چشم سهراب مدرک تحصیلی مشایی و بقایی و افشاگریهای خیالی

حمیدرضا بقائی
حمیدرضا بقایی معاون اجرایی رئیس جمهور سابق و سرپرست قبلی نهاد ریاست جمهوری، در سال 1389 ، با حواشی بسیاری که در آن زمان ماجرای آن به روزنامه ها و سایت ها کشیده شد به عنوان دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار پذیرفته شد.
وی دارای مدرک کاردانی فناوری اطلاعات وکارشناسی ناپیوسته علوم سیاسی می باشد. اخیراً ایشان با کارسازی های صورت پذیرفته شده توانسته، در دوره دوم جذب دکترای رشته جغرافیای سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات سال 1391، با استفاده از ظرفیت سهمیه ممتازین(بدون آزمون) پذیرش و ثبت نام نماید. این در حالی است که بر اساس قوانین جاریِ پذیرش بدون آزمون و نیز مستندات دیگر، قبولی وی، در این مقطع با تشکیک جدی مواجه است که شرح آن در ادامه می آید:

دلایل و مستندات:
دلیل اول:
حمید بقایی دانشجوی ورودی ترم اول سال تحصیلی 90-89 در مقطع کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار بوده فلذا با توجه به ماده یک آئین نامه پذیرش دانشجویان ممتاز بدون آزمون در دوره دکترا که اذعان می دارد: "حداقل معدل کل فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد برای رشته های علوم انسانی هجده و دکترای حرفه ای و سایر رشته ها هفده می باشد" (تصویر 1 ) و (تصویر 2) وی طبیعتاً نمی تواند در زمان تکمیل پرونده که در ماه آذر 1390 می باشد:

الف- فارغ التحصیل بوده باشد
به- نمره پایان نامه خود را اخذ کرده باشد
زیرا این زمان مطابق با اواسط ترم سوم تحصیلی می باشد و به صورت نرمال مطابق تقویم آموزشی همه دانشگاه ها، در ترم چهارم پایان نامه توسط دانشجویان اخذ می شود.
مضافاً اینکه بر اساس تاکید ذیلِ شرایط ثبت نام در دوره دکترای تخصصی بدون آزمون دفترچه سال 1391 "متقاضیان دوره دکترای بدون آزمون می بایستی در زمان ثبت نام (آذرماه 90) از مقطع کارشناسی ارشد و یا دکتری حرفه ای فارغ التحصیل شده باشند."این در حالی است که عملاً همانگونه که در بند های بالا سخن از آن رفت، تحقق چنین شرطی میسر نبوده است.

دلیل دوم:
بر اساس بند 1-4 ماده 4 آئین نامه پذیرش بدون آزمون فارغ التحصیلان ممتاز مقطع کارشناسی ارشد در مقطع دکترای تخصصی دانشگاه آزاد اسلامی ،به شماره 390074/73 مورخ 22/10/88 و همچنین بند 6 شرایط پذیرش در دکترای تخصصی بدون آزمون مندرج در دفترچه آزمون سال 1391، شرط سنی 30 سال تمام تا تاریخ 31 شهریور 1391 برای شرکت کنندگان این بخش در نظر گرفته شده است.(تصاویر شماره 2 و3) در حالی که جناب بقایی متولد 1348 می باشد و آیا با 42 سال سن هم می توان مشمول این آئین نامه باشد؟!!

دلیل سوم:
بر اساس اسامی اعلام شده درسایت آزمون دانشگاه آزاد، در خصوص دعوت به مصاحبه چند برابر ظرفیت قبول شدگان نیمه اول(تصویر شماره 4) و نیمه دوم (تصویر شماره5)دوره دکترای تخصصی، در لیست نیمه اول هیچ نامی از حمید بقایی به چشم نمی خورد و در لیست دوم نیز علاوه بر اینکه هیچ نامی از وی نیست، بلکه هیچ فردی حائز شرایط ممتازین اعلام نشده است.
حال سوال این است وی چگونه توانسته است بدون اعلام دعوت به مصاحبه که طی دو مرحله در سایت دانشگاه آزاد اسلامی منتشر شد، در مصاحبه ای اختصاصی که در اسفند 1391 برای شخص وی برگزار گردیده است، شرکت نماید؟!

دلایل دیگر:
علاوه بر مستندات موجود ،جایگاه و سوابق علمی آقای بقایی در رشته جغرافیای سیاسی خود شامل ابهاماتی ست که موارد ذیل قسمتی از آن ابهامات می باشد:
الف- بنا به اظهارات برخی از دانشجویان ورودی نیمسال اول سال تحصیلی 90-89 مقطع کارشناسی ارشد جغرافیای سیاسی واحد گرمسار، حمید بقایی در کلاس ها حاضر نشده است و حتی ورقه های پر شده امتحانات وی نیز با تشکیک مواجه است. این موضوع در سایت شفاف ، در خبری که به تاریخ11تیر ماه 1390 (http://shafaf.ir/fa/pages/?cid=63947) روی خروجی آن نیز درج گردیدنیزتاکید شده است.
ب- سوال دیگر آن است که با توجه به اینکه دوره کارشناسی ارشد، مقطعی آموزشی و پژوهشی است ، فردی با رزمه علمی بقایی که دارای کاردانی فناوری اطلاعات و کارشناسی ناپیوسته علوم سیاسی است، چگونه در رشته ای غیر مرتبط بدون حضور در کلاس و انجام فعالیت های مربوطه، حائز شرایط ممتازین گردیده است؟ آیا این موضوع غیر از رانت های علمی، نام دیگری می تواند داشته باشد؟
ج- سوال بعدی آن است که:بر فرض محال که آقای بقایی که به عنوان معاون رئیس جمهور و سرپرست نهاد ریاست جمهوری عهده دار سمت های عالی کشور در آن مقطع بوده است،توانسته است که در کلاس ها آن هم در استان سمنان شهرستان گرمسار حضور یابد! آیا این موضوع منافاتی با قانون ممنوعيت ادامه تحصيل كارگزاران كشور در ساعات اداري ندارد؟ یا شاید تمام کلاس های نامبرده در خارج ساعات اداری تشکیل می شده است؟!!!!
د- سوال دیگر این است: چگونه ایشان حائز جایگاه ممتازین در رشته جغرافیای سیاسی شناخته شده در حالی که استاد راهنمای پایان نامه وی روز قبل از دفاع انتخاب گردیده و آن هم با مدرک دکترای جغرافیای طبیعی ؟!!
آیا این موضوعات غیر از یک تبانی به ظاهر پیچیده میان مدیر وقت گروه جغرافیای دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار و شخص بقایی،چیز دیگری می تواند باشد؟(http://alef.ir/vdcfetdyyw6dxja.igiw.html?105471)
ه- جالب آن است که مدیر گروه وقت رشته جغرافیای دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار که عضو هیات علمی تمام وقت همین دانشگاه نیز می باشد در همان زمان به دلیل این خوش خدمتی ها از سوی مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم به عنوان رئیس موسسه آموزش عالی قشم انتخاب می گردد.
و- نیم نگاهی به مقالات پذیرفته شده آقای بقایی در فصلنامه های علمی پژوهشی و علمی تخصصی بیانگر این موضوع است که غالباً دو فصلنامه علمی پژوهشی؛ جغرافیای انسانی(نگرش های نو در جغرافیای انسانی متعلق به دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار) و جغرافیا و برنامه ریزی منطقه ای (متعلق به موسسه آموزش عالی قشم) و فصلنامه علمی تخصصی گردشگری و چشم انداز آینده (متعلق به موسسه آموزش عالی قشم) هر سه به مدیر مسئولی دکتر ح . ل بوده که مقالات مشترک وی با آقای بقایی در موضوعات مختلف! در برخی از این فصلنامه ها انتشار یافته است. این در حالی است که در این فصلنامه ها ودر مقالات ارایه شده به همایش ها، نام کامل حمیدرضا بقایی به صورت حمید بقایی ذکر شده است و این خود جای تعجب دارد که نویسنده مقاله نام کامل خود را به طور کامل درج نمی نماید!!!
ز- یکی از مقالات علمی پژوهشی مشترک بقایی و دکتر ل تحت عنوان محیط زیست خلیج فارس و حفاظت از آن در شماره اول سال سوم(1389) فصلنامه علمی پژوهشی جغرافیای انسانی به چاپ رسید
(www.ensani.ir/storage/Files/20120329165052-5114-1.pdf) نکته حائز اهمیت این مسأله این است که تاریخ دریافت مقاله 15/8/1389 یعنی در حدود 45 روز پس از شروع به تحصیل آقای بقایی بوده است! حال آنکه همه علم آموزان مقطع کارشناسی ارشد و دکترا به خصوص در رشته های علوم انسانی می دانند تبحر در نیل به نگارش مقاله ،آن هم در سطح علمی پژوهشی در مدت 45 روز ممکن نیست.مضاف بر اینکه آقای بقایی ،سابقه نگارش مقالات علمی ،در قبل از قبولی در مقطع کارشناسی ارشد را نیز، در رزومه خود ندارد.
فارغ از ابهام در نگارش مقاله توسط ایشان یا مشارکت وی در ساختار آن، مقاله مذکور در حد یک تحقیق کلاسی آماتور است. زیرا:
الف- هیچکدام از منابع درون متنی دارای شماره صفحه نمی باشند!
ب- تنها یک منبع انگلیسی، آن هم بصورت ذکر شده است.
ج- موضوع مقاله در سطح علمی پژوهشی نمی باشد.
د- مقاله فاقد روش تحقیق علمی است.

ه- اکثر منابع و ماخذ،از مجموعه مقالاتی است که در همایش ملی جایگاه خلیج فارس در تحولات استراتژیک جهان که در سال 1387 که به دبیری دکتر ح. ل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار برگزار گردیده است.(به عبارتی از سی دی مجوعه مقالات بهره گرفته شده است).
و- مقاله فقط دارای 16 منبع می باشد که 10 منبع آن از سی دی همایش فوق الاشاره بوده است.
با توجه به مطالب ذکر شده آیا بهتر نیست که مسئولین ذیربط پاسخگو باشند که آیا چنین سوابقی برای ورود به مقطع دکترا تنها برای شخص حمیدرضا بقایی وجود داشته یا اینکه برای همه مشتاقان علم و دانش نیز چنین عرصه باز و بی حد و حصری در نظر گرفته می شود؟

تصویر شماره 1

تصویر شماره2) دفترچه آزمون دکترای تخصصی سال 1391

تصویر شماره 3

تصویر شماره4

در مطلب دوم که بولتن نیوز در شهریور ماه 92 با تیتر " از مدرک حمید رضا بقایی تا آزاده اردکانی و فرهاد دانشجو و مشایی!" در رابطه با استفاده از رانت تیم احمدی نزاد منتشر کرد باز هم می بینیم که سوء استفاده از قدرت برای کسب امتیاز همچنان ادامه دارد و باید تیم احمدی نژاد روزی به این فراقانونی عمل کردن خود پایان داده و پاسخ دهند و چه روزی بهتر از امروز که می گویند افشاگری می کنیم.
در این گزارش بولتن نیوز در شهریور ماه 92 نوشت:
حمیدرضا بقایی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و دبیر «شورای عالی مناطق آزاد کشور و ویژه اقتصادی» بود. مدرک تحصیلی اش با شبهه همراه است و آزاده اردكانی، معلم خصوصی زبان انگلیسی اسفندیار رحیم مشایی و او بود. اردکانی تقریبا از صفر به معاونت موزه ملی ایران و سپس به ریاست آن منصوب گردید و در آخر بازداشت شد.
چندی پیش مطلبی نوشتیم با تیتر " از دانشجویان رانتی تا رانت های دانشجو! " و در آن موضوع تفعلی زدیم بر شائبه های پیرامون مدرک تحصیل بقایی که از دانشگاه فرهاد دانشجو گرفت. فرهاد دانشجویی که ریاست دانشگاه آزاد اسلامی را از آن جهت از جاسبی گرفت که نیروهای بسیجی و انقلابی خواستند، و فکر می کردند با آمدن او سفره رانتها و مدارک تحصیلی جعلی و سفارش ها برچیده می شود. اما گویا این خواسته رویایی بود از آن دست رویا ها که برخی دیگر از دولتمردان احمدی نژاد بر باد دادند و سرابی بیش نبود که در سایه تعهد خیمه زده بود!
به گزارش بولتن نیوز، حمیدرضا بقایی (۱۷ فروردین ۱۳۴۸ در لاهیجان- محله فیاظ لاهیجی) در دولت دهم معاون اجرایی رئیس‌جمهور ایران بود. وی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری (از سال ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۰) و دبیر «شورای عالی مناطق آزاد کشور و ویژه اقتصادی» بود.
بقایی در تاریخ ۲۰ فروردین ۱۳۹۰ با حفظ سمت از سوی محمود احمدی نژاد به عنوان معاون اجرایی و سرپرست نهاد ریاست جمهوری برگزیده شد.
به هر حال بقایی همان کسی است که در زمان فرهاد دانشجو مدرک دکترای سفارشی اش را گرفت و در آن دوره این اتفاق افتاد که کامران دانشجو هم وزیر علوم بود. الان هم کامران رفته ولی فرهاد هست و به میز دانشگاه آزاد چسبیده و می گوید نمی روم. هر چند که جاسبی هم گفته بود که نمی رود ولی رفتنی شد!
متاسفانه در زمان دانشجو جوانان زیادی بودند که در این سرزمین تلاش های بسیاری را برای دستیابی به دانشگاه انجام می دهند، اما ره به جایی نمی برند. ولی مقاماتی هستند که ره صد ساله را یک شبه می پیمایند و بدون استخوان خرد کردن در مسیر علم و دانش به مقطع دکترا راه پیدا می کنند
قبلا هم نوشتیم که رانت های علمی و آموزشی یکی از مهمترین عواملی است که نخبگان کشور را ترغیب به مهاجرت و ادامه تحصیل در کشور های دیگر می نماید و این موضوع علیرغم تکذیب های مقامات دولتی و دانشگاهی در ظاهر، بیانگر توافقات پشت پرده و کارسازی برای ادامه تحصیل برخی از مقامات در مقاطع عالی از سوی برخی مقامات مسئول در دانشگاه آزاد و وزارت علوم صورت گرفته است.
علاوه بر این کار به اینجا ختم نمی شود و متاسفانه علی رغم اینکه جوانان این سرزمین تلاش های بسیاری را برای دستیابی به تحصیلات عالیه و کار وشغلی آبرومند، صورت می دهند، اما ره به جایی نمی برند. ولی مقاماتی هستند که ره صد ساله را یک شبه می پیمایند و بدون استخوان خرد کردن در مسیر علم و دانش به مقطع دکترا راه پیدا می کنند. دکترا می گیرند چون ارتباط داشته اند و پست گرفته اند و پستشان بالا تر می رود چون مدرک گرفته اند!.

البته کار به اینجا ختم نمی شود چون پشت هر رانتی یک رانت دیگر نهفته است و پشت هر مسئولی که افریده می شود تا مدرک بگیر و مدرک می گیرد چون پارتی دارد، رررااانت دیگری آماده ظهور است. ظهوری که برخی از آنها آنقدر نورش زیاد است که چشم آدم را می زند.
از این جمله است اخباری که در ذیل به آن اشاره شده و نمونه کوچکی است از ارتباطات ... کننده ای که رانت می آفریند و فساد را در پشت خود به همراه می آورد:

بازداشت خانم معلم خصوصی مشایی و بقایی تایید شد / 15 تير ۱۳۹۰

به رغم اطلاعیه سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، بررسی‌های خبرنگار "آینده" از منابع موثق و گوناگون، از صحت بازداشت خانم آزاده اردكانی حكایت دارد.
آینده نوشت: طبق این اخبار خانم تهمینه دانیالی، مشاور پیشین وزیر كشاورزی در امور زنان و معاون كنونی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری كه پس از انصراف تركستانی از ریاست سازمان ملی جوانان، به عنوان گزینه این پست نیز مطرح شده بود، هم بازداشت شده است.
با دستگیری آزاده اردكانی، معلم خصوصی زبان انگلیسی اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی جریان دستگیری پرونده موسوم به جریان انحرافی به یک قدمی اعضای كابینه رسید.
آزاده اردكانی، دختری كه تا دو سال پیش از این تنها یک لیسانسه میكروبشناسی دانشگاه آزاد بود، پس از تدریس خصوصی زبان انگلیسی به دو تن از نزدیكان احمدی‌نژاد یعنی مشایی و بقایی یكباره نردبان موفقیت را به صورت جهشی طی كرد و تقریبا از صفر به معاونت موزه ملی ایران و سپس به ریاست آن منصوب گردید.
اردكانی كه انتصابش به ریاست موزه ملی ایران بدون تجربه، تحصیلات و تخصص از ابهامات دولت دهم بود، بیش از یک رییس موزه دارای نفوذ بود؛ به نحوی كه از وی به عنوان رابط مشایی با جامعه هنری نام برده می‌شد و حضورش در كنار هدیه تهرانی و مشایی، مدتها سوژه رسانه‌های خبری بود.
با انتصاب حمید بقایی به معاونت اجرایی رییس‌جمهوری، از اردكانی به عنوان یكی از گزینه‌های ریاست این سازمان نامبرده می‌شد كه بعد از صدور حكم برای احمدزاده وی همچنان به عنوان یک چهره پرنفوذ در این سازمان به فعالیت خود ادامه داد.
بنابر این گزارش، روز گذشته بعد از انتشار اخباری در خصوص بازداشت رئیس موزه ملی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در اطلاعیه‌ای مطول تلاش كرد این امر را تكذیب كند كه در صورت اصرار بر عدم بازداشت وی، آینده آمادگی دارد تا همین امروز گفت‌و‌گوی با اردكانی در دفترش داشته باشد.

یالثارات:معلم خصوصی زبان بقایی و مشایی کجاست؟فرانسه یا زندان؟ / جمعه 27 آبان 1390

هفته نامه یالثارات در ستون سیاست به روایت یک هولایتی در مطلبی تحت عنوان "اخبار پرسشی" نوشت:
الف ـ آزاده اردکانی کجاست؟ کسی از سرنوشت این خانم که روزگاری معلم خصوصی زبان دکتر بقایی و دکتر مشایی بوده خبری ندارد. خانم دکتر اردکانی که با مدرک لیسانس کامپیوتر (از دانشگاه آزاد!) از سوی دکتر حمید بقایی به ریاست موزه ایران باستان منصوب شده بود، بعداً به اتهام حمایت از رئیس جمهور و پرکاری بیش از حد بازداشت شد و امروز معلوم نیست که آیا در فرانسه زندگی می‌کند یا بی‌سر و صدا مشغول یک پست دولتی دیگر است و یا هنوز در بازداشت به سر می‌برد! به هر حال از یابنده تقاضامندیم که به محض مشاهده ایشان با دفتر رئیس جمهور تماس گرفته و دوستی را از نگرانی خارج کند! به یابنده مقداری از اشیاء عتیقه موجود در انبار موزه ایران باستان به عنوان مژدگانی تقدیم خواهد شد!

معلم خصوصی مشایی و بقایی محکوم شد / ۱۰ آبان ۱۳۹۱

آزاده اردکانی رئیس سابق موزه ملی ایران به دلیل تحصیل مال نامشروع به حبس و جریمه نقدی محکوم شد.
شفاف- آزاده اردکانی قزوینی رئیس سابق موزه ملی ایران که چندی قبل بازداشت شده بود پس از محاکمه از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب به اتهام تحصیل مال نامشروع به 6 ماه حبس و پرداخت 50 میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد.
بر اساس این گزارش پرونده وی در خصوص اتهامات جاسوسی ، اختلاس توام با جعل و اخذ رشوه همچنان مفتوح است.
اردکانی به واسطه حمید بقایی تا مرز ریاست بر سازمان ملی جوانان پیش رفت اما به دلیل ادغام‌ها چنین اتفاقی نیافتاد.
وی با حکمي که از بقايي گرفت به رياست موزه ملي ايران منصوب گرديد حال آنکه تخصص او ميکروب‌شناسي بود و مدرک خود را از دانشگاه آزاد اسلامي گرفته بود. سردبيري سايت اطلاع‌رساني ميراث آريا و سايت خبرگزاري مناطق آزاد بنا و همچنين سردبيري نشريه پارسه در کارنامه اوست.
رئیس سابق موزه ملی ایران و معلم خصوصی مشایی و بقایی در 14 تیرماه 90 بازداشت شده بود.
خلاصه مطلب اینکه چرا اوضاع ارتباطات در ایران و در بین برخی افرادی که مشخص نیست چطوری یکهو مسئول می شوند اینطوری است. چطور لیسانس می گیرند چطور فوق لیسانس می گیرند چطور معاون می شوند و بعد پست می گیرند و هی دکتر می شوند و در آخر معلم زبان می گیرند و بعضی هایشان هم با این مدرکها وزیر می شوند و برخی هم تا درجه ریاست دانشگاه پیش می روند. وقتی هم اگر بکنند کی را می گذارند معلم خصوصی شان و معلم زبان و بعد به او پست می دهند و می کنندش رئیس و بعد این رئیس با تعداد دیگری از رئیسهای مشابه دستگیر می شوند و یا دادگاه از ایشان درخواست می کند که تشریف ببرند آنجا. همینطور هی پرونده سازی می شود علیه این بندگان خدا و اینها هم هی خط قرمزشان باریک تر و باریک تر می شود و پروندهشان از تامین اجتماعی و مجلس گم می شود و با وانت میراث فرهنگی را بالنده می کنند و کتابهای مربوط به آدرس گنجها را غیب می کنند و البته شاید فردا روزی هم تعداد حفره های اطراف امام زاده ها آنقدر زیاد شود که آمریکاییها فکر کنند اینها سنگرهای دفاعی ایران است برای جنگ با رپیم صهیونیستی. البته در این بین بندگان خدای بسیجی! مانند زنجانی هم هستند که نه مدرک گرفتند و نه دکتر شدند و هر کاری کردند در راستای کمک به اهداف متعالی بوده است!
در این میان ما هم شدیم اصولگرایی که اصلاح شده و افراد بالنده مسئول دولت قبلی را مکدر خاطر می کند!!!