است. اگر کشوری اقتصاد قوی داشته باشد، فرهنگ قوی دارد. اگر کشوری اقتصاد قوی داشته باشد، در مسائل اجتماعی هم قدرتمند است. اگر کشوری اقتصاد قوی داشته باشد در دیپلماسی جهانی به جای التماس، اقتدار را نشان خواهد داد و مقتدر است. اعتقاد دارم وزارت امور خارجه ما باید وزارتخانه اقتصادی و سیاسی باشد. ترکیبی از اقتصاد و سیاست خارجی باشد بلکه با وزن بیشتر اقتصاد.

*تنها رئیس ایرانی اوپک بعد از انقلاب جنابعالی بودید. از این جهت کارنامه موفقی داشتید اما در زمان وزارت شما نقدهایی وجود دارد. مثل بحث بابک زنجانی و دکل نفتی. در نشست های خبری توضیحاتی ارائه دادید. اگر ممکن است توضیحی ارائه کنید که منجر به این بشود سوالی در این رابطه از شما پرسیده نشود.

پاسخ مبسوط قبلاً در مصاحبه های قبلی داده شده است اما در پرونده آقای زنجانی که یک متر ارتفاع دارد و 27-28 دادگاه علنی برگزار شده اگر یک کارمند نفت در پرونده متهم باشد، پاسخگو بنده هستم.

اینکه بعد از 2888 روز دولت داری هنوز دولت قبل را مقصر بدانند، باید در گینس ثبت شود

*آقای جهانگیری در کلاب هاوس نشستی چند شب پیش داشتند، اعلام کردند که پشت زرورق سیگار نوشته اند و به آقای زنجانی دو و نیم میلیون دلار نفت دادند.

این حرف هایی که زده می شود فرار از مسئولیت امروز است و من فکر نمی کنم مردم این را بپذیرند. بعد از هشت سال یعنی حدود دوهزار و هشتصد و هشتاد روز معادل هفتاد هزار ساعت حکومت بر یک کشور هنوز دولت قبل و مجلس فعلی را مقصر  بدانید، باید در گینس ثبت شود. امیرکبیر سه سال و اندی یک کشور ویرانه را تحویل گرفت و کاری کرد که امروز و آیندگان ایران را به عنوان یک آبادگر می شناسند. بعد از هشت سال حکومت بگویید مشکلات که در کشور وجود دارد به خاطر دولت قبل است، جای پاسخ دادن ندارد.

*شما جزو 10 کاندیدایی هستند که شورای وحدت اصولگرایان به عنوان کاندیداهایی که به عنوان مصادیق در حال بررسی دارد و قرار است از بین این 10 نفر یک فرد را انتخاب کند، حضور دارید. این ساز و کار انتخاب براساس چه برنامه ای بوده و یا مذاکره و رایزنی ای صورت گرفته است؟ یا صرفا براساس این بوده که یک عده چهره اصولگرا آمده اند و کسانی که چهره تر بودند به عنوان کاندیدای مورد بررسی، معرفی شدند.

شورای وحدت یکی از مجموعه های اصولگرایی است که دور هم جمع شدند و به دنبال دلسوزی هستند که انتخاب اصلحی صورت بپذیرد. همانطور که شورای ائتلاف  هم مجموعه دیگری است که از دلسوزان هستند و در شورای وحدت تعدادی از کاندیداها موافقت کردند که در آنجا مطالب خود را بیان کنند. عده ای گفتند که ما به این ساز و کار توجهی نداریم. ما هم مایل هستیم که دیدگاه هایمان را بیان کنیم.

*طبیعتاً پشت شورای وحدت جامعه روحانیت و مبارز است که همیشه به عنوان بزرگتر جریان اصول گرایی مطرح بوده و همیشه تلاش کرده وفاق بین اصولگرایان را ایجاد کند. فکر نمی کنید بین شورای وحدت و شورای ائتلاف زاویه ای وجود داشته باشد.

امیدوارم اگر زاویه ای هم وجود داشته باشد، برطرف شود.

*شما تا آخر انتخابات کاندیدا خواهید ماند؟ حتی اگر چهره ای مانند آقای رئیسی وارد شود؟

تا به اینجا نشان داده شده که آقای رئیسی قصد ورود به انتخابات را ندارد. باید دید چه اتفاقی در آینده خواهد افتاد. (این گفت و گو مربوط به قبل از ثبت نام سید ابراهیم رئیسی است)

*هیچ شرایطی بابت کناره گیری شما وجود ندارد؟ تا پایان هستید؟

عرض کردم چون آرایش سیاسی انتخابات مشخص نشده، اظهار نظر کردن و قضاوت در این خصوص زود و سخت است.

*منوط به اعلام آرایش سیاسی انتخابات است؟

خودم را پاسخ معتبر به شرایط اقتصادی کشور می دانم.

*شانسی برای اصلاح طلبان هم قائل هستید یا خیر؟

بستگی به آرایشی که شکل می گیرد، دارد. به دوستان اصلاح طلب توصیه می کنم که در انتخابات شرکت کنند.

*در مورد بحث کاندیداتوری‌تان با آقای احمدی نژاد صحبت داشتید؟

خیر؛ صحبتی نکردم.

*شما جزو کسانی هستند که در بین از بدنه سپاه هستید و شاید بیش از همه با آقای «محسن رضایی» کار کرده اید و نسبت به توانایی ها و مدیریت ایشان آگاه هستید، اگر آقای رضایی به عنوان خروجی اصولگرایان و کاندیدای نهایی معرفی شود، شما کناره گیری می کنید؟

دو مولفه کنار هم نیاز است که اصول گرا به جمع بندی برای کاندیداشدن برسند. یکی اینکه به یک اجماع  کافی برسند. هرچند اجماع کافی هم نیست، چون ما در سال 92 اجماع نکردیم و باختیم و رأی آقای روحانی 260 هزار تا با رای اصولگرایان اختلاف داشت. در سال 96 اجماع کردیم بازهم باختیم و هفت میلیون رأی نسبت به آقای روحانی کمتر داشتیم.

دو مولفه در کشور در اردوگاه انقلابیون لازم است یکی اینکه اجماع و دوم نظر مردم. وقتی گزینه ای مورد اجماع باشد، اما رأی آوری نداشته باشند، ائتلاف هم صورت بگیرد نتیجه ای ندارد.  لذا ضرورت دارد این دو مولفه با هم اتفاق بیفتد و برای پیشرفت انقلاب این دو مولفه با هم هم خوانی داشته باشد. این اتفاق خوبی خواهد بود.

اصلاح طلبان با چهره های کارآمد و رأی ساز در انتخابات شرکت کنند

*پس شما معتقدید کاندیداها جدای از ائتلافی که صورت می گیرد باید رأی آور هم باشند؟

اگر نباشند که طبیعتاً دردی را دوا نمی کند و اصلا در انتخابات پیروز نمی شویم. به دوستان اصلاح طلب توصیه می کنم برای اینکه شور انتخاباتی و مشارکت حداکثری داشته باشیم و با چهره های کارآمدشان و رأی ساز شرکت کنند که موجب شود مردم در انتخابات حضور پیدا کنند. هر کسی از فیلتر شورای نگهبان بگذرد، آدم این نظام بوده است.

*در صورتی که پیروز شوید از رقبا هم در دولت استفاده می کنید؟

رقابت تا حدی و مقطعی رقابت است اما در بعضی مواقع می تواند تبدیل به رفاقت شود.

*ارزیابی های مختلفی در شرایط فعلی از میزان حضور مردم در انتخابات مطرح می شود. شما فکر می کنید چه میزان مشارکت در انتخابات را شاهد خواهیم بود؟

ما امید داریم چون همیشه مردم در شرایط بزنگاه و در دفاع از انقلاب و کشور و میهن ایستاده اند، امیدواریم بالای 50 درصد در انتخابات حضور پیدا کنند.

*بعضی ها خصوصا در جریان اصلاح طلبی عنوان می کنند که هرچقدر مشارکت پائین تر باشد، اصولگرایان خوشحال ترند؟

به هیچ عنوان؛ من این تفکر را قبول ندارم و اعتقاد دارم که مشارکت مردم اولویت اول است چون خواسته مقام معظم رهبری و نیاز ما در جامعه جهانی است.

*در صورت پیروزی اولین کاری که می کنید، چه کاری است؟

از مردم تشکر می کنم و ساعت بعد کارم رو در حوزه اقتصادی آغاز می کنم.

کد کارت سوخت را به کد کارت ملی مردم وصل می کنم/در جهت عدالت هدفمندی یارانه ها گام برمیدارم

* چه قولی می دهید که اگر شما انتخاب شدید، مردم قول شما را به عنوان وعده بپذیرند.

دو برنامه دارم، یکی برای حل مشکلات سبد معیشتی مردم است. به خصوص مردمی که امروز در شرایط بدی هستند. نه تنها فقیر هستند، بلکه گرسنه هستند. مورد دیگر این است که کد کارت سوخت را به کد کارت ملی مردم وصل می کنم و این اتفاقی است که می تواند در سفره مردم تأثیر داشته باشد. این موارد را رسما اعلام کردم و انجام خواهم داد. برای کسی که در روستا و مناطق محروم زندگی می کند و خانواده 10 نفری است و یک موتورسیکلت هم ندارد اما در خانواده ای 5 نفره که 5 ماشین دارند حتماً در جهت عدالت هدفمندی یارانه ها گام برمیدارم. ما در مقطعی هدفمندی یارانه ها را اجرا کردیم و من عدالت در هدفمندی یارانه ها را اجرا خواهم کرد.  گام دوم ریل گذاری در کشور است. چون اگر با این دست فرمان به نتیجه می رسیدیم، وضع کشور به این گونه نبود.

*درباره مبلغ یارانه چطور؟

مبلغ قابل گفتن نیست. روش هایی دارم که به موقع در مورد آنها با مردم صحبت خواهم کرد.

*برای رفع تحریم ها و ارتباط با آمریکا چه می کنید؟

از فرمایشات مقام معظم رهبری استفاده می کنم که برای رفع تحریم ها، استقبال فوری می کنم. اگر اتفاق بیفتد که خیلی بعید می دانم آمریکایی ها به راحتی (مگر به خاطر برگرداندن اعتماد خدشه دار شده اعتماد مردم ایرانی) این کار را  انجام دهند و دوم اگر امریکایی ها تحریم ها را برنداشتند این امکان و توان و تجربه را داریم که بتوانیم تحریم ها را بی اثر کنیم.

قرارداد ایران با چین یک تفاهم نامه استراتژیک است

*قرارداد چین را به نفع کشور می دانید؟

قرارداد چین یک تفاهم نامه است. در بین بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا تفاهم نامه استراتژیک وجود دارد. که بین ایران و چین یک تفاهم نامه استراتژیک وجود دارد. حال اینکه در چه حوزه ای است و چه زمانی تبدیل به قرارداد می شود و در چه حوزه هایی تبدیل به قرارداد می شود اطلاعی ندارم.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار