کد خبر: ۹۶۱۰۴۷
تاریخ انتشار: ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۶:۲۷ 02 May 2021
به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، پانا نوشت : روز کارگر بهانه ای بود تا گفت و گویی داشته باشیم با یکی از کارگران زحمتکش شهر دیشموک در استان کهگیلویه و بویراحمد.
این کارگر از خود می گوید، از اوضاع الان و سختی های زندگی کارگری می گوید، از بی پولی و فقر و نداشتن تا آرزوهایی که تبدیل به رویا شده است.«بارها و بارها به چشمان فرزندانم خیره شدم و گفتم که ندارم، گفتن کلمه ندارم. تبدیل شده به حسرت و خجالت کشیدن فرزندانم. دوست داشتم به مدرسه فرزندانم بروم و جویای اوضاع درسی فرزندانم شوم، اما فرزندانم از خشکی و زخمی های دستان من پیش دوستان و معلم هایشان خجالت می کشیدند.»
او ادامه می دهد: «پسرم بهانه دوچرخه از من می گیرد، می گوید پسر همسایه دوچرخه دارد من هم میخواهم؛ اما من حتی نان شب ام را به زور تامین می کنم. همسرم به طلاهای زن های دیگران خیره می شود، ولی پیش من چیزی از خواسته هایش نمی گوید. این ها را من متوجه می شوم اما چه کنم؟ چه بگویم؟ غرورم را چه کنم. تاکید می کند اوضاع روحی روانی خود و فرزندانم را چگونه توصیف کنم تا شرح حال یک کارگر را بفهمید؟»
این کارگر در ادامه شرح رنج هایش بیان می کند: «مردم مرا بیشتر برای کارهای سخت سر کار می برند که الان شاید ماهی یک بار سر کار بروم که اغلب قرضی هستند.»
او اما خاطرنشان می‌کند: «با تمام کم و کاستی های دنیای کارگری اما هنوز راضی ام که توان در بدن دارم که بتوانم کار کنم و نان حلال سر سفره فرزندانم بگذارم و سری راحت بر بالش بگذارم.»
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار