مدیریت شهری چیست؟
مدیریت شهری یعنی اطمینان از اینکه اجزای سیستم بهطوری مدیریت و سازماندهی گردند که امکان کارکردهای روزمره یک شهر را مهیا نمایند و این موضوع دلیلی است بر آسان نمودن و تشویق کلیه انواع امورات مالی و اقتصادی شده و شهروندان را به رسیدن به نیازهای اولیه خود در مسکن، دسترسی به تسهیلات و خدمات، و فرصتهای تولید درآمد و حقوق توانمند سازد.
مفهوم مدیریت شهری در کشورهای پیشرفته
واژه مدیریت شهر به سمت یک معنای غنیتر و جدیدتر پیش میرود. این واژه دیگر فقط یه مفهوم سامانههایی جهت کنترل نیست، بلکه مجموعهای از ارتباطات رفتاری است، فرایندی که از طریق آن فعالیتهای بسیاری از ساکنان و شهروندان باهم و با حکومت شهر تعامل دارند.
واضح و روشن است که مداخله تکبعدی با یک طرح تفکر عمیق و دقیقتر در مواجهه با گسترش شهری جایگزین شده است، که مدیریت شهری کجا آغاز و خاتمه پیدا میکند؟
مدیریت شهری منسجم و یکپارچه و هماهنگ به مرکزیت، شهرداریها و نهادهای دولتی و عمومی زیر کنترل و سیاستگذاری محلی شورای شهر، طرح عمومی مورد دلخواه در تنظیم وظایف شهرداریها است. بی وحدت و اتحاد درونسازمانی و هماهنگی آنها بهرهوری و بازدهی مجموعه امورات و منابع بهره برده شده جهت ساماندهی کارهای شهر و توسعه آن بهشدت مورد سؤال است. در همین چارچوب، یکپارچگی فضایی و عملکردی شهرداری و مدیریت شهری در پیشبرد و نظارت کلیه فضای شهر و همه ابعاد حیات شهری لزومی بس اصولی است.
به نظر میرسد در بسیاری از فضاهای شهری، بخشهای دولتی و خصوصی در عوض مساعدت در حل مشکلات، به عملکرد جدا از هم گرایش دارند. هر اداره دولتی یا نظام علمی فقط به قسمت کوچکی از پیکرهبندی شهر نظر دارد. روشن است که برنامهریزی مسکن، بدون توجه به حملونقل عمومی یا ایجاد اشتغال و ابتکارهای زیستمحیطی، فاقد امورات آموزشی است و نه تنها مشکل را رفع نکرده بلکه آن را دو چندان میکند.
در قسمتهای دولتی، مکانیسمی جهت سازگار نمودن ادارات و نهادها باهم وجود دارد و قسمتهای دانشگاهی و آموزشی برنامهریزیهای عملی برای سامانههای خوددارند. درجه و میزان هماهنگی بین سطوح حکومتی، نوع برنامهریزی و موفقیت نسبی آن را زیر نظر دارد و بر همه جنبههای آن تأثیر مستقیم میگذارد. بدینصورت که بعضی از سطوح دولتی بسیار منسجمتر از سطوح دیگر عمل مینمایند.
مدیریت شهری در کشورهای درحالتوسعه را بهصورت مفهومی جامع و هماهنگ در مواجهه آن در مقایسه با شهرها و شهرهای کوچک در نظر میگیرند. در هسته اصلی آن، این جامعنگری مستلزمان است که مسائل شهری همزمان بهصورت مسائل سازمانی برای اطمینان از یک پاسخ راهبُردی و عملیاتی پایدار، یعنی همان ساختار یکپارچه مدیریت شهرها نیز در نظر گرفته میشود.
مدلهای مدیریت شهری در کشورهای پیشرفته
در کشورهای پیشرفته مدلهای متفاوتی جهت مدیریت شهری وجود دارد. عوامل اصلی در تعیین شکل مدل به تاریخ، فرهنگ سیاسی و نوع نظام حکومتی کشور برمیگردد. نحوه اداره امور شهر در طول تاریخ و استقلال یا وابستگی آن بهنظام بر شکل مدیریت کنونی آن مؤثر است. در جامعهای که شهرها از هویت آزادی ازنظر حقوقی برخوردار هستند، و سنتهای خودمختاری و دموکراتیک در آنها وجود داشته است، مدیریت شهری بر اساس پروسههای دیرپای انتخاباتی و استقلال قرار دارد.
وجود و توان سنتهای مدنی جهت هدایت کنشهای سیاسی و نحوه تعامل در حوزه سیاسی بر طبق روابط افقی و یا عمودی بین حاکمان و محکومان بر مدلهای مدیریت شهری مؤثر است. در جوامع با پیشینه دولتگرایی و ضعف سنتهای مدنی در این مورد تنها قادر هستیم یک نوع آن را نظارهگر باشیم. در حقیقت جوامع با پیشینه استقلال شهری و قوت سنتهای مدنی که مجاز به تعامل و مساعدت بین طبقههای متنوع جامعه را میدهد، تفاوت و تنوع بسیاری را در طرز مدیریت شهری سبب میشود. در کشورهای فدرال به سبب وجود اختیارات بیشتر جهت سطوح فرو ملی، مدلهای گوناگونی جهت مدیریت وجود دارد، درواقع دو کشور آلمان و آمریکا دارای انواع مدلهای مدیریت شهری هستند. ولی در نظامهای تک ساختی یا متمرکز عموماً یک مدل جهت مدیریت است. بهطور نمونه فرانسه و ایران را میتوان از این دسته کشورها دانست.
مدیریت شهری در کشورهای پیشرفته
مدیریت شهری در کشورهای پیشرفته و سایر کشورها که با سیستم حکومت متمرکز ساماندهی میگردند، سازمانهای محلی و همینطور سازمانهای منطقهای استقلال و وابستگی نداشتند، کلیه آنها تابع حکومت مرکزی هستند و از سوی دولت مرکزی در کارهای آنها نظارت و اداره میشود؛ ولی اینگونه نهادهای اداری محلی و منطقهای را نمیتوان حکومت محلی یا منطقهای دانست، بلکه میبایست آنها را سازمانهای محلی یا منطقهای نام برد. این امر سبب شده است که مدیریت شهری در کشورهای پیشرفته ساختاری خاص به خود گیرد که این ساختار از ویژگیها و کارکردهای ویژهای نیز تبعیت میکند.
در حقیقت مدل مدیریت شهری در کشورهای پیشرفته که از یک شکل واحد و منسجم پیروی مینماید، بااینحال مدلهای بسیاری هستند که باید به آنها پرداخته شود.
بهطور نمونه مدل مدیریت در ایران بر اساس قانون شوراهای اسلامی مصوب ۱۳۷۵، به شکل مدیر – شورا است. به دلیل این قانون مردم اعضای شورا را برمیگزینند. شوراهای اسلامی شهر بعد از به رسمیت شناخته شدن نسبت به شهردار یا مدیر شهر واجد شرایط برای چهار سال انتخاب میشوند. درنتیجه امکان گزینش شهردار از بین اعضاء شورا وجود دارد، ولی نمیتواند همزمان عضو شورای شهر نیز باشد.
روسای واحدها و معاونتهای شهرداری را گزینش مینماید و شوراها قانونا حق دخالت در این زمینه را ندارند. مدیر شهر و همان شهردار در مقابل تصمیمات شورای شهر جوابگو است و عزل شهردار بعد از دنبال کردن شرایط خاصی مثل سؤال و استیضاح بارأی مخالف دو سوم اعضای شورای شهر امکانپذیر میگردد.
سعید افقی : مدیرعامل تابناک همدان