نوجوان 17 ساله ای که همکلاسی خود را در تور مسافرتی مشهد به قتل رسانده بود، با بیان این که «هنوز در شوک هستم» جزئیات این حادثه تلخ را در بازسازی صحنه جنایت تشریح کرد.
کد خبر: ۵۰۰۹۸۹
تاریخ انتشار: ۰۶ مهر ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۶ 28 September 2017
به گزارش تابناک : این نوجوان آبادانی که دقایقی  پس از فرار با پای برهنه و لباس های خون آلود بازداشت شده بود، در حالی که هنوز باور نمی کرد با ضربه کارد، دوستش را به کام مرگ فرستاده است، به منزل زائرپذیر غیرمجاز در منطقه 17 شهریور مشهد هدایت شد و مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد تا در حضور قاضی ویژه قتل عمد چگونگی وقوع این جنایت را تشریح کند.
او که اشک هایش به آرامی روی گونه هایش می غلتیدند، رو به روی تخت وسط حیاط قرار گرفت جایی که برای آخرین بار با دوستش به پشتی های سنتی روی آن تکیه داده بودند تا شیرینی سفر را دو چندان کنند اما ...
گزارش حاکی است: در آغاز بازسازی صحنه قتل، ابتدا سرهنگ کارآگاه مهدی سلطانیان (رئیس دایره قتل پلیس آگاهی) به محتویات این پرونده جنایی اشاره کرد و گفت: متهم پس از وارد آوردن ضربه کارد به دوستش که به مرگ وی منجر شد از منزل استیجاری غیرمجاز گریخته و با لباس های خونی کنار فضای سبز در اطراف میدان 17 شهریور نشسته بود که مورد ظن دو تن از شهروندان قرار گرفت و بدین ترتیب با گزارش ماجرا به مرکز فوریت های پلیسی، توسط ماموران گشت انتظامی دستگیر شد.
سرهنگ سلطانیان افزود: متهم در همان مراحل اولیه بازجویی و در حالی که به شدت نادم بود به وارد آوردن ضربه چاقو به دوستش اعتراف کرد.
بنابراین گزارش، در ادامه بازسازی صحنه قتل، قاضی «کاظم میرزایی» با تفهیم مواد قانونی به متهم، از وی خواست مواظب اظهارات خود باشد و پس از معرفی کامل خود حقیقت ماجرا را تشریح کند.
نوجوان 17 ساله که هنوز در شوک بود وباور نمی کرد به همین راحتی همکلاسی اش را به قتل رسانده باشد، بغض در گلو مانده‌اش را فرو خورد و گفت: من و «ع» (مقتول) از چند سال قبل با یکدیگر دوست شده و همکلاسی بودیم. بارها با یکدیگر مشاجره می کردیم حتی کارمان به دعوا نیز می کشید ولی دقایقی  بعد دوباره آشتی می کردیم و به دوستی مان ادامه می دادیم تا این که شنیدیم فردی که تورهای مسافرتی برگزار می کند این بار نیز قصد اعزام یک کاروان زیارتی به مشهد را دارد.
اگرچه همه کاروانیان خانوادگی سفر می کردند اما من و دوستم به خاطر شناختی که از ما وجود داشت به صورت مجردی با اعضای کاروان همسفر شدیم و به مشهد آمدیم.
روزهای قبل را به مرکز تفریحی و ورزشی رفتیم که خیلی خوش گذشت اما من و دوستم همواره به خاطر زورگویی های او با هم مشکل داشتیم. او همیشه امور شخصی خود را به من واگذار می کرد و خودش کاری انجام نمی داد شب حادثه هم، من و «ع» روی همین تخت (اشاره به تخت وسط حیاط) نشسته و منتظر صرف شام بودیم. در همین حال او باز هم رفتارهای قبلی خود را تکرار کرد و گفت: برو شارژ مرا از اتاق بیاور! من که دیگر از این دستورهای بی موقع او خسته شده بودم با دستم پشت سرش زدم و گفتم این قدر به من گیر نده! ولی دوستم از این حرکت من عصبانی شد.
او کاردی را که از مشهد خریده بود برداشت و از غلاف بیرون کشید! من که ترسیده بودم فرار کردم. همان طور که در اطراف حیاط می دویدم او ضربه ای به بازوی من زد که جراحت ایجاد شد.
در این هنگام من هم کارد را از دستش گرفتم و ضربه ای به سینه اش زدم! خون که فواره زد، وحشت کردم واز محل گریختم با خودم فکر کردم به آبادان بروم! هنوز در تصمیم گیری تردید داشتم که دو جوان موتورسوار به من مشکوک شدند به آن ها گفتم از من زورگیری شده است و گوشی تلفنم را ربوده اند! ولی یکی از آن ها متوجه شد که گوشی تلفن در جیبم قرار دارد! به همین دلیل آن ها کنارم ایستادند تا زمانی که ماموران گشت انتظامی دستگیرم کردند.
گزارش خراسان حاکی است: در پی اعترافات صریح متهم، قاضی «کاظم میرزایی» نیز پایان بازسازی صحنه قتل را اعلام کرد و بدین ترتیب وی با صدور قرار قانونی روانه زندان شد تا پرونده آدم کشی در تور مسافرتی مراحل دیگر دادرسی را طی کند.





منبع : خراسان
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار