کد خبر: ۸۲۰۸۸
تاریخ انتشار: ۰۳ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۳ 25 August 2015

به گزارش تابناک یزد در این مطلب که از سوی مدیریت جهاد کشاورزی ابرکوه و توسط حامد اکرمی تحقیق و پژوهش شده آمده است : اجداد ما آبهای شیرین دامنه کوهستان را با کمک فن قنات سازی که روش ابداعی خودشان بوده به حاشیه کویرها برده اند تا شرایط سخت و نامناسب محیط زیست خویش را برای زندگی بهتر و مناسب برای کشاورزی که از اصلیترین شیوه های زندگیشان بود تغییر دهند.
ایرانیان باستان در چندین هزار سال قبل دست به این ابتکار جدید زده و آن را کاریز یا کهریز نام نهادند ، نخستین قنات دنیا و طولانی ترین قنات دنیا در یزد واقع شده است.
با این اختراع که در نوع خود در جهان تا کنون بینظیر بوده است، میتوان مقدار قابل توجهی از آبهای زیرزمینی را جمع آوری کرد و به سطح زمین رساند، که همانند چشمه های طبیعی، آب آن در تمام طول سال بدون هیچ ابزار کمکی از درون زمین به سطح زمین جاری میگردد تا زراعت و سرسبزی و باغهای میوه را به همراه آورد.
کاریز که توسط کندی کاران مقنیان ایرانی اختراع شده، هزاران سال قدمت دارد ، این حرفه به همراه خود ساعت آبی و آسیاب آبی را نیز به همراه آورده است قدمت بسیاری از کاریزهای ایران، از پنج - شش هزار سال متجاوز است و عمری برابر با تاریخ کهن ایران دارد.
با وجود این که چندبن هزار سال از اختراع آن میگذرد هنوز هم این روش استفاده از آب در برخی از روستاها و مناطق مسکونی و کشاورزی و دامداری کشور معمول و متداول است و حتی رکن اصلی کشت و زرع در نواحی خشک است. این اختراع که امروزه شهرت جهانی پیدا کرده، بعدها از ایران به بسیاری از کشورهای جهان انتقال یافته و مورد استفاده مردم در دیگر نقاط دنیا قرار گرفته است.
**واژه شناسی قنات
کانال زیرزمینی حفر شده توسط انسان که جهت جمعآوری آب شیرین و انتقال آن به سطح زمین برای مصارف کشاورزی، انسانی و دامی ایجاد شده است را در ایران و آسیای میانه قنات و کاریز و در کشورهای عربی فقره میگویند. کاریز کلمهای پارسی و قنات کلمهی پارسی معرب شده است.
در ایران خاوری و افغانستان و آسیای میانه واژهی کاریز بیشتر کاربرد دارد و در ایران باختری واژهی قنات. قنات خود عربیشدهی کنات فارسی است که از ریشهی فعل کندن گرفته شده است.
قنات را در لغت، عدهای به معنای نیزه معنی کردهاند که جمع آن، قنوات، قنیات و قنی است، که بعدها، به معنای کانال و مجرای آن و معادل کاریز به کار رفته است، عدهای نیز آن را از کلمه پهلوی کانیکه برگرفته از کانال و فعل کن و کندن میدانند که به زبان عربی رفته و معرب شده است.
این کلمه در زبان آکدی و آشوری به شکل قانو، در عبری به صورت قنا و قانو و در لاتین، به صورت کانال دیده میشود و در زبان پهلوی نیز به شکل کهس به کار رفته است و معادل فارسی امروزی آن، کلمه کاریز و کهریز است.
بسیاری از پژوهشگران، تاریخ حفر قنات را به دورهی هخامنشی نسبت میدهند. علت این است که از دورهی ماقبل هخامنشی سنگ نبشته های اندکی باقی مانده و چون سند مکتوب از ماقبل این دوره وجود ندارد این دوره را به غلط دورهی ماقبل تاریخ میدانند در حالی که علم باستان شناسی، مردم شناسی و زبان شناسی رازهای نهفته ی زیادی را از دوران ماقبل تاریخ برای انسان آشکار نموده است.
میدانیم که تاریخ مدنیت و تاریخ شفاهی در ایران بسیار دیرینه تر از دورهی هخامنشی است و اصولاً یافته های باستان شناسی در شرق چین و آسیای مرکزی و شرق ایران ثابت میکند که مدنیت در شرق ایران و داستانهای ایران و توران مربوط به دورانی بیشتر از پنج هزار سال قبل میشود.
یافته های باستان شناسی شهر سوخته و جیرفت و آثار به دست آمده از تمدن هلیل رود و آثار تمدن شهرنشینی هفت هزار ساله در غرب ایران (مادها) این فرضیه را اثبات میکند، در حالی که سنگ نوشته ها و تاریخ مدون ایران، تنها دوهزار و پانصد سال اخیر را، آن هم به طور ناقص پوشش میدهد.
***اسامی معادل قنات
در ایران و سایر کشورهای جهان برای قنات بیش از ٢٧ اسم وجود دارد یا به عبارت دیگر، برای نامیدن این شیوهی آبیاری بیش از ٢٧ اصطلاح به کار برده میشود.
این اسامی درجنوب غربی آسیا عبارتند از:قونات، کنانت، کونوت، کانات، خنات، خاد، کنایت، قنات، کارز، کاه ریز، کاه رز، کرز، کاکوریز، کهریز و چین آوولز.
اسامی معادل قنات در آفریقای شمالی:فوگارا (فقره)، فقاره، فگاره، مایون، ایفلی، نگولا، ختارا، خوتارا، رتارا.
این اسامی در عربستان عبارتند از: فلج، افلج، فلج.
****درباره قنات
قنات یک راهروی زیرزمینی است که آب را از آبخوان یا سفره آب زیرزمینی به اراضی پست تر منتقل می کند. در واقع، قنات متشکل است از چندین چاه که بصورت عمودی در یک سطح شیب دار حفر شده اند و این چاهها در زیر زمین با یک راهروی با شیب ملایم تر از سطح زمین به یکدیگر متصل می شوند.
عمق اولین چاه (مادر چاه)، که معمولاً دریک مخروطه آبرفتی فرو رفته است، بیشتر از سطح آب زیرزمینی می باشد. این چاهها با فواصل 20 تا 200 متری میان ناحیه تره کار و خشکه کار قنات قرار دارند. از بالا، سیستم قنات شبیه مسیری از لانه مورچه ها می باشد که از دامنه کوه آغاز شده و تا رسیدن به محل برداشت آب در بیابان امتداد دارد.
**** قنات در گسترهی تاریخ
پژوهشگران به اتفاق معتقدند که بهره برداری از قنات ابتدا در ایران صورت گرفته و در دورهی هخامنشی توسط ایرانیان به عمان، یمن و شاخ آفریقا نیز راه یافت سپس مسلمانان آن را به اسپانیا بردند.
مهمترین و قدیمیترین کاریزها در ایران، افغانستان و تاجیکستان وجود دارد. در حال حاضر در ٣4 کشور جهان قنات وجود دارد ولی چهل هزار قنات فعال موجود در ایران چند برابر بیشتر از مجموع قناتها در سایر کشورهای جهان است.
مهمترین قناتهای ایران در استانهای کویری خراسان، یزد، کرمان، مرکزی و فارس وجود دارد.
قنات یا کاریز یکی از شگفت انگیزترین کارهای دسته جمعی تاریخ بشری است که برای رفع یکی از نیازهای مهم و حیاتی جوامع انسانی، یعنی آبرسانی به مناطق کم آب و تأمین آب شرب انسان، حیوان و زراعت و با کار گروهی و مدیریت و برنامه ریزی به وجود آمده است.
این پدیدهی شگفت انگیز آبرسانی از دیرباز و از عصر آهن به عنوان یکی از منابع تأمین آب شرب و کشاورزی در مناطقی که با خطرات خشکسالی در فلات ایران روبه رو بوده اند، نقش کلیدی و موثری در نظام اقتصادی و حیات اجتماعی کشور داشته و موجب شکوفایی اقتصاد کشاورزی و ایجاد کار و فعالیتهای متعدد شهری و روستایی و باعث آرامش مردم بوده است.
به گواه تاریخ، و کشفیات باستان شناسی این فن آوری مهم از ابتکارات ویژه ی ایرانیان بوده و به تدریج، به سایر مناطق جهان، از جمله منطقه ی اروپای غربی، شمال آفریقا، چین و حتی به بخشهایی از آمریکای جنوبی چون شیلی راه یافته است.
تاریخ قنات در ایران به طور مشخص، به دوره ی ایران باستان و ماقبل کتابت و به عصر آهن بر میگردد.
تمدن پنجهزار ساله ی شهر سوخته و تمدن هکمتانه و وجود قنات در این شهر دلیل روشنی بر ساخت قنات در دورهی ماقبل هخامنشی است.
یکی از قدیمیترین اسناد مکتوب شناخته شده که در آن به قنات اشاره شده، شرح هشتمین نبرد سارگون دوم، (پادشاه آشور است که در سده هشتم قبل از میلاد میزیسته) علیه امپراطوری اوراتور در سال ٧١4 قبل از میلاد مسیح است (محقق فرانسوی گوبلو به کمک یک لوح بزرگ مسی که با خط میخی و به زبان آکادی نوشته شده، از آن مطلع شده است.
این لوح، اکنون در موزهی لوور پاریس موجود میباشد). سارگون از کوههای زاگرس میگذرد و به ناحیهای واقع در اطراف شهر اوهلو (مرند کنونی) در حدود 6٠ کیلومتری شمال غرب تبریز در شمال دریاچه ارومیه میرسد.
او متوجه میشود که در این ناحیه رود وجود ندارد. معهذا ناحیه ای است که با آبیاری سبز و خرم شده، اما او از این امر تعجب نمیکند برای این که او در دشتهایی فرمانروایی کرده که چنین تکنیکها یا سیستم هایی از حداقل دو هزار سال پیش در آنها معمول بوده است اما آنچه که او را شگفتزده میکند، بی اطلاعی از منشاء این آبها بوده است.
به طور قطع، سارگون موفق شد که قنات را ببیند. اما این قناتها را چه کسانی ساخته اند؟ و چه کسی این تکنیک را به منطقه آورده است؟
به استناد کتیبه ی سارگون، اورسای اول پادشاه همعصر او بوده که اولین قنات را احداث کرده است.
بنابراین فرمانروای آشور، رواج این تکنیک را که به گفتهی او پدیدهای تازه بوده است، به اهالی اوراتور نسبت میدهد. از طرف دیگر در ناحیهی دریاچه وان (که در آن زمان جزء خاک ایران بوده) ناظری در آغاز قرن هشتم قبل از میلاد، به وجود ٢١ رشته قنات اشاره کرده است.
در کتابی تحت عنوان «ارمنستان در گذشته و حال» نوشتهی لهمان ـ مورخ ١٩٢5، آمده است که ابداع قنات به اوراتورها تعلق دارد و میدانیم که اهالی اوراتور، اعقاب بلافصل ارمنیها هستند.
برابر مطالب اوستایی و مطابق شاهنامه ی فردوسی هوشنگ مخترع قنات بوده است و جم یا جمشید مخترع لباس، تبر، شمشیر، بیل و ادوات کشاورزی است میدانیم که شاهان پیشدادی بر اساس داستانهای شفاهی تا دورهی زرتشت ادامه داشتند و این روایت ها تا زمان فردوسی در میان مردم نیز نقل میشدند این داستانهای شفاهی ریشهی هفت تا ده هزار ساله دارند.
اشغال فلات ایران از سوی مادها و پارسها با ایجاد شهرهای بزرگ و باشکوه همراه است مانند شهرهای اکباتان (همدان) و پاسارگاد پایتخت قدیمی امپراطور ماد که از سوی کوروش دوم بنیان گذاشته شد.
همچنین تخت جمشید که داریوش اول آن را در نزدیکی پاسارگاد به وجود آورد و به صورت پایتخت هخامنشیان درآمد.
شهر راگس یا راجس (ری) در چند کیلومتری شهر ری کنونی یکی از پرجمعیتترین شهرها بود. تمامی این شهرها با استفاده از سیستم قنات توانستد آب خود را تامین کنند و به حیات خود ادامه دهند زیرا در آن زمان رودها و یا چشمه هایی بیش از امروز وجود نداشته است.
ما به هر حال قدیمیترین قنات ثبت شده در تاریخ به سههزار سال پیش (٣٠ قرن قبل)، برمیگردد که در آذربایجان و ارمنستان حفر گردیده است. در پی آن، در دورهی داریوش کبیر (4٨6-5٢١ ق. م) که اوج شکوفایی و اقدامات آبیاری و حفر کاریز در سرتاسر فلات ایران به شمار میرود.
قناتهای متعددی در قلمرو فلات ایران و در عمان و مصر حفر شده است. بر اساس کاوشهای باستانشناسی این باور وجود دارد که کاریزهای ایجاد شده درنواحی جنوبی خلیج فارس، خراسان، یزد و کرمان در دورهی هخامنشیان ساخته شده و قنوات قدیمی قم و بسیاری دیگر از مناطق ایران در عصر ساسانیان و قنوات تهران در دورهی صفویه و قاجاریه حفر شده است.
از مطالعه ی کتب قدیم و آثار باستانی ایران پیمیبریم که کندن کاریز و تعمیر آن و آبیاری و زراعت کاری مقدس محسوب میشده است. در وندیداد که زرتشتیان آن را کتاب الهی میدانند و بعضی نیز آن را دایرةالمعارف فرهنگ باستان محسوب میکنند چنین جملاتی وجود دارد:
«سوگند یاد میکنم به جاری کردن آب خنک در خاک خشک (کاریز) و عمارت راه و سوگند یاد میکنم به زراعت و کاشتن درخت میوه».
آقای گوبلو، دانشمند فرانسوی که حدود بیست سال در ایران اقامت داشته و در زمینهی آب در ایران کار کرده است، این سیستم باستانی دستیابی به آب زیرزمینی را قابل مطالعه می یابد.
و بر این اساس وقتی به وطن خود (فرانسه) برمیگردد موضوع دکترای خود را قنات انتخاب میکند و با سفرهای متعدد به مناطق مختلف جهان و با استفاده از 5٣4 منبع علمی، تحقیقی، کتاب یا تز دکترای خود را تحت عنوان «قنات فنی برای دستیابی به آب در ایران» مینویسد.
او در این نوشتهی خود ثابت میکند که قنات اختراع ایرانیان است و دهها قرن هم قدمت دارد در حالی که چینی ها فن قنات را تازه چند قرن پس از ایرانیان آموختهاند، گوبلو در کتاب خود که در سال ١٩٧٩ انتشار یافته مینویسد:
«همه چیز دال بر آن است که نخستین قناتها در محدودهی فرهنگی ایران ظاهر شدهاند و انگیزهی اصلی از حفر قنات، باور و فرهنگ یکجانشینی و توسعهی کشاورزی و آبادی بوده است به طوری که این صنعت در میان ترکهای شرقی و اعراب که فرهنگ کوچ نشینی داشتهاند رونق نیافته است».
گوبلو دهها صفحه از کتاب خود را به بررسی صادر شدن فن قنات از ایران به دیگر کشورهای شرق و غرب و غیره اختصاص داده است اما برای جلوگیری از طولانی شدن مقاله فقط به ذکر نکات زیر که در واقع نتیجه گیری کوچکی از نوشته های مهم این دانشمند فرانسوی است اکتفا میشود.
این دانشمند در نتیجه سالها تحقیق و نیز سفر به کشورهای مختلف و همچنین استفاده از صدها منبع، معتقد است که خاستگاه اصلی قنات ناحیه آذربایجان غربی ایران و ارمنستان فعلی در منطقه معادن سرب این نواحی می باشد.
و این فن دستیابی به آب زیرزمینی ، در محیط فرهنگی ایران در اوائل هزارهی اول قبل از میلاد مسیح، اختراح شد و سپس به سرعت در دیگر نقاط کشور و در خارج از آن رواج یافت این فن دستیابی به آب زیرزمینی در سالهای ٨٠٠ قبل از میلاد به وسیلهی کشاورزان در داخل فلات ایران رواج پیدا کرد.
و از آنجا به سایر نقاط جهان گسترش یافت. به عنوان مثال حدود 5٠٠ سال قبل از میلاد مسیح ایرانیان، آموزش فن حفر قنات را به مصر و حدود ٧5٠ میلادی مسلمانان بنیامیه این فن را از آنجا به اسپانیا منتقل کردند و سپس از آنجا به مراکش منتقل شد.
 و حدود سال ١5٢٠ میلادی به آمریکا به ویژه منطقه ی لسآن جلس فعلی، انتقال یافت (به موجب بررسیها، آب لسآن جلس آمریکا ابتدا به وسیلهی قنات تأمین میشده است) و در سال ١54٠ میلادی به ناحیهی پیکارد شیلی منتقل شده است.
بررسیهای گوبلو ثابت میکند که سیستم قنات تازه در سال ١٧٨٠ یعنی در حدود ٢٢5 سال قبل به چین شرقی (ناحیه تورفان) رسیده است.
در پایان هم گفتگویی بابرخی از استادکاران دیرینه شهرمان ترتیب داده ایم تا از دوران حیات قنات تا خشک شدن آنها مطلع شویم.
حاج غلامحسین فلاحزاده فرزند محمد 72 سال سن ساکن شهرستان ابرکوه یکی از مقنی ها و استادکاران قدیمی و زبردست می باشند که حدود 15 سال در قنات بیژدنگ ابرکوه با همکاری و همراهی آقای حاج علی فرزند مهدی (حاج علی قیومی) مشغول فعالیت بوده اند. در طول مدت 15 سال فعالیت در قنات های بیژدنگ حدود 7 حلقه چاه را حفاری نمودند که هر کدام به ارتفاع 32 گز (32 متر) بوده است و حفر پشته چاه هم به طول 100 گز (100 متر) می باشد.
برای حفر پشته بایست 2 الی 3 روز می رفتیم و پشته می زدیم و بعد مرد (کارگر) بایستی سنگ ها رو از چاه توسط دول بیرون بکشد.
برای اینکه چاههای قنات در راستای هم قرار بگیرد و خم و پیچ نداشته باشد و به اصطلاح ما باید راستی بگیریم و این عمل هم به اینصورت انجام میشد که ابتدا دو تکه سنگ شاقولی را با دو طناب به ارتفاع چاه به عمق چاه می فرستادیم.
و در ابتدای پشته سمت چپ این شاقول را نگه می داشتیم و یه چراغ کاربیت یا مندو را توسط کارگر در انتهای پشته قرار می دهیم و بایست با بستن یکی از چشمان و دقت کردن شاقول با نور چراغ در یک راستا قرار بگیرد.
و این عمل در قسمت راست پشته هم همینگونه انجام میشد و هر 2 متر یا 3 متر پشته که جلو می رفت بایست این راستی را انجام داد تا از مستقیم بودن پشته اطمینان حاصل کرد و راسته کردن پشته تا 100 متر آن ادامه داشته است .
***** چراغ مندو (چراغ موشی)
چراغ مندو اولین چراغ هایی بود که در گذشته از آن استفاده می کردیم که با مندو(روغن کنتو) روشن می ماند. و بعدها از چراغ کاربیت استفاده کردیم که این چراغ به ما کمک می کرد که هوا اگر زیاد از حد مرطوب می شد.
 شعله آن خاموش میشد و خبر از دم زیاد چاه می داد و هشداری بود برای بیرون امدن از چاه. قنات های عز آباد – سهراب – اسطح – حسام اباد – مغاصمه – بیژدنگ و نبادان بزرگ را من لایروبی و پشته زنی کرده ام .
****کلنگ یک سر
و یکی از اصلی ترین وسیله ما کلنگ یک سر می باشد که با توجه به نوع استفاده انواع مختلفی داشت. مثلا برای محلی که سنگ بود بایست از کلنگی که سر آن کٌت (کند) می باشد استفاده کنیم و برای محلی که گل می باشد و نرم تر بایستی حتما از کلنگ سر تیز استفاده شود.
دستمزد
 در گذشته دستمزد بسیار اندک بود طوری که پایان کار مقداری توت خشک یا انجیر خشک شده و از این قبیل خشکبارها می دادند یا اینکه شب جمعه تا شب جمعه برات یا حواله به عنوان دستمزد می گرفتیم.
بعدها مزد افراد را به عنوان نفقه قنات جمع آوری می کردند به گونه ای که هر فردی نسبت به شبانه روزی آب خود، سر خرمن (هنگام درو کردن گندم) سهم مشخص شده را تحویل می دادند و انباردار هم حواله ای را در پایان کار به مقنی ها داده و آنها سهم خود را بطور جداگانه دریافت می نمودند. (استاد کار یه مقدار مشخصی داشت و مرد هم یه مقداری و دول کش هم مقدار معینی را دریافت می نمودند.)
عباس رحیم آقا عزیز آباد که کارشناس امیدسالار بود قیمت دستمزد حفر چاه را وی تعیین می کرد. و مشخص می نمود که هر کس به فراخور زحمتی که کشیده چه دستمزدی دارد. مثلا می گفت این قسمت که گل نرمتری داشته است متر آن یک سنگ گندم دستمزد فلان کارگر می باشد. و قسمتی که سول بوده 7 من گندم و دم چاه متری 2 سنگ گندم و قسمتهایی که سنگ بوده 8 من گندم دستمزد می باشد.
خاطراتی از کار مقنی گری
(حاج غلامحسین فلاحزاده):
یکسال رفتیم قنات حکیم در نورآباد که صاحب آن آقای هوشمند بودند و قنات کور (بسته) شده بود و حاج محمد نجاتی و حسن رمضان استاد بودند که به اتفاق هم به آنجا رفتیم.
با هم داخل چاه رفتیم و با چوبی محکم به پشته زدیم تا بتوانیم راه آب را پیدا کنیم ولی متاسفانه موفق نشدیم و نا امیدانه از چاه بیرون امدیم من آن زمان موتور چی این چاه بودم و فردا صبح آمدم برای روشن کردن موتور چاه دیدم که تا 8 پله از پاکنده (موتور خانه) آب اومده بالا و اصلا نمیشه داخل موتورخانه رفت به همین علت اقای هوشمند را خبردار کردیم و ایشان با موتور آب کش آب را تخلیه کردند تا توانستیم موتور چاه را روشن کنیم.
من از سن 10 سالگی مشغول به حرفه مقنی گری شدم .
روزهای زمستان که هوا بسیار سرد بود بایست لباس های خود را ابتدا گرم و خشک کنیم و بعد بپوشیم و مشغول کار شویم.
پشته هایی که سنگ بیشتری داشت وقتی که کار تمام میشد میامدیم برای استراحت چون پودر سنگ و آب در پشته زیاد می باشد کل بدن سفید میشد مانند کسی که در آسیاب کار می کند.
صبح تا ظهر در قنات بیژدنگ کار می کردم و عصر ها هم برای حفر چاه در خانه ها می رفتم.
برای اینکه آب درون پشته ها مانع کار نشود بایست لاگنده (گر نر بدون ریگ را با پا محکم می کوبیدند تا سفت شود مانند گل کوزه گری)تهیه کرد و برگاه بست تا آب مانع فعالیت نشود و با پارچه که به چوبی بسته می شد.
محل را در برگاه در نظر می گرفتند برای این پارچه که در پایان کار بتوانند این پارچه را بردارند و راه آب آزاد شود و تخلیه صورت پذیرد و محل کار برای فردا صبح کمتر آب داشته باشد.
و جاهایی را که گل شولاتی بود بایست با تخته سنگهایی بزرگ مهار کرد یا گل ساروج و این هم کاری بسیار دشوار بود.
استاد کارهای قدیم ابرکوه :
قدیمی ترین استاد کار قنات که ما می شناختیم آقای مهدی حاج میراز اسماعیل
استاد محمود مهدی ها
استاد حاج رضا قلی
استاد حاج مهدی قیومی
استاد حاج اسماعیل کربلایی زینل رئیس آبادی
حاج محمد عمیقی
حاج رضای رضاشعبانعلی احمد آبادی
قنات هایی که هنوز دارای آب جاری می باشند :
در گفتگویی دیگر با استاد کار و کارشناس قنات در شهرستان از ایشان در مورد قنات هایی که هم اکنون به حیات خود ادامه می دهند و قناتهایی که خشک هستند سوالاتی را مطرح کردیم تا بیشتر از وضعیت موجود با خبر باشیم.
حاج محمد حسین نجاتی ابرقویی متولد 1318 ه ش متولد شهرستان ابرکوه که حدود 40 سال است به عنوان کارشناس قنات شهرستان نیز شهرت دارد.
در طول این مدت کارشناسی ایشان از طول قنوات و ماده چاه های آن و مقدار آب دهی آن مطلع می باشد.
به گفته وی حدود 40 الی 50 سال گذشته حدود 70 رشته قنات در مناطق ابرکوه – فراغه و مهرآباد احیا بوده است . که در حال حاضر 14 قنات وجود دارد که آب در آن جاری می باشد. و تعدادی هم چاه بجای قنات زده شده است و مابقی خشک و تبدیل به چاه شده اند.
قنات اٌسطٌح به فاصله سه کیلومتر و دارا بودن 70 لیتر آب در ثانیه و 17 نفر مالک یکی از بزرگترین قنات شهرستان و شاید استان یزد باشد.
قنات باوک که با فاصله 3 کیلومتر و 16 لیتر آب که در ارتفاع 35 متری دارای اب است دومین قنات پر آب شهرستان محسوب می شود.
قنات شهاب آباد که در محل قنات چاه حفر شده
قنات نقی اباد روستای احمد آباد
قنات فیروز آباد با فاصله 9 کیلومتر و 25 لیتر آب در ثانیه
قنات مزرعه گدستان (گزستان ) که چاه بجای قنات حفر شده و حدود 20 لیتر آب در ثانیه دارد.
قنات برگیمه (ابرجامه) چاه به جای قنات
قنات نبادان بزرگ (نو آبدان بزرگ) که آب آن به مزارع محله گلکاران هدایت می شود و بوخوم اصلیو ماده چاه آن نزدیک کارخانه کاشی کوثر می باشد و حدود 20 دقیقه آب این قنات در گذشته وقف درخت سرو 5000 ساله ابرکوه می باشد. آب این قنات در گذشته آب 8 آسیاب آبی بزرگ را تامین می کرده است (آسیاب حاج خان – رضا قلی خان – آقا حسن – محله – باغچه- جوجه و ... از جمله اسامی آسیاب های در طول این مسیر می باشد.
قنات مدوئیه 15 لیتر آب دارد. طولانی ترین قنات ابرکوه قنات مدوئیه است که 9 کیلومتر طول دارد و ماده چاه آن 52 متر ارتفاع دارد و بوخوم اصلی آن هم نزدیک کارخانه کاشی کوثر است که نزدیک قنات نبادان بزرگ می باشد.
قنات اردی که 20 لیتر در ثانیه اب دارد.
قنات دشت مهرآباد 20 لیتردر ثانیه آب دارد.
قنات جعفر آباد فراغه (قبلا پر آب ترین قنات منطقه ابرکوه محسوب میشده) 20 لیتر در ثانیه دبی آب آن می باشد
قنات علی آباد صفی آباد 20 لیتر در ثانیه .
قنات نوش آباد فراغه چاه بجای قنات می باشد (10 متر از قنات پایین تر رفتند)
قنات های خشک شده:
قنات سنی (که اگر 5 متر حفاری در قنات انجام شود آب فراوانی را دارا می باشد که هم اکنون مجوز این کار صادر نمی شود)
قنات موجورآباد (منطقه ای در بالای روستای شهراباد ابرکوه)
قنات خسرو آباد که در گذشته 60 لیتر آب داشته است.
در گذشته برای مشخص کردن مقدار آب یا آب در بوخوم قنات از روشهای مختلفی این کار را انجام می دادند.
اول از ابتدای مزرعه که شروع می کردند شیار یا محل عبور آب را مشخص می کردند و از ابتدای اصطلاحا زهمون (محلی که دیگر آب بیشتر به بالا نفوذ نمی کند ) شروع می کردند و نسبت به شیب و ارتفاع ی که بدست می آوردند حدس می زدند که آب در چه ارتفاع یا سطح از زمین وجود دارد.
و دوم اینکه مناطقی که دارای پوشش گیاهی بیشتری بود (خار و خاشاک) آن منطقه آب بیشتری داشت نسبت به مناطق خشک و از این طریق هم میشد حدس زد.
اذکار مقنی گری:
مقنی توسط طنابی که به چرخ چاه می باشد به سمت پایین چاه هدایت می شود و هر دور چرخ چاه حدود یک متر می باشد و مقنی زمانی که یک متر پایین میرفت ذکر الله را به زبان می آورد و کارگر در بالای چاه متوجه میشد که بسلامت مسیر طی میشود و هنگامی که به پایین چاه میرسید ذکر لا اله الا الله – محمد ا رسول الله علی ولی الله حقا حقا و اینکه خدا بر حق است و رسول خدا هم بر حق است گفته میشد و کارگر متوجه میشد که مقنی به عمق چاه رسیده و در حال آماده شدن برای فعالیت می باشد.
و هنگامی که مقنی به کارگر می گوید دست بده بیا به این معنی که دول را تا یک متری عمق چاه پایین بفرست (کارگر با باز کردن هر دو طناب متوجه می شود که یک متر رسیده به عمق کجاست) و مقنی دول پر از سنگ یا گل را به حلقه می زند و و ذکر الله را می گوید و کارگر متوجه خواهد شد که باید دول را بالا بکشد.
***تشتک انداختن در گذشته :
طریقه کارفنجان یاساعت بدین گونه بوده که میرآب با چشم دوختن به فنجان با هر بار پرشدن و غرقشدن آن و خوردن کاسه به کف دیگ یک فنجان یا هفت دنگ و نیم یا (7 دقیقه و نیم امروزی) محاسبه نموده و یک سنک کوچک برای هر بار غرقشدن کاسه در یک کیسه یا یک ظرف سفالی می گذاشته است.
تا تعداد فنجانها و زمانی که سهامدار قنات آب براب باغ خود یا زمین میبرده را دقیقاً حساب کند مثلاً اگر 10 سنگ درون کیسه باشد یعنی 10 فنجان یا معادل امروزی 75 دقیقه آب قنات را فرد استفاده کرده است.
اگر فردی 10 فنجان سهم از قنات داشته باید (معادل امروزی هفتاد و پنج دقیقه) یعنی مدت زمانی که 10 فنجان آب پر شود آب قنات را به زمین یا باغ خود رها میکرده است و با اعلام جار زدن و یا شیپور زدن یا یک صدای قراردادی فرد بعدی آب را به باغ یا زمین خود منتقل میکرده و به همین ترتیب... معمولاً محل استقرار دایمی فنجان و مدیر آن (میر آب) خانه فنجان بوده است.
 اما در فصل تابستان گاهی ممکن است فنجان را به محل اصلی تقسیم آب ببرند. کالیستنس مورخ یونانی که در لشکرکشی اسکندر مقدونی به ایران همراه او بود و رویدادهای روز و مشاهداتش را به طور منظم یادداشت می کرد در یادداشتی که بعداً با محاسبات تقویمی معلوم شده که متعلق به سپتامبر 328 پیش از میلاد است نوشته است.
در اینجا (ایران)، در دهکدهها که آب را بر حسب نوبت به کشاورزان برای زراعت میدهند، یک فرد از میان آنان (کشاورزان) انتخاب میشود تا بر زمان نوبت (و تقسیم زمانی سهام) نظارت داشته باشد.
این فرد در کنار مجرای اصلی آب و محل انشعاب آن میان کشاورزان، بر سکویی مینشیند و ظرفی فلزی را که سوراخ بسیار ریزی در آن تعبیه شده است در ظرفی بزرگتر و پر از آب قرار میدهد.
 که پس از پر شدن ظرف کوچک (یک بار و یا چند بار) که به آهستگی و طبق محاسبه قبلی ابعاد سوراخ آن صورت میگیرد، آب را قطع و آن را به جوی کشاورز دیگر باز میکند و این کار دائمی است و این وسیله (ساعت آبی) عدالت را برقرار کرده و از نزاع کشاورزان بر سر آب مانع میشود.


منبع: دو هفته نامه 15دی ابرکوه در هفتاد و دومین شماره انتشار
منبع: ايرنا
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار