در ادامه سلسله روایات دادگاه متهمان حمله تروریستی به حرم مطهر شاهچراغ (ع) به روایت آشنایی تروریست‌ها با یکدیگر و به ویژه حضورشان در خانه‌های امن آنها در تهران و اسلامشهر می‌پردازیم.
کد خبر: ۱۰۹۷۵۷۴
تاریخ انتشار: ۰۱ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۹:۵۵ 21 March 2023

تابناک فارس به نقل از فارس: نگاه قاضی از پرونده به سمت محمد رفت.

- در اظهاراتت گفتی در کشتارگاه که کار می کردم عبدالله سعید تماس گرفت و از من کاری خواست. چه کاری؟

- عبدالله سعید گوفت: فامیل من از ترکیه میاد، مهمانت هستند، بیفریست افغانیستان.

قاضی گفت: مهمان‌ها که افغانستانی نبودند، از ملیت‌های مختلف بودند. پس چطور فامیل عبدالله بودند؟

- اونها گوفتند افغانی هستند، نمی دانم.

قاضی سوالش را تکمیل کرد؛چهره افغانی‌ها را که تشخیص می‌دهی، زبانشان که افغانی باید باشد. چند نفر را انتقال دادی؟

- ۴ نفر که گوفتند افغانستانی هستند. تو خانه‌ای که آزادی بود [مستقرشان کردم]. موصطفی در اختیارم داد. به دستور عبدوالله خانه را از موصطفی گیریفتم. موصطفی همان جا کلید داد و رفت. موصطفی را از بگرام می شناختم.

قاضی پرسید: از کجا می دانستی مصطفی، ایران هست؟

- عبدالله گوفت. از طریق تلگرام من را وصل کرد به موصطفی. بعد از آزادی از بگرام تا قبل ایران، موصطفی را دیگر ندیده بودم.

قاضی اظهارات محمد را بلند می‌خواند.

- پس از اینکه منزل از مصطفی تحویل گرفتم، حدود یک هفته بعد، دو نفر به میدان آزادی آمدند. من آنها را به منزل بردم. آنها محمد و نصیر بودند و از مرز ترکیه آمده بودند. از طریق اردوگاه آنها را از مرز رد کردم.

قاضی خطاب به محمدگفت درسته؟

و محمد گفت: بلی، ولی نمی دانیستم آنها داعشی بودند یا نه.

- در اظهاراتت گفتی در فضای مجازی گروهی تشکیل دادم. این گروه چند نفر عضو داشت؟

محمد ابرویی بالا انداخت و گفت: من تشکیل دادم؟

- بله، به نام سلیم و ... ! سلیم کیه؟

- آری، سلیم در بگرام دیده بودمش. نمی دانم عوضو داعیش بوده یا نه. سه نفر بودیم. من و رامز و سلیم.

قاضی پرسید هدفتان از تشکیل این گروه چه بود؟

- گروه را.رامز راه انداخته یا سلیم. نَمی دانم. وقتی ایران بودم عوضوم کردند. با هم ایرتیباط گیرفته بودیم حرف می‌زدیم با صوت. آیدی تلیگرام افراد را عبدوالله می‌داد. نمی گوفت داعیشی هستند. ۴ نفر که میهمانم بودند، ماشین براشون گیریفتم، خودیشان رفتند ترمینال جونوب.

موصطفی ۵ میلیون بابت ۳ نفر دیگر به من داد. به همان کارتی که سعید داده بود، پول می‌ریختند.

قاضی پرسید منشأ پول از کجا بود؟

و محمد پاسخ داد: نَمی دانم، واریز پول عبدوالله هماهنگ می کرد.

- منزل اسلام‌شهر به نام کی بود؟

- سعید. کارت اقامتش تمام بود، رفت افغانیستان تمدید کند. خانه را به نام من زد و رفت. ۴۰ میلیون برای خانه داده بود صاحیب خانه‌. نَمی دانم آن پول از کجا آورده بود.

- خانه آزادی به نام کی بود؟

- موصطفی. عبدوالله سعید اول گوفت برو خانه از موصطفی بیگیر، میدان آزادی. حدود دو ماه بعد [مصطفی خانه را تحویل صاحب خانه داد و ] عبدوالله سعید گوفت ایسلامشهر از سعید خانه را تحویل بیگیر.

مهمان‌های عبدالله سعید

قاضی به عکس‌های چاپ شده ای که در پرونده «محمد ر» بود نگاه می کرد و سوالاتش را می پرسید.

- حامد را چند روز در خانه نگه داشتی؟

- حامید از مرز ترکیه آمده بود. حامید بوردم ایسلامشهر. ۶ روز بود. صوحبتی نداشتیم با هم.

قاضی پرسید: همان حامد حادثه ی شاهچراغ؟

محمد با شنیدن سوال قاضی، مکثی کرد و گفت: والا من نَمی شِناسم.

قاضی بین عکسها گشت و به عکسی نگاه کرد و گفت: همین هست دیگه. حامد ضارب حرم هست.

محمد هاج و واج نگاه می‌کرد.

- حاج آقا نَمی دانم.

به دستور قاضی عکس‌ها را از تلویزیون درون اتاق نشان دادند. روی عکس زوم کردند و قاضی گفت: خودش هست.

- نه حاج آقا، اینها احمد و حامد هستند. از آزادی تحویل گیریفتم، بوردم ایسلامشهر. از آنجا رفتند تیرمینال جونوب. دستگیر شودند و همراه من بازداشت بودند.

عکس حامد ضارب را نشانش دادند و گفت: نَمی شناسمش.

خطاب به محمد رامز گفتند عکس ها را ببیند و حامد را شناسایی کند.

رامز گفت: [حامد ضارب] نیست توی عکسا.

محمد گفت: من قبول دارم فامیلای عبدوالله سعید را جا به جا می کردم اما نمی دانستم داعشی هستند.

- عکس داعشی ها به چه هدفی در گوشی شما هست؟

محمد گفت: در خانه دوم [اسلامشهر] یادیگاری گیریفتیم، با همه کسانی که آمدند و میهمان بودند.

- تو انگشتت را که علامت داعش هست، بالا بردی، همین طوری گرفتین؟

- من نَمی دانستم حاج آقا، همه انگشتشان را بالا گرفتند، من هم گیریفتم.

عکس‌ها را یکی یکی نشان می دادند و محمد توضیح می‌داد که نام هر مهمان چه بوده و از کجا آمده و به کجا رفته اند. در مجموع ۱۱ مهمان داشته است.

ابتدا محمد و نصیر از ترکیه به ایران می آیند و «محمد ر» آنها را راهی افغانستان می‌کند، سپس ذکرالله و سمیع الله را تحویل می گیرد و به افغانستان می فرستد.

مهمان‌های نوبت بعد، چهار نفر بودند. ابتدا احمد و حامد می آیند که اهل تاجیکستان بودند. دو سه روز که می گذرد، فاضل به همراه فردی دیگر به جمع آنها اضاف می شوند. عاقبت هر ۴ نفر در مسیر زاهدان دستگیر می شوند. مهمان‌های سری آخر که زن و شوهری بودند به همراه فرزندشان، همراه محمد دستگیر می شوند.

*گفتنی است محمد رامز، متهم ردیف اول این پرونده، عبدالله سعید از امیران داعش در افغانستان که وی ساکن افغانستان هست و از طریق تلگرام، کارها را با اعضای حادثه تروریستی شاهچراغ هماهنگ می‌کرده است، حامد ضارب شاهچراغ و مصطفی . ج عضو داعش، مسوول تهیه خانه امن در تهران برای نقل و انتقال اعضای داعش بوده که از کشورهای همسایه به ایران آمده و سپس راهی افغانستان می شدند.

روایت زهرا قوامی فر و عبدالرسول محمدی از جلسه سوم دادگاه رسیدگی به اتهامات عاملین حمله تروریستی به حرم مطهر شاهچراغ.

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار