کد خبر: ۱۰۸۲۵۱۱
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۴۰۱ - ۱۶:۱۶ 17 December 2022


کبری بهرامی
رهبر معظم انقلاب ۱۹ بهمن ماه سال گذشته در دیدار فرماندهان نیروی هوایی خواستار حفاظت از ایران اسلامی و مقابله به مثل با تهاجم همه‌جانبه علیه جمهوری اسلامی ایران شدند. آنچه که در سه ماه اخیر در کشور بوقوع پیوست وخاطرمان را حزین کرد، ازآتش زدن قرآن کریم ومسجد وتوهین به مقدسات تا به شهادت رساندن پاسداران ونیروهای امنیتی وبه خاک وخون کشیدن نمازگزاران در شاهچراغ توسط داعش در سایه درگیری نیروهای امنیتی با اغتشاشگران، نشان از این داشت که دغدغه رهبر فرزانه انقلاب درزمینه حفاظت از ایران اسلامی بی مورد نبوده است. برای روشن شدن اهمیت این موضوع لازم است به این پرسش پاسخ دهیم که چرا در سال‌های اخیر، ایران و نهادهای رسمی آن از جهات مختلف مورد حملات رنگارنگ نظامی، اطلاعاتی و فرهنگی – رسانه‌ای قرار گرفته است؟ اگر این انقلاب ضعیف و ناتوان می بود و در منطقه و جهان جایگاهی برخوردار نبود آیا بازهم نظام جمهوری اسلامی مورد هجمه قرار میگرفت؟بطور مسلم حمله‌های خرابکارانه و ایذائی به ایران، از سوی سازمان‌های جاسوسی آمریکا و متحدان آن به‌‌ویژه اسرائیل، طراحی و از دلارهای نفتی ممالک دست‌نشانده قدرت‌های بزرگ در منطقه تغذیه و توسط عمال آنها و ستون پنجم داخلی اجرا می‌شود. باید به این‌ پرسش پاسخ داد که چه خطری از سوی ایران موجب شده است که چنین اشتراک منافعی در تهاجم به ایران پیدا شود؟حمله به ایران در ابعاد رسانه‌ای مکتوب، شنیداری و دیداری با هزینه هنگفت انجام می شود و اصحاب رسانه بخوبی می دانند این نوع تبلیغات با چه بودجه‌های هنگفتی صورت می گیرد. بازهم می‌توان این پرسش را مطرح کرد که چرا کشورهای متخاصم چنین برنامه‌های پرهزینه‌ای را علیه ایران اسلامی اجرا می‌کنند؟ همچنین باید به این‌ پاسخ داده شود که چرا در چهار دهه گذشته ده‌ها شبکه تلویزیونی و رادیویی فارسی‌زبان در خارج، در رسانه‌های پرتیراژ خارجی به زبان‌های مختلف درمورد ایران، به وارونه جلوه دادن واقعیت ها و دروغ‌پراکنی می پردازند؟ اینکه رهبر معظم انقلاب در سخنان خود به فراوانی از واژه دشمن استفاده می‌کنند باید تبیین شود که دشمنی با ایران یک مفهوم خطی نیست و صرفا به یک قدرت خارجی یا یک فرد مشخص محدود نمی‌شود که برای انقلاب ما خواب آشفته دیده باشد. البته باید به این نکته هم توجه داشته باشیم که اگر دولت‌های سلطه‌طلب و مرتجع، چندی در هجوم به ایران به اشتراک منافع و عمل رسیده‌اند، انقلاب اسلامی ایران هم هنوز از حمایت معنوی صدها میلیون از مسلمانان و افرادی که از نظام سلطه جهانی رنج می‌برند برخوردار است البته نباید این گونه تصور کرد که حمایت از ایران فقط به چند جبهه مقاومت یا مسلمانان کشورهای همسایه خلاصه می شود.شاهد این مدعی افرادی هستندکه به آسیای جنوب شرقی، ممالک مسلمان‌نشین افریقا یا کشورهای آمریکای لاتین سفر کرده اند و تماس‌های مردمی داشته‌اند. رهبر فرزانه انقلاب با صراحت وفهم درست نیاز زمان،خواهان مقابله همه جانبه با تهاجم دشمن علیه انقلاب اسلامی شده اند برای تفهیم این مطالبه باید بدون تعارف و دوری از بازی با کلمات به نقد وضع موجود بپردازیم و علاوه بر کالبدشکافی مفهوم دشمنی و تهاجم، به این مهم هم بپردازیم که خود مسئولان و دست‌اندرکاران از ابتدای پیروزی انقلاب تا کنون به چه میزان در بهانه به دست دشمن دادن و ایجاد نارضایتی در داخل و غلطیدن ناخواسته در دام طراحان حمله به ایران، نقش داشته و دارند. دست‌اندرکاران نظام در جبهه‌های مختلف دفاع از ایران اسلامی و دستاوردهای انقلاب باید به مطالبه منطقی و به هنگام رهبری، پاسخ عملی دهند.دراین میان اصحاب رسانه‌ هم باید آستین همت را بالا ببرند وبا قلم فرساییو کلام رسا بدور از تعارف و تشریفات و بازی با کلمات به وظیفه خود عمل کنند تا با پالایش وضع موجود از تکرار اشتباهات داخلی و تطهیر زبان انقلاب از خشونت‌های بی‌موردی که دشمنان به نظام نسبت می دهند جلوگیری کنند وبرای تحقق این مهم باید از تنگ‌نظری بپرهیزند و سامانه تبلیغاتی نوینی را که مورد نظر رهبرمعظم انقلاب است را طراحی کنند. دست اندرکاران نظام هر زمان که ناخدای کشتی انقلاب تلنگری می‌زنند و خطری را گوشزد می‌کنند، باید هشدارها معظم له را جدی گرفته ، به نقد و ارزیابی عملکرد خود و جبران مافات گذشته بپردازند. بدون تردید دشمنی با نظام جمهوری اسلامی ایران در خارج ریشه فرهنگی تاریخی دارد چراکه منافع مادی و سیاسی سلطه‌طلبان جهانی در ایران، پس از پیروزی انقلاب تامین نشده است. معمار کبیر انقلاب پیش از بازگشت به ایران در مدت اقامت چهار ماهه خود در خارج از کشور در سال ۱۳۵۷، با حمایت و پشتیبانی عظیم مردمی در داخل همراه بود.درِ آن زمان سلطه‌طلبان که شاهد حمایت مردم از نهضت امام راحل بودند، غافلگیر شده و از ماهیت حکومت مورد نظر امام تصوری نداشتند بنابراین چاره ای جز سکوت و انتظار ندیدند اما زمانی که رهبر انقلاب به ایران باز گشتند و نظام وابسته شاهنشاهی را سرنگون کردند و روحانیت در عرصه‌های مختلف وارد حکومت شدند و اتفاقاتی هم در داخل کشور بوقوع پیوست، منافع عظیم نظام سرمایه‌داری جهانی و صهیونیست‌ها در ایران به خطر انداخت و نظام جدید ایران، تعادل قدرت را در منطقه به‌هم زد.متخصصان جنگ روانی با بهره‌گیری از حساسیت تاریخی غربیان که در سده‌های گذشته از تفتیش عقاید و ایجاد حصارهای فکری کلیسای کاتولیک و سوزاندن کتاب‌ها و تکفیر و تفسیق روشنفکران ناراضی از سلطه پدران مقدس به ستوه آمده بودند، طرح ایران هراسی را آغاز کردند و متأسفانه، به جز مواردی که در هر انقلابی رخ می‌دهد، از داخل بدون درک اقتضائات، در روابط بین المللاشتباهاتی رخ داد که این حساسیت تاریخی را تشدید کرد و بسیاری از مهاجرت افرادی که نمی‌توانستند خود را با وضع موجود تطبیق دهند به خارج، عامل دیگری در تشدید حساسیت تاریخی گریز از حکومت دینی را فراهم آورد.البته دراین نوشتار امکان برشمردن تمامی توطئه‌ها ها علیه نظام اسلامی وجود ندارد بنابراین تنها به ضرورت تبیین حقایق و مقابله به مثل در تهاجم همه‌جانبه علیه ایران میپردازیم. زمانیکه انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی(ره )پیروز شد و تفوق ایدئولوژیکی مارکسیست‌هایی که انقلاب و هر اقدامات انقلابی را در انحصار خود می‌دیدند، به خطر انداخت، آنها هم در کنار نظام سلطه به تبلیغ علیه ایران اسلامی پرداختند و با توجه به پایگاه قدرتمندی که در افکار عمومی دنیا داشتند، نظام دینی در ایران را به گونه‌ای که خود می‌خواستند به جهان معرفی کردند. تهاجم فرهنگی علیه انقلاب اسلامي زمانی آغازشد که توطئه جنگ علیه ایران اسلامی در منطقه نتوانست به اهداف خود برسد به همین علت این طرح ابعاد تازه‌ای به خود گرفت. تحرکات رسانه‌ای از بیان خبرهای وارونه، به حمله مستقیم علیه نظام در راستای ایجاد سرخوردگی در داخل با تمسک به چند اقدام ناصواب تشدید شد و تبلیغات در شبکه‌های تلویزیونی فارسی زبان با وسعت گسترده‌تری آغازشد.البته این روزها ما به گفتن و نوشتن از گزاره های پیوسته با درست زیستن که به آن "اخلاق" می گوییم،شاید از هر زمان دیگری ناگزیرتر باشیم. اینکه ما شاهد رفتارهای هتاکانه وغیر اخلاقی باشیم وخیال کنیم با سکوتمان به بهبود اوضاع کمک میکنیم،تصویری غیرمعقول واندیشه نامتعارفی است.جوان و نوجوانان ما در چند سال اخیر با فاصله گیری از جو خانواده وجامعه بجای رشد وتکامل دربسترحقیقی در شبکه های مجازی تربیت شده اند.بستری ناشناخته ومخوف که گاه‌ با اخلاق و خویشتن داری فرسنگ‌ها فاصله دارد به همین دلیل، سرمایه های معنوی ما را که ذکر خیرشان در هر محفل و مجلسی، گرمابخش جان‌ها و صفابخش انجمن‌هاست را به درستی نمی شناسند یا شاید بهتر است بگویم در هجمه رسانه‌های بیگانگان، نه تنها با این چهره‌ها آشنایی و قرابتی ندارند، بلکه در بیشتر مواقع، مشی و مرام و نگرش آنها در کشاکش زندگی روزانه را نیز نمی‌پسندند و این گناه آنان به طور مستقیم به اهمال مسئولین وبی توجهی معلمان ما برمیگردد که پیش از آنکه دیر شود باید بفکر چاره ای بود.

منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار