دراین گردهمایی که بعدازبیست و اندی سال میگذرد معلمان دیروز با عشق و علاقه دعوت دانش اموزان خود را لبیک گفتند . دیداری که گویا معلمان خود نیز تشنه آن بودند و از برق چشمانشان می شد فهمید که انان نیز گهگداری به خاطرات گذشته خود نظری داشته اند.
معلمان دهه هفتاد مدرسه راهنمایی وحدت موگرمون بعد از دو دهه دانش اموزانی را در اغوش گرفتند که امروز هر کدام برای خودشان مردی شده و عهده داره مسولیت های کلیدی منطقه هستند.
امروز استادان موی سپیده کرده عرصه تعلیم و تربیت با نشان دادن گوشه و کنار مدرسه وحدت موگرمون تداعی خاطرات ان روزها رامی کردند.
سعید روان مدیر آن روزهای مدرسه وحدت از سرقت نمونه سوال امتحانی توسط دانش اموزان گفت که همه امروز تعجب کردنک که چه کسی بود که جرات دست درازی به سوالات مدرسه ای را داشته که سعید روان مدیر انجا باشد.
فضل الله رزمه با عشق و علاقه میگوید که اگر دوباره به عقب برگردم شغل شریف معلمی را انتخاب میکنم هرچند به زحمت هم اکنون که میخواهم بازنشسته شوم خانه ای ساخته ام .
مددی از جوراب های وارونه به پایش و اینکه با تغییر درس دینی به جای عربی تدریس شود تا بدین بهانه وضو بگیریم و حواس دانش اموزان پرت شود تا جورابهایش را تعویض کند،گفت.
مسعودی که موی سپید کرده بود و ظاهرش نشان میداد سالهاست درکسوت معلمی است اینچنین از علاقه اش به شغل معلمی تعریف کرد :برای معلم همین بس که امروز شاگردم با مدرک دکتری جلوی رویم نشسته است(اشاره به دکتر آذری رئیس دانشگاه پیام نور دهدشت) هر چند پیشرفت دکتر آذری را همان روزها پیش بینی میکردم و این از هر ثروتی برایم بالاتر است . کسی که دیروز شاگرد من بود امروز رئیس دانشگاه پیام نور شهرستان کهگیلویه و عضو هیات علمی دانشگاه است و من نیروی ایشان و این همان جایی است که برای معلم میشود علم بهتر از ثروت است.
در ادامه این گردهمایی دانش اموزان یکی یکی خودشان را معرفی و از فعالیت این روزهای خود می گفتند و برق شادی از چشمان معلمان دل هر مخاطبی را به واکنش وا می داشت .
دقایقی از این گردهمایی اختصاص داده شد به صف صبحگاه و دانش اموزان دیروز که هر یک امروز یا استاد دانشگاه و یا مهندس و معلم و...شده بودند به یاد سالهای گذشته در صف ایستادن و از جلو نظام و دیگر برنامه های آن روز را تکرار کردند. صف صبحگاهی امروز یاد و خاطره ان روزها را زنده کرد.
در پایان،دانش اموزان به کلاس درس رفتند و به صورت نمادین پشت میز نشستن و شبانی دبیر زبان با تیپ ودقیافه ای جدی به مانندگذشته شروع به تدریس نمود و همچنان دانش اموزان منتظر بودند تدریس زبان به مانند گذشته زودتر تمام شود انگار که درس زبان هنوز که هنوز است جزب رای درصد کمی از دانش اموزان سختی خاصی برایشان داشت.
کلاس درس زبان تمام میشود و زنگ تفریح به صدا درمی اید و دانش اموزان یک بار دیگر در ارزوی تداعی این خاطره بی تاب می مانند.
مدرسه وحدت موگرمون 17/4/95
گزارش و عکس:مجید مرادی