فرقی ندارد استاندار حسنوند خوزستانی، جهانبخش مشهدی یا سالاری بومی بوشهر باشد.دست و پا زدن فوتبال بوشهر در همه این سالها تکرار شده و تک ستاره هایی مانند طارمی که اقبال شان یاری کرده تا از آن جغرافیا دور شوند به عنوان سمبل فوتبال آن دیار فریاد حقانیت و مظلومیت فوتبال دیارشان را به گوش همگان رسانده اند.
تابناک بوشهر:
انتخاب سردار آزمون به عنوان جوان برتر فوتبال ايران قابل پيش بيني بود اما دوم شدن طارمي پيغام زيادي داشت.
به گزارش ورزش بوشهر؛ آزمون و جهانبخش به سبب لژیونر بودن وضعیتی ورای سه گزینه دیگر برنامه نود داشتند ولی انتخاب مهاجم پرسپولیس به عنوان نفر دوم، به نوعی انتخاب او به عنوان پدیده لیگ برتر این فصل بود.او بالاتر از دو رقیب دیگر لیگ برتری خود به این عنوان رسید تا ثابت کند در این فوتبال اگر مربیان دل و جرات میدان دادن به جوانها را داشته باشند می توان منتظر طلوع ستاره های تازه بود. این چهارمین حضور طارمی در نظر سنجی های عادل بود. یکبار گلش به صبا گل برتر ماه شد، دگر بار عنوان بهترین بازیکن دربی را از آن خود کرد و سومین بار نیز در نظرسنجی برترین بازیکن دو ماه آبان و آذر از همه پیشی گرفت.
طارمی بازمانده ای از تیم شاهین بوشهر است.تیمی که در سالهای نه چندان دور به لیگ برتر رسید و در چشم بر هم زدنی خورشیدش رو به غروب نهاد و اکنون در دسته سوم حضور دارد.او اگر چه از ایرانجوان روانه پرسپولیس شد اما چه تفاوتی دارد که خاستگاهش کدام تیم بوشهری بوده است.مهم این است که استعدادهایی از این دست در آن خطه کم نیستند.گهگاهی فقط یکی مانند علی دایی بدون واهمه از کشف و میدان دادن به آنها، سراغشان را می گیرد و البته که خیلی های دیگر از این استعدادها در سایه نداری ها و نبود روابط و فقر،تنها لب ساحل و روی ماسه ها به فوتبال شان ادامه می دهند و همانجا زیر نگاه غروب بندر،تمام می شوند.یک غروب تلخ!
بوشهر آنقدر از نظر منابع تحت الارضی و فوق الارضی غنی است که نیازی به نوشتن ندارد اما افسوس که آنجا برای هزینه در ورزش و فوتبال کسی آستین بالا نمی زند و در چند سال اخیر همواره ایرانجوان تا مرز رسیدن به لیگ برتر بالا آمده اما هر بار سرمربی اش"دلگرم" را با غول بی پولی پنجه در پنجه کرده و با دلسردی تمام به جایگاه اولش برگردانده اند.
سکوهای ورزشگاههای پیر این استان گواه خوبی بر عشق و علاقه مردم به فوتبال هستند.روزگاری همای دیلم ، پرسپولیس گناوه، پرسپولیس برازجان، شاهین بوشهر، ایرانجوان بوشهر و حالا پارس جنوبی و ایرانجوان خوروج غلغله و شور و یزله را از شمال تا جنوب این استان ایجاده کرده و می کنند اما دریغا که مسوولان استان کمتر توجهی به این بضاعت اجتماعی شگرف ندارند و تغییرات دولت ها هم نتوانسته نگرش ها را عوض کند.
فرقی ندارد استاندار حسنوند خوزستانی، جهانبخش مشهدی یا سالاری بومی بوشهر باشد.دست و پا زدن فوتبال بوشهر در همه این سالها تکرار شده و تک ستاره هایی مانند طارمی که اقبال شان یاری کرده تا از آن جغرافیا دور شوند به عنوان سمبل فوتبال آن دیار فریاد حقانیت و مظلومیت فوتبال دیارشان را به گوش همگان رسانده اند.
در روزهایی که کشورهای حوزه خلیج فارس ، یکی خود را برای برگزاری جام جهانی آماده می کند و دیگری میزبان جام ملت ها می شود، این سوی خلیج فارس، دلهای عاشق چشم انتظار اندک توجهی مانده و پژمرده شده اند.نه، این منصفانه نیست.