امروز ، بعد از مدت ها توفیق داشتم در محفلی فکری با چند تن از دوستان سابقم در بسیج دانشجوئی ، بحث مفصلی در مورد شرایط جامعه ، آرزوها و آمال مردم ، منویات رهبری و امیدهای انقلاب و .. داشته باشم.
بحث های بسیار خوبی شکل گرفت که بدیهی ترین نتیجه آن تضارب آرا بود . همه دوستان با هر دیدگاه و نظری بر یک نکته مهم اصرار و ابرام داشتند و آن هم اینکه وضعیت موجود وضعیت مطلوب نیست . بحث اساسی بر سر راهکار حل مسائل و مشکلات بود که مایلم به منظور شروعی برای تضارب آرا ، نظرم را با خوانندگان محترم تابناک تبریز هم در میان بگذارم.
حسب تجربیات و آموخته هایم بر این باورم که ابتدائی ترین نیاز ما ، یک نرم افزار حاکمیتی است ، یعنی یک تئوری . کاری که رهبر معظم انقلاب از سال 91 آغاز کردند تحت عنوان الگوی پیشرفت ایرانی- اسلامی ، لب مطلب و مغز تمامی مطالب ما در مرحله اول است . مساله اصلی این است که دوای دردهای جامعه اسلامی ایران ، هرگز نمیتواند در پیروی کامل از نظریات بیگانه بوده باشد . چه لیبرالیستی چه سوسیالیستی. این تئوری ها هر کدام در یک بستر اجتماعی سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خلق شده اند که برای همان کشور مورد نظر قابل استفاده و مفید است . البته می بینیم که حتی در کشورهایی که مثلا بر مدار یک تئوری کلان می چرخند ، آنجا هم مشکلات اساسی و جدیدی رخ داده است که باید مورد توجه جدی متفکرین قرار گیرد. بعنوان نمونه نا کارآمدی سیستم بهداشتی آمریکا در برابر کرونا ، هیمنه این کشور را شکست .
بنابراین مساله اول این است که یک تئوری کاملا بومی و برخاسته از تمامی مولفه های فرهنگی اجتماعی و سیاسی جامعه اسلامی ایران می تواند برای حل مشکلات اساسی کشورمان مفید باشد .
مساله دوم ، برخی اصلاحات در رویه های حکمرانی است . بعنوان نمونه سیستم احصاء علایق و نیازمندی های مردم و بازتاب بخشیدن آن به مسئولین اجرایی و تصمیم گیر و نیز مطالبه اجرائی شدن آنها باید مورد بازبینی قرار گیرد. سیل تحولات و تغییرات اجتماعی در جامعه به قدری شدید است که اگر این مقوله به دقت مورد ارزیابی و تدبیر قرار نگیرد بعدها مشکلات جدی ای بر سر راه مان خواهیم دید .
علاوه بر این مسائل ، مهمترین نکته ای که باید به آن اذعان کرد ، اهمیت دادن به نیروهای مولد (چه فکری و چه مادی ) است که متاسفانه چندان توجهی به آن نشده و نمیشود. در کشور ما ، انصافا ظرفیت های خوبی برای استفاده مدیران جامعه وجود دارد اما متاسفانه کمتر مورد استفاده کامل قرار می گیرد . بعنوان نمونه عدم شکل گیری کرسی های آزاد اندیشی مورد تاکید رهبر معظم انقلاب و یا نشست های تئوریک در دانشگاه ها و حوزه ها و یا حتی درمیان نخبگان اجتماعی برای تولید ایده های حکمرانی و یا مدیریتی و .. یکی از مصادیق این کم کاری هااست .
بهرحال نکته مهم این که انقلاب اسلامی میراث ارزشمندی است که برای حفظ و البته اعتلای آن زحمات زیادی باید کشیده شود چرا که برای اصل انقلاب هزینه های زیادی پرداخت شده است . زحماتی که بیش از همه بر دوش نسل جوان خواهد بود که با توسل به ظرفیت های خود ، موجبات شکوفایی انقلاب و پیشرفت کشور را فراهم نمایند .
غلامرضا منصوری