مروری بر روزنامه‌های پنج شنبه ۱۱ آبان
دیدار سه جانبه رؤسای جمهور سه کشور ایران، آذربایجان و روسیه در تهران، جزییات بودجه رقابتی ۹۷، بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با رئیس جمهور روسیه، حضور داعش در منهتن آمریکا، پیشنهاد حضور آزمایشی بانوان در ورزشگاه ها، وزیر کشور در آستانه استیضاح، تحلیل اظهارات عارف در مورد اصلاح طلبی و دیگر موضوعات روز از محورهایی است که روزنامه‌ها در گزارش‌های خبری و تحلیلی خود به آن‌ها پرداخته اند.
کد خبر: ۵۱۸۵۴۹
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۶ - ۱۳:۵۶ 02 November 2017
دیدار سه جانبه رؤسای جمهور سه کشور ایران، آذربایجان و روسیه در تهران در پی سفر پوتین و الهام علی اف به ایران، جزییات بودجه رقابتی ۹۷، بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با رئیس جمهور روسیه، حضور داعش در منهتن آمریکا، پیشنهاد حضور آزمایشی بانوان در ورزشگاه ها، وزیر کشور در آستانه استیضاح چند ماه بعد از رای اعتماد از مجلس، تحلیل اظهارات عارف در مورد اصلاح طلبی و دیگر موضوعات روز از محورهایی است که روزنامه‌ها در گزارش‌های خبری و تحلیلی خود به آن‌ها پرداخته اند.

به گزارش تابناک، روزنامه‌های امروز پنچ شنبه یازدهم آبان ماه در حالی بر پیشخوان مطبوعات قرار گرفت که بیشتر آن‌ها اجلاس سه جانبه رؤسای سه کشور ایران، روسیه و آذربایجان را با عناوینی همچون شرکای استراتژیک و اتخاد ثلاثه منعکس کردند.

صفحه نخست بیشتر روزنامه‌های امروز تحت تاثیر سفر روز گذشته پوتین و الهام علی اف به ایران و دیدارهای آنان با مقامات ایرانی و سخنان رد و بدل شده در این گفتگو‌ها قرار گرفته است. روزنامه ایران با چاپ تصویری از سه رئیس جمهور حاضر در اجلاس سه جانبه روز گذشته در حالی که دست در دست هم قرار داده اند عنوان «روحانی: روسیه شریک راهبردی و دوست ایران است» را تیتر کرد و روزنامه شهروند با انتخاب عنوان «شرکای استراتژیک» گزارشی از دیدار روز گذشته پوتین و مقام معظم رهبری و رئیس جمهور ایران را منتشر کرد. روزنامه قانون با عنوان «اتخاد ثلاثه» به این موضوع پرداخت و تیتر یک و عکس اصلی صفحه نخستش را به همین موضوع اختصاص داد.
تعدادی دیگر از روزنامه‌ها دیدار پوتین و مقام معظم رهبری و بیانات ایشان در این دیدار را برجسته کردند. روزنامه‌های قدس، کیهان، فرهیختگان و خراسان بخشی از سخنان رهبری مبنی بر حذف دلار از مبادلات و منزوی کردن آمریکا را در تیترهای نخست خود گنجاندند.

در ادامه تعدادی دیگر از یادداشت‌ها و گزارش‌های چاپ شده در روزنامه‌های امروز را مرور می‌کنیم:

اصلاح‌طلبی عارف، اصلاح‌طلبی مردم؛ کدام‌یک سیاسی است؟ 
 همدلی در گزارشی با با طرح این سوال که اصلاح طلبی عارف سیاسی است یا اصلاح طلبی مردم به بررسی مواضع اخیر او پرداخت و نوشت: محمدرضا عارف یک‌بار دیگر از عملکرد چند سال اخیر خود و شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاحات دفاع کرد. تلاش زیادی باید صورت گیرد که مصداق‌های موفقیت وی در عرصه سیاسی شناسایی شود؛ اما خودش همواره از نشانه‌هایی سخن به میان می‌آورد که بیش از آنکه مدعایش را ثابت کند، ناظر بر تناقض آشکار است. در این یادداشت قصد بر این است برای بار چندم به انحراف اصلاحات اشاره شود و با تاسی از سخنان عارف، دلیل این وضعیت را حضور افرادی، چون وی و تلقی آن‌ها از اصلاح‌طلبی معرفی کرد. 
عناوین اخبار روزنامه همدلی در روز پنجشنبه ۱۱ آبان :
محمدرضا عارف در جمع اعضای جامعه اسلامی دانشگاهیان دانشگاه صنعتی شریف کما‌فی‌السابق سعی کرد خود را رابطی تاثیرگذار میان بدنه اجتماعی اصلاحات و نظام جمهوری اسلامی نشان دهد. او در ابتدای سخنان خود گفت: «با وجود اسناد بالادستی در کشور، تعامل و همکاری استادان دانشگاه برای اجرایی شدن این اسناد ضرورت دارد». اولین سوالی که از عارف باید پرسید از این قرار است: آیا کار ویژه اساتید اجرای اسناد بالادستی است؟ آیا ایشان تصور می‌کند که اساتید دانشگاه مجریان اسناد بالادستی هستند؟ من اطلاع دقیقی از نحوه آموزش و پژوهش در رشته‌های فنی و مخابرات ندارم. آیا در این حوزه اساتید به دنبال اجرای اسناد هستند؟ با این اوضاع تکلیف پژوهش و کشف حوزه‌های جدید فناوری و جابه‌جایی مرزهای دانش بشری در کجای قاموس رشته‌های فنی جای می‌گیرد؟ البته به این لحاظ بر روی رشته‌های فنی تاکید می‌شود؛ چون خود جناب عارف فارغ‌التحصیل و استاد این چنین رشته‌هایی است. لابد ایشان در طول تدریس خود در دانشگاه سعی کرده است در کلاس‌های درس به دانشجویان نحوه اجرای اسناد بالادستی را آموزش دهد. وی اگر معتقد است اساتید و دانشگاهیان نقش به‌سزایی در دست‌یابی به مسائل راهبردی کشور دارند، باید امکان بستری را فراهم کند که هریک از این افراد توانایی ظهور و رشد ایده خود را داشته باشند. تنها از طریق مواجهه افکار و ایده‌های گوناگون و گاه متضاد است که امکان رشد شاخص‌های علمی فراهم می‌شود. راهبردهای یک کشور تنها در صورتی می‌تواند با اتکا بر علم به موفقیت خود امیدوار شود که در چارچوب پارادایم‌ها و رژیم‌های حاکم علمی تبیین شده باشد. علم، نظام دستوری نیست. علم بستری است که با ابتنا بر آن می‌توان راهبرد‌ها را شناسایی و تبیین کرد.

در بخش دیگری عارف به سراغ سیاست می‌رود. او می‌گوید: «اصلاح‌طلبان در اکثر انتخاباتی که در دهه ۸۰ برگزار شد، عمدتاً پیروز نشدند؛ البته در انتخابات سال ۸۸ هیچ جریانی پیروز نشد و بعد از آن هم به دلایل شرایط خاص کشور، جریان اصلاح‌طلب در تنگنا و محدودیت قرار گرفت.» وی در همین زمینه ادامه داد: «در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ در بنیاد امید ایرانیان و دیگر نهادهای اصلاح‌طلبی بحث‌های زیادی درباره چگونگی حضور و فعالیت جریان اصلاحات در مناسبات سیاسی صورت گرفت.» عارف به‌صراحت مدعی شده که اگر در دهه ۹۰ پیروزی برای اصلاح‌طلبان به‌دست آمده، ناشی از عملکرد و حضور وی در عرصه انتخابات است. اینکه وی می‌گوید مسبب پیروزی اصلاحات است، به دلیل تقلیل کل جریان اصلاحات در فرایند انتخابات است. مهم‌ترین شکاف میان بدنه اجتماعی و افرادی، چون عارف از همین طرز تلقی است.
 عارف گمان می‌کند پیروزی لیست‌های متبوع وی یعنی پیروزی اصلاحات. در حالی که مردم جامعه اساساً تلقی دیگری از اصلاحات دارند. آن‌ها وقتی اصلاح‌طلبان را با آغوش بازمی‌پذیرند، به دنبال تصدی مناصب دولتی و حکومتی توسط افراد منسوب به این جریان نیستند. مردم با انتخاب اصلاحات به دنبال پیگیری مطالبات خود هستند. جریان اصلاحات از روز اول شکل‌گیری همواره بر حضور حداکثری تمامی گروه‌ها و دسته‌بندی‌های اجتماعی در عرصه سیاست‌ورزی تاکید کرده است. اما دستاورد حضور اصلاح‌طلبانی مانند عارف در عرصه سیاست نه تنها به این تکثرگرایی کمکی نکرده است، بلکه حتی برخی امیدهای اجتماعی را بر باد داده است. عارف در این مراسم گفته است: «به این نتیجه رسیدیم که باید در همه صحنه‌ها و رویدادهای مهم حضور جدی و تاثیرگذار داشته و تلاش کنیم که در ساختار قدرت نقش‌آفرینی بیشتری داشته باشیم.» این جمله هم دلیل واضح طرز تلقی عارف از سیاست‌ورزی است. او همواره به دنبال شراکت در قدرت است. اصلاح‌طلبی برای عارف یعنی حضور وی و دوستانش حول قدرت. با این اوصاف وی مدعی هم هست. او می‌گوید: «در انتخابات سال ۹۲ معتقد بودیم باید تمام‌قد و با پرداخت هرگونه هزینه‌ای در انتخابات شرکت کنیم. دهه ۹۰ برای اصلاح‌طلبان دهه بازگشت به حاکمیت و کم‌کردن فاصله تحمیل‌شده با حاکمیت است و در اولین آزمون جدی اصلاح‌طلبان در این دهه یعنی انتخابات سال ۹۲، سرافرازانه از این آزمایش بیرون آمدند.» باید از وی پرسید ایشان دقیقاً چه هزینه‌ای در دوران فعالیت سیاسی خود پرداخت کرده‌اند؟ سال ۱۳۸۸ بزنگاهی بود که بسیاری از اصلاح‌طلبان در آن هزینه‌های هنگفتی پرداخت کرده‌اند. 

آقای عارف در سال ۸۸ دقیقا کجا بوده؟ مهم نیست رویکرد ایشان به محصوران و معترضان به انتخابات آن سال چیست. شاید وی وقایع آن سال را نپسندد، اما باید دقت کرد که پیروزی سال ۹۲ در انتخابات ریاست جمهوری و سال ۹۴ در انتخابات مجلس شورای اسلامی حاصل سرمایه اجتماعی بود که در سال ۸۸ ذخیره شد. بر کسی پوشیده نیست که هزینه اصلی در پیروزی انتخابات پیاپی را کسانی پرداخته‌اند که تا حدودی برای همیشه از حضور در پست‌های حکومتی محروم شده‌اند. اما شاه‌بیت سخنان عارف به آنجایی برمی‌گردد که می‌گوید: «به نظر من مهم‌ترین دستاورد جریان اصلاحات در دهه ۹۰ تشکیل شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان است و با تشکیل این شورا، جریان اصلاحات ظرفیت خود را نشان داد.» بر کسی پوشیده نیست که دستاورد شورای عالی اصلاحات تدوین لیست امید و پیروزی این لیست در انتخابات اخیر است. خود عارف نظرش در مورد لیست امید چنین است: «توقع نداشتیم که کسانی که با برند «امید» وارد مجلس شدند، رودرروی ما قرار بگیرند». واقعاً بزرگ‌ترین دستاورد سیاست‌ورزی وی در همین جمله خلاصه شده است. شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاحات به‌عنوان مهم‌ترین دستاورد جریان اصلاحات افرادی را روانه مجلس کرده است که مقابل خودشان قرار گرفته‌اند. 
به نظر می‌رسد مادامی که جریان اصلاحات با تکیه بر افرادی، چون عارف تمامی فعالیت سیاسی را در فرایند انتخابات محدود کند، بیش از این انتظاری نیست. آن‌ها گمان می‌کنند با عمل فیلترینگ افراد باید کسانی را در لیست گنجاند که وفادار به شورای عالی سیاست‌گذاری باشند. یعنی بر سازوکاری تاکید می‌کنند که همواره توسط رویکرد اصلاح‌طلبی مورد نقد قرار گرفته است. با این اوصاف باید گفت: تنها راه شکوفایی مجدد اصلاحات چشم‌پوشی از انتخابات و حضور در عرصه قدرت حکومتی است. تنها زمانی اصلاحات زنده است که به‌جای قدرت حکومتی، بدنه اجتماعی و مطالبات مردمی مقابل دیدگان اصلاح‌طلبان قرار گرفته باشد.

الزامات پایان ائتلاف سیاسی اصلاح طلبان
جهانبخش خانجانی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: جریان اصلاحات به لحاظ وجود گزینه‌های مناسب برای انتخابات ریاست‌جمهوری غنی است و تعداد زیادی از شخصیت‌ها و نیروهای اصلاح‌طلب هستند که قابلیت کاندیدا شدن برای انتخابات ریاست‌جمهوری را دارند. به هر حال برای معرفی گزینه مناسب در انتخابات ریاست‌جمهوری آتی باید مولفه‌ها و شرایط موثر در انتخابات را در نظر گرفت و بر اساس شرایط روز عمل کرد. ممکن است در شرایطی کاندیدایی اصلاح‌طلب را وارد عرصه رقابت‌های انتخابات کنیم و پیروز انتخابات باشیم. از الان نمی‌توان پیش بینی کرد که شرایط سیاسی کشور به چه سمتی پیش خواهد رفت. اصلاح‌طلبان باید تاکتیک‌ها و استراتژی‌ها را بررسی کنند. اینکه به سمت گزینه‌هایی غیر اصلاح‌طلب برویم یا نرویم بستگی به این مساله دارد که شرایط کشور در آن برهه زمانی چه چیزی باشد. باید ببینیم که اگر با ائتلاف بتوان به پیروزی رسید، به این تاکتیک تن داد و اگر احساس کنیم که با کاندیدای اصلاح‌طلب می‌توان پیروز انتخابات شد و طیف وسیعی از همراهان سیاسی‌مان را از دست نمی‌دهیم، طبیعتا این راهبرد اولویت خواهد داشت. 
عناوین اخبار روزنامه اعتماد در روز پنجشنبه ۱۱ آبان :
شرایط اگر به گونه‌ای باشد که برخی از چهره‌های مطلوب ما از گردونه رقابت حذف شوند یا در چنبره نظارت اسیر شوند، ضروری است که با برخی از نیروهای معتدل و اصولگرای معقول ائتلاف کنیم و نگذاریم که کشور به دست عناصر رادیکال بیفتد و سرنوشت کشور را به سمت ویرانی و تباهی پیش ببرند. شرایط امروز اصلاح‌طلبان طبیعتا نسبت به سال ٩٢ تغییر کرده است. باید توجه داشت که اصلاح‌طلبی یک پروسه و یک فرآیند مستمر است. اینطور نیست که آن را به مقطع زمانی خاصی نسبت دهیم. برای اینکه اصلاح‌طلبان به تمام خواسته‌های‌شان دست پیدا کنند، نیاز به زمان و توسعه‌یافتگی عناصر مختلف حاکمیت، احزاب، گروه‌های سیاسی و نهادهای مدنی دارند. همه این‌ها باید دست به دست هم دهند تا بتوان شرایط مناسبی را در کشور رقم زد. اصلاح‌طلبان دچار محدودیت‌هایی هستند و باید به این محدودیت‌ها در انتخاب روش‌ها و تاکتیک‌ها دقت و توجه لازم و کافی داشته باشند.

فرانسوی‌ها همچنان زشت 
وطن امروز در گزارشی با عنوان «فرانسوی‌ها همچنان زشت» نوشت: وزیر خارجه فرانسه می‌گوید فعالیت‌های ایران تهدیدی است برای منطقه خاورمیانه و گامی است بر خلاف منافع واشنگتن و پاریس. او که در واشنگتن سخنرانی می‌کرد گفت: کشورش نمی‌تواند جاه‌طلبی‌های هژمونیک ایران در منطقه را بپذیرد. فرانسوی‌ها که در بازی پاره شدن برجام، نقش محوری برای متقاعد کردن دولت حسن روحانی برای تداوم محدودیت‌های برجام را برعهده گرفته‌اند، به مرور مواضع خود در قبال برجام را پس از ترامپ روشن‌تر می‌کنند. به گزارش «وطن امروز»، «ژان ایوه لودریان» وزیر خارجه فرانسه شامگاه سه‌شنبه به وقت تهران، میهمان شورای روابط خارجی آمریکا بود و در این نشست، سخنانی را علیه ایران مطرح کرد. لودریان ابتدا به آنچه غربی‌ها «فعالیت مخرب ایران در منطقه» می‌خوانند پرداخت و گفت: «ما نمی‌توانیم دخالت‌های ایران و جاه‌طلبی‌های هژمونیک این کشور را بپذیریم».
عناوین اخبار روزنامه وطن امروز در روز پنجشنبه ۱۱ آبان :  توافق علیه تحریم ؛ مقابله با رژیم صهیونیستی مقدس و خوش‌عاقبت است ؛ ارزان‌‌فروشی LNG به اروپا کلید خورد ؛ روز مرگبار منهتن ؛ فرانسوی‌ها همچنان زشت ؛ بارزانی دفتر ریاست اقلیم را به برادرزاده‌اش تحویل داد ؛ صدور 2 میلیون ویزای اربعین ؛ چندسال مذاکره که عبرتی شویم برای دیگران! ؛ کاتالونیا و موضع ترامپ درباره تجزیه اروپا ؛ لطفأ بفرمایید کنار قبر میرپنج دوم! ؛ با همین گپ زدن‌ها درس عبرت شدیم! ؛
وی افزود: «رفتار ایران با منافع آمریکا و فرانسه در تضاد است. این رفتار تهدیدی است برای منطقه». اظهارات لودریان در حالی است که امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه تاکنون چند نوبت از لزوم مذاکره با ایران برای سال‌های پس از اتمام محدودیت‌های برجامی سخن گفته؛ هدفی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا هم به شکلی دیگر دنبال می‌کند. حالا لودریان این موضع رئیس‌جمهورش را با زبانی دیپلماتیک تکرار کرد و گفت: «ایران نباید به سلاح هسته‌ای دست پیدا کند و برجام هم این هدف را تا ۱۰ سال آینده محقق می‌کند». کارشناسان می‌گویند مواضع فرانسه علیه ایران در قالب همان منافع مشترک آمریکا و اروپا علیه ایران دنبال می‌شود. دونالد ترامپ با مواضع اخیر خود در قبال توافق هسته‌ای، برجام را از مناسبات میان این کشور و ایران خارج کرد. اما او همزمان تمایل دارد کشورهای اروپایی حاضر در توافق ایران و ۱ + ۵ همچنان به این توافق پایبند باشند تا ضمن خروج واشنگتن از این توافق، ایران همچنان محدودیت‌های موجود در برجام را رعایت کند. این البته همه هم‌افزایی آمریکا و اروپا نیست و فرانسه، انگلیس و آلمان اعلام کرده‌اند آن‌ها ضمن حفظ برجام، به دنبال فشار بر ایران برای عقب‌نشینی در منطقه و همینطور محدود کردن برنامه موشکی خود هستند. این مواضع تروئیکای اروپایی در ایران با واکنش مواجه شد و مقامات کشور اعلام کرده‌اند حفظ مشروط اروپا در برجام را قبول نخواهند کرد. در این میان، فرانسه به عنوان محور اروپایی‌ها برای اجرای این پروژه فعالیت می‌کند. وزیر خارجه فرانسه قرار است اواخر نوامبر به ایران بیاید. از سوی دیگر گفته شده است امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه نیز می‌خواهد سال آینده میلادی به تهران بیاید تا پروژه حفظ مشروط برجام و فشار بر ایران در مسائل منطقه و برنامه دفاع موشکی را به صورت جدی مطرح کند. وزیر خارجه فرانسه در همین راستا گفته بزودی به تهران سفر خواهد کرد تا مقدمات سفر امانوئل مکرون به ایران را فراهم کند. وی افزود احتمالا سفرش به تهران نیمه دوم ماه نوامبر انجام خواهد شد. وی که روز سه‌شنبه میهمان شورای روابط خارجی آمریکا بود در این نشست، سخنانی را علیه ایران مطرح کرد.
به نظر می‌رسد در واشنگتن نیز برنامه‌ها حول چگونگی تقسیم کار با اروپا علیه ایران متمرکز است. در همین راستا وزیر خزانه‌داری آمریکا در یک مصاحبه گفت: واشنگتن روی کار با متحدانش برای تحریم ایران به خاطر فعالیت‌های خارج از موضوع هسته‌ای تمرکز کرده است. «استیون منوچین» که هفته جاری سفری به عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی، امارات عربی متحده و قطر داشته، در یک مصاحبه ادعاهای ضدایرانی مقامات واشنگتن را تکرار کرد. این مقام ارشد آمریکایی به وال‌استریت ژورنال گفت: «در حال حاضر کاملا روی کار متحدان‌مان با ما برای تحریم فعالیت‌هایی که خارج از توافق هسته‌ای ایران و گروه ۱ + ۵ است، تمرکز کرده‌ایم». از وزیر خزانه‌داری دونالد ترامپ سوال شد آیا آمریکا آماده هدف قرار دادن شرکت‌ها در اروپا، خاورمیانه و دیگر مناطق جهان که با ایران تعاملات اقتصادی دارند، هست یا نه؟ که وی در جواب گفت: «اظهارنظر درباره این موضوع، ناپخته و نابهنگام است. حداقل در حال حاضر، ما داریم با شرکای اروپایی درباره توافق (برجام) و همچنین مسائل مرتبط با موضوعات خارج از توافق کار می‌کنیم».

نزدیکی دو سوی ارس
 شرق در گزارشی با تحلیل روابط دو کشور ایران و آذربایجان نوشت: رابطه ایران و جمهوری آذربایجان، در دهه ٧٠ در دوره ریاست‌جمهوری آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی آغاز شد. ایران استقلال جمهوری آذربایجان را به رسمیت شناخت. شروع این رابطه با دوستی همراه بود و رابطه تجاری و اقتصادی در رأس این مناسبات بود، اما به‌تدریج با نزدیک‌شدن آذربایجان به نهادهای غربی و در ادامه، نزدیکی باکو با تل‌آویو و ادامه سیاست‌های قومیتی این رابطه به تیرگی گرایید.

مرزهای دریایی ایران و آذربایجان یکی از اختلاف‌های دو کشور است؛ با وجود گذشت دو دهه از تأسیس کشور جمهوری آذربایجان، مرزبندی دریایی دو کشور هنوز مشخص نشده است. وجود میدان‌های نفتی و گازی متعدد در این منطقه موجب اختلاف‌نظر دو کشور بر سر تعیین خط مرزی شده است. با توجه به وجود پنج کشور ساحلی در اطراف دریای خزر، ایران دارای سهمی حداقل ۲۰ درصدی از این دریاست؛ ولی دو کشور جمهوری آذربایجان و ترکمنستان سهم ایران را کمتر می‌دانند.
یکی از موضوعات مشترک ایران و آذربایجان در حوزه همکاری‌های دوجانبه، همکاری در زمینه انرژی است. اگرچه این دو کشور بر سر میدان نفتی سردار جنگل در دریای خزر سابقه اختلاف دارند، اما اکنون دو طرف اعلام می‌کنند که برای همکاری در حوزه اکتشاف نفت آمادگی دارند.
در کنار رژیم حقوقی خزر، آلودگی دریا موضوعی مورد بحث است؛ جمهوری آذربایجان تنها کشور حاشیه دریای خزر هنوز پروتکل الحاقی به کنوانسیون دریای خزر را امضا نکرده است. مرز مشترک میان دو کشور مشکل دیگری را به دو کشور همسایه تحمیل کرده است؛ «نفوذ» و «جاسوسی» یا مشکلاتی که برای اتباع دو کشور ایجاد شده است.
اما این تنها اختلاف میان ایران و آذربایجان نیست. اگرچه تنوع فرهنگی و نزدیکی این فرهنگ و پیشینه تاریخی فرصتی برای همکاری دوجانبه است، اما درعین‌حال زمینه‌ای برای شروع مناقشات تاریخی هم هست.
در ۲۱ تیر ۱۳۸۵ جمهوری آذربایجان درخواستی را مبنی‌بر ثبت جهانی جنگل «کاسپینی- هیرکانی» به یونسکو ارائه کرد. با بررسی کارشناسان این سازمان اعلام شد به دلیل اینکه سهم جمهوری آذربایجان تنها ۲۰ هزار هکتار در مقابل سهم دو میلیون‌هکتاری ایران از این جنگل متعلق به دوره «ژوراسیک» است، ثبت جهانی این اثر به‌ تنهایی به نام آذربایجان ممکن نیست. پس از آن مقامات فرهنگی ایران پیشنهادی را به آذربایجان ارائه دادند مبنی‌بر ثبت مشترک این اثر طبیعی. تاکنون این امر به دلیل اختلافات دو طرف میسر نشده است.
یا اینکه در هفتمین اجلاس کمیته میراث معنوی جهان که در تاریخ ۱۳ تا ۱۷ آذر ۱۳۹۲ در پاریس برگزار شد، جمهوری آذربایجان توانست ساز «تار» را به نام خود در زمره میراث فرهنگی جهان به ثبت برساند.

روابط ایران و آذربایجان فرازوفرودهای زیادی را به خود دیده است؛ در سال ١٩٩٤، دولت آذربایجان قراردادی را برای استخراج و صادرات نفت با کنسرسیومی به رهبری شرکت‌های آمریکایی امضا کرد که در آن انتقال نفت صادراتی آذربایجان از طریق خط لوله باکو - تفلیس - جیهان پیش‌بینی شده بود، درحالی‌که مقامات ایرانی صادرات نفت آذربایجان از طریق ایران را مقرون‌به‌صرفه‌تر دانسته و حذف ایران از این قرارداد را دارای انگیزه سیاسی تلقی می‌کردند. در سال‌های بعد، مسئله استقرار پایگاه‌های نظامی آمریکا و ناتو در خاک آذربایجان و موضع‌گیری برخی از رسانه‌های آن کشور علیه ایران باعث سردی بیشتر روابط شد.
از سال ٢٠٠٠ میلادی، سیاست خارجی آذربایجان به بهبود روابط با روسیه و در پی آن، ایران گرایش پیدا کرد که سرانجام به سفر حیدر علی‌اف، رئیس‌جمهوری سابق آذربایجان، به تهران و سفر سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور وقت ایران، به باکو منجر شد.
اما در دوره ریاست‌جمهوری دولت نهم و دهم این چالش‌ها به اوج خود رسید. تا اینکه در دوره دولت یازدهم، با روی‌کارآمدن حسن روحانی، دوره نوینی در روابط تهران- باکو آغاز شد و ادامه این روند در دوره دوازدهم دیده می‌شود. حالا الهام علی‌اف، رئیس‌جمهوری آذربایجان، برای شرکت در نشست سه‌جانبه سران ایران- روسیه- آذربایجان، به تهران آمده بود. این دومین نشست سه‌جانبه است، اولین نشست در باکو برگزار شده بود. این تعاملات و دیدارهای دوجانبه و چندجانبه رهبران دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان، نتایج و آثار منطقه‌ای برای صلح و ثبات در منطقه راهبردی قفقاز و غرب آسیا را در پی خواهد داشت.

پیشنهاد حضور آزمایشی بانوان در ورزشگاه‌ها
 خراسان در خبری نوشت: نایب رئیس فراکسیون ورزش مجلس با مطرح کردن پیشنهاد حضور آزمایشی بانوان در ورزشگاه‌ها گفت: این گونه همه شاهد خواهند بود حضور بانوان مشکل ساز نخواهد شد. علی‌اصغر یوسف‌نژاد در گفت و گو با مهر درباره اقدامات صورت گرفته در زمینه ورود بانوان به ورزشگاه‌ها اظهار کرد: حقیقت امر این است که چنین موضوعی به صورت دقیق و صریح در نشست‌های مجلس مطرح نشده است. نایب رئیس فراکسیون ورزش مجلس شورای اسلامی در توضیح این مسئله گفت: فکر می‌کنم این اقدامی است که دولت می‌تواند بدون وضع قانون توسط مجلس انجام دهد و ممانعتی ندارد.

تجمعات مردمی، گاه تنها امر ممکن
احمد بخارایی، جامعه‌شناس در بخشی از پرونده روزنامه شهروند با عنوان دایره حق خواهی در باره‌تجمعات اعتراضی مردم و اصناف نوشت: هر پدیده اجتماعی مانند موضوع «تجمع» از چهار زاویه قابل مطالعه و تحلیل است. یعنی این‌که برای درک علت و چرایی اتفاق افتادن یک پدیده باید به چهار جنبه توجه داشت. یکی این‌که چه «عواملی» در ایجاد آن پدیده موثر است. دوم این‌که به چه «شکلی» اتفاق می‌افتد. سوم این‌که وقتی اتفاق می‌افتد، چه «محتوایی» دارد و نهایتا در مرحله چهارم، چه «هدفی» را دنبال می‌کند. شما اگر از این چهار زاویه یک موضوع را بکاوید، می‌توانید یک پاسخ جامع به چرایی ایجاد آن بدهید. طبیعتا در این صورت است که ما می‌توانیم موضوع را خوب درک کنیم و بعد از درک و تحلیل می‌توان برای آن سیاست‌گذاری کرد.
عناوین اخبار روزنامه شهروند در روز پنجشنبه ۱۱ آبان : دایره حق خواهی؛شرکای استراتژیک؛بسیج امکانات برای ارایه خدمت شایسته به زوار حسینی ؛جاده سیب؛روهینگیا زیر چتر هلال؛بازگشت یوسف پس از ۲۴ روز؛
ما اخیرا چند مورد تجمع داشتیم که خیلی هم سروصدا کرد. یکی از آن‌ها تجمعات کارگران دو کارخانه هپکو و آذرآب بود و یکی دیگر هم تجمع معلمان در روز جهانی معلم. پس از آن‌ها تجمع موسسه پدیده شاندیز را هم داشتیم که تجمع‌شان را به نمایشگاه مطبوعات کشاندند و همچنین تجمعات دانشجویان درخصوص معرفی وزیر علوم از سوی رئیس‌جمهوری در هفته اخیر به مجلس. همه این تجمع‌ها پیام‌هایی دارد، همین که چرا تجمع‌کنندگان اعتراضشان به موسسه پدیده که ماهیتی اقتصادی داشت را به نمایشگاه مطبوعات آوردند؟ یا پلاکاردهایی که بالای سر می‌برند و شعارهایی که می‌دهند همه پیام دارد. ما باید پیام پشت این شعار‌ها را تحلیل کنیم؛ مثلا در تجمع کارگران هپکو و آذرآب، یکی از شعار‌ها این بود: «سازمان خصوصی‌سازی شرکت هپکو را به دولت واگذار کند.» این شعار «محتوای» اقتصادی دارد. پیام این شعار این است که خصوصی‌سازی آن‌طور که باید، اتفاق نیفتاده و پیامد مثبت اقتصادی نداشته است. همیشه «محتوای» یک تجمع و شعار بازگو‌کننده «علت ایجادی» آن تجمع است و در این‌جا ساختار بیمار اقتصادی عامل ایجاد این تجمع کارگری شده است. به‌طور کلی تجمع‌ها علت دارد و نمی‌توان گفت که یک امر هیجانی است پس می‌شود با آن هیجانی برخورد کرد. تجمع‌ها ریشه‌دار است، هر تجمعی برآمده از یک بستر تاریخی است.
پس از این‌که به محتوای یک تجمع توجه شد و از محتوا، به علت ایجادی پی بردیم آن وقت به قالب و هدف یک تجمع باید دقت شود. هر تجمعی هدفی دارد و شکل و قالب آن تجمع نشان‌دهنده هدفش است. افراد در تجمع‌ها از همه پتانسیل‌هایشان استفاده می‌کنند، مثل تجمع‌کنندگانی که لباس سفید به نشانه کفن در جریان هپکو و آذرآب به تن کردند و از ظرفیت فرهنگی و دینی هم بهره جستند تا نهایتا بگویند که هدف ما جنبه انسانی و اخلاقی دارد، فلذا تا پایان ادامه خواهیم داد. تجمع موضوعی جدی و ... یجانی است و در عین حال حکایت از موضوعی عمیق دارد، پیام دارد و لحظه‌ای ایجاد نشده که لحظه‌ای از بین برود. موضوع مهم در برخی تجمع‌ها این است که افراد حقشان را می‌خواهند.
یک تجمع را از آن جهت که دارای چهار جنبه از علت است با اهرم تهدید نمی‌توان از صحنه حذف کرد. تداوم هم خواهد داشت، چون علت فاعلی آن ساختاری است. تجمع‌ها از نظر قالب متفاوتند، اما غایت و هدفشان حق‌خواهی است. اگر ما یک نگاه نظام‌مند و سیستماتیک به مسائل داشته باشیم نوع مواجهه‌مان با تجمع‌ها متفاوت خواهد بود. زمانی که تجمع‌ها تحلیل نشود راه‌های مقابله با آن‌ها هیجانی و قهری می‌شود. تجمعات عناصر عقلانی دارد، اما مواجهه نادرست با آن‌ها باعث می‌شود تا عناصر هیجانی آن‌ها تهییج شود؛ مانند تجمع معلمان که عمدتا حول دو محور معیشتی و ماهیت‌یابی در قالب ایجاد تشکل‌های مستقل بود. طبیعتا وقتی برخوردهای قهری و هیجانی با تجمعات صورت می‌گیرد، عناصر عقلانی به حاشیه می‌رود و به شکل‌هایی از مسیر اصلی منحرف می‌شود. از آن جهت که تجمع‌ها علت فاعلی دارد هر چقدر ساختار‌ها امکان تعامل را بین اعضای اجتماعی کمتر فراهم کند، افراد بیشتر مجبور می‌شوند برای بیان خواسته، به تجمع روی آورند. تجمع یعنی یک گردهمایی که چارچوب قانونی ندارد، به همین دلیل است که به آن برچسب هنجارشکنی می‌زنند. چرا تجمع در جامعه زیاد می‌شود؟ چون در ساختارها، اجازه تعامل منطقی و تضارب افکار به اعضا داده نمی‌شود و در جامعه کمتر فرصت بیان خواسته‌ها وجود دارد.
وقتی در یک جامعه ساختار‌ها اجازه فعالیت به اعضا را کمتر بدهد، در این صورت راهی جز تجمع نمی‌ماند.
تجمع اتفاق مطلوبی نیست، اما گاه تنها امر ممکن است. بهتر است مسائل در چارچوب رسمی بیان شود، اما گاهی تجمع، تنها راه ممکن می‌شود و افراد را ناچار می‌کند که به سمتش روی آورند، چرا که بر این باورند که تنها راهی است که می‌تواند نتیجه داشته باشد. اگر در یک جامعه، کنشگری‌های جمعی مانند فعالیت اتحادیه‌ها و انجمن‌ها محدود و با مانع مواجه شود فقط دو راه برای حرکت به سمت جلو باقی می‌ماند که عبارتند از: کنشگری‌های فردی مبتنی بر خلاقیت و جسارت و ازخودگذشتگی و نیز تجمعات و طغیانگری که شایسته یک جامعه فهیم نیست.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار