نویسنده : محمود کرمشاهی دانشجوی دکترای جامعه شناسی
کد خبر: ۸۴۰۷۴۶
تاریخ انتشار: ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۲۲:۵۸ 20 April 2020

تابناک ایلام::آی  آدمها که بر ساحل قدرت وحرص ثروت واتا ق تصمیم گیریدنیا نشسته اید،یکنفرنه، جمعی هم نه،ملتی و امتی هم نه،بلکه جهانی را به کام مرگ سپردید! کاخهای ثروت وعقدهای قدرت خود را برچه پایه های ساخته اید؟ ناگفته پیداست ارقام نجومی وسپرد های بی شمارتان در این دهکده جهانی از رمق رعیت و خون و عرق جبین اکثریت در سوزسرما و آتش دوزخ گونه کوخ نشینان به جیب زده اید. شما اقلیتی، که فرعون وارخود رادرعرش می بیند ودیگران را مورچه واردرفرش زمین مینگرید. چنین روزگاریتاریک،عصر آخرالزمانی عقدهای ابلیس گونه تان در برج عاج آسمان خراشهایتان دراین کره خاکی هردم ققنوس وار اکثریتمحروم را درموج وگردابی چون کرونا بر خاک اندوه و مرگ جمعیفرا می خوانید .

   باید گفت در عصری که حاکمان زر و زور و تزویر سلطه جهانی بجای تعامل عادلانه و عاقلانه، با تفکر و ابزار مدرن محیط خدادادی کره خاکی را خود خواهانه، میدان جولان حماقتهای مغول وارخود نموده اند وبهرقیمتی در جهت اندیشه های بورژوازی(سرمایه داری) و کاسبکارانه و ثروت اندوزی با اهرمهای قدرت و ثروت اکثریت محروم (جهان سوم) را از بامداد ازل تا شامگاه حیات در سراب قوت لایموت گرفتارساخته اند، بازی سریال واریکه درهر فصلی از حیات بشری شاهد سناریوی گاه رمانتیک وگاه کمدیک بوده ایم.در دنیای مدرنیته و پسامدرنیته ،حاکمان امروزین در اتاق بزم وگاه رزم خود با ابزارپروپگاندای خود، مشق ملیتاری حضور و حصول یکجانبه اکثریت مظلوم را نوشته و آنان را نادانسته به بازی بی پایانی بکار گرفته اند ،حاصل آن گاه باهلهله و گاه خونابه، جزء نان جو آلوده درخون نصیبشان نگردیده است .

  اگرچه "مالتوس" صاحب نظر کلاسیک جمعیت شناسی معتقد است در تحلیل فرایند رشد جمعیت در مقایسه با امکانات غذایی(تغذیه) دارای فرایندی هندسی بوده است. بدین معنا که میزان جمعیت بصورت رشدی هندسی(چند برابری) بوده  ودر مقابل امکانات و مواد غذایی بخاطر محدودیت های مولفه های طبیعی ونگرشهای کاسبکارانه بشری دارای رشدی حسابی(یک برابری) و بنوعی کند و ثابت می باشد. این صاحبنظرعنوان می نماید پس ازگذ شت سالها نسبت جمعیت با منابع (غذایی) نابرابر میگردد. در نهایت این امرموجب کمبود مواد غذایی وعدم توازن جمعیت (تقاضا)و تغذیه (عرضه) می گردد. پیامد این امر منجربهبحران غذایی ومعیشتی بصورت مسئله جهانی و حیات اکثریت انسانی می شود.هرچند صاحبان دیدگاه های علمی و تخصصیبه نقد این امرپرداخته اند و رشد علمی وشیوه های کمی و کیفیدر تهیه منابع غذایی و کاشت و برداشت وتنوع آن تحت عنوان محصولات تراریخته طرحی جایگزین عنوان نموده اند، اما همین روش که جای طرح و نقد آن در این مقاله نیست مورد نقد و شبهه علمی و بیولوژیک هست. راه حل بدبینانه صاحب نظرفوق الذکر برای بحران کمبود مواد غذایی را درجنگها و اپیدمیها(بیماریها) دانسته و آنرا روشی برای کاهش تفاوت و تقابلجمعیت وغذا طرح نموده است. بدین جهت حذف خود خواسته مازاد جمعیت و احاد مردم( اکثریت محروم) و بعبارتی ژنهای مغلوب( معیوب) از جمله راه حلهای وحشیانه و دد منشانه این تئوری مذکور است.

  امروزه گره خوردن این گونه هژمونی( اندیشه های برتری جویی)نظام های سرمایه داری مرکزی در جهان کنونی در ترکیب با نظریه های کاپیتا لیستی و مغرورانه نظام های سلطه در سطوح جهانی و منطقه ای به اشکال مستقیم مانند جنگهای تحمیلی(نیابتی) و جهانی (جنگ های جهانی اول و دوم ) نمونه هایی از عملکرد های  تئوری بدبینانه کاهش وحذف جمعیت مازاد جهان انسانی میباشد .

  دراین وانفسایی که بشر (تمام خواه)حیات جانوری ،نباتی وگیاهی را به قهقرا برده است و عرصه را برهمه ی موجودات غیر خود تنگ نموده و به عبارتی در سقوط غیر قابل جبران افتاده است،دیگر بار انسان در این عصر مقابل خود (انسان ) قرار گرفته و به گفته ی هابز فیلسوف مغرب زمین " انسان گرگ انسان است ".بدین جهت صاحبان قدرت و ثروت به جای جنگ رو در رو(مستقیم)، بدون لشکر کشی و هزینه با استفاده از سلاح های بیولوژکی ومیکروبی به ظاهر اشتباه محاسباتی مانند ویروس کرونا با خروج از محیط آزمایشگاهی عامدانه  قاطبه جوامع و گروه های انسانی ( نژادی) و جغرافیایی جهان را در تراژدی غم بار قیامت گونه دچارمی نمایند. نمونه این امر اپیدمی کروناویروس (کووید 19 ) که مردمانی در کنج خانه های خود با هررنگ ، نژاد، زبان واعتقادی در اضلاع مختلف جغرافیا جهان با آرزویی محدود ودلخوش به نامی و نانی، ناخواسته در بحران حیات و ممات روزمره امروز و فردا محصور و گرفتار نموده است .

   اگر در برهه ای از تاریخ، کودکانمان در اثر بیماری ناخواسته ناشی ازسرخک و دیفتری... در قبرستانی خاص(نوزادان وکودکان) خیلی ساده و بعبارت محلی بنام "قور بچونه" دفن می شدند یا دیر زمانی بدلیل وبا و طاعون ،بصورت خانوادگی ،گروهی و جمعی( نسبی و سببی) نابود می شدند، امروزه بازبه شیوه ای دیگری سناریو نویسان حاکم کره فانی در پستوی اتاقهایشیطانی تصمیم گیری جهانی بر هستی جمعی وانسانی بشریتبویژه  ملت ما، تاخت و تاز نموده اند. حال تا چه میزان این عفریت ویروس نما تحت نام کرونا(کووید 19) مغول وار و تیمور وش بزرگان این مرز و بوم و گنجینه های تجربه انسانی و اندوخته های علمی را از ما می گیرد، باید به نظاره خاکستر تاریخ و آینده نشست.

بااین وصف مقصر دانستن بحران کرونا وخلاصه نمودن آن بهمکانی همچون(وهان چین) و وسیله ای (شرکت هواپیمایی ماهان) و منشا سرایت آن در کشور(شهر قم) نوعی سیاست انفعالی وبازی با کلمات  واز دست دادن فرصت ها و نداشتن هیچ استراتژی و راهبرد مدیریتی در مواجهه با مسایل و معضلات کلان ملی و منطقه ای است. از سپیده دم انقلاب اسلامی و خروج جامعه و کشور ما ازسیطره نظام سلطه جهانی وتقسیم نابرابراقتصادی ،سیاسی و فرهنگی،شوربختانه خود خواسته و گاها نا خواستهجامعه ما گرفتارحوادث وبلایای سماوی ، ارضی (سیل وزلزله ،خشکسالی و..) و انسانی و اجتماعی (جنگ تحمیلی و نیابتی ،ترور نخبه سیاسی و علمی ، تحریمهای شکننده ،مهاجرت مغزها) متعددی از جمله در این ایام اپیدمی کرونا شده است.اما با این حال علیرخم تدوین سیاستها و راهبردهای اعلام شده برنامه های پنجساله اول ودوم .... و ششم و یا چشم اندازه 20ساله(افق 1404 ) تا کنون بین سیاست های اعلام شده در سطوح اقتصادی ، فرهنگی ،عمرانی و بهداشتی و درمانی در عمل وبهنگام اجرا تفاوت وگاه تناقض وجود داشته ودارد. بر خلاف  آنچه در شعار گفته ایم و در تقابل با غرب و جهان سلطه ابراز نموده ایم ،ناخواسته ،خواسته های نظام نوین  تفکر امپریالیستی را پیاده نموده ایم .شاهد این ادعا می توان به وابستگی کشور بعد از چهاردهه، تکرارو استمرار اقتصاد تک محصولی و تکیه بر فروش نفت می باشد.  

    درتحلیلها و نقد سلطه وسرمایه داری انحصاری و جریان انتقال ثروت از جهان پیرامونی (جهان سوم) به جهان مرکزی(غربی)صاحب نظران جامعه شناختی  بخاطر پیچیده بود این روابط نابرابر، برون رفت از آن حدودی ناممکن می دانند ، اما می بینیمبعد از انقلاب چین ، با وجود تفکرات سوسیالیستی در تقابل باغرب زیرکانه با مدیریت یکپارچه( واحد حزبی) وتیم مدیریت راهبردی و استراتژی اعلام شده و سیاستهای اعمال شده از صفر تا صد فرایند توسعه پایدارو همه جانبه در تقابل با نظام سلطه وابرقدرت(امریکا)و اتحادیه اروپا(مشاوران جهان سلطه) وحاکمان عرب منطقه(نوکران شیرده) امتیازات لازم را بنفع جامعه خود مصادره نموده اند و بجای تواتر اقتصادی دوسر باخت ،توانسته در توازن بین المللی با وجود جمعیت میلیاردی از جایگاه پیرامونی (جهان سوم) ارتقا پیدا نموده و اکنون به دومین اقتصاد برتر دنیا تبدیل شده است. مورد مشابه  دیگر، کشورهندوستان هست که با وجود وضعیت جمعیتی و محدودیت های اکولوژیکی وتقابلهای قومی و عقیدتی در حا ل طی نمودن این مسیر می باشد.

    با این وصف در جامعه و کشورانقلابی و دینی ما ، مسئولین و نهادهای تصمیم سازی واجرایی بجای  اینکه بعنوان ید واحده درجهت توسعه موزون و عادلانه و به فعلیت رساندن استراتژیها و در جهت استقرار زیر ساختها های تولید ،توزیع وخدمات اقدام عملی نمایند و درنهایت خروجی عمکردشان به اشتغال منجر گردد،متاسفانه بخاطر نگرشهای خاص گرایانه و عدم رعایت استانداردهای شایسته سالارانه  پس ازهردوره انتخابات بخصوص قوه مجریه بر خلاف سیاست های تدوین شده(اعلام شده) عمل نموده است. گواه آن عمکرد برخی ازمتولیان امراست که جیب خود را بر منافع اکثریت (َعام گرایانه) ترجیح میدهند.خاصتر اختلاسهای متعدد و متفاوت و تکراری امانتداران قدرت و ثروت دراین کشورند.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار