هر هفته، یک کارآفرین استارت‌آپ جدید ظاهر می‌شود تا دنیا را در زمینه‌های مختلف تغییر دهد و در مقابل ممکن است یک استارتاپ هم شکست خورده و مجبور شود درهای خود را ببندد. شناسایی حفره‌های شکاف در مدل کسب‌وکار به قدری آسان است که ممکن است تعجب کنید که چه چیزی باعث می‌شود برخی از کارآفرینان بالقوه متحمل شکست شوند. در واقع می‌توان گفت عواملی وجود دارد که بررسی آنها برای راه‌اندازی هر استارت آپی لازم است و مانع از شکست می‌شود. مهم است که این عوامل قبل از تشکیل استارت‌آپ بررسی شوند. بنابراین اگر شما هم در فکر ایجاد یک استارت‌آپ جدید هستید با این نوشته همراه شوید تا عوامل مهم در راه‌اندازی استارت آپ را بشناسید.
1. مشکلی که سعی در حل آن دارید چیست؟
بیشتر کارآفرینان در تلاش برای حل یک مشکل تصمیم به ایجاد استارت‌آپ می‌گیرند. در جایی از زمان، اکثر کارآفرینان یک ادراک یا نگرش خاص دارند البته نه تنها در مورد یک مشکل، بلکه در مورد یک راه حل و یا حتی یک مدل تجاری. همه اینها خوب است اما در کنار این موارد، سوالاتی وجود دارد که تعیین می‌کند آیا شما واقعا به دنبال حل مشکل هستید یا خیر. یکی از این سوالات این است که:
2. چگونه تشخیص دادید که این یک مشکل است؟
آیا اصطلاحا ناگهانی وارد میدان شده‌اید یا نظرسنجی انجام داده‌اید و با کارشناسان و/یا مردم عادی صحبت کرده‌اید و از نظر آماری تأیید کرده‌اید که موضوعی که به دنبالش هستید این واقعاً یک مشکل است؟
تا زمانی که بیرون نروید و با تعداد مناسبی از مردم صحبت نکنید، واقعا مشخص نمی‌شود آنچه که به دنبالش هستید یک مشکل است یا خیر. قرار است برخی از مشکلات امروز حل نشود. برخی از مشکلات اصلا ارزش حل شدن ندارند. برخی از عوامل هم که از نظر ما مشکل هستند، ممکن است آنها مشکل نباشند. پس مطمئن شوید موضوع شما جز مشکلات است.
مورد اقدام: از طریق نظرسنجی‌ها ویا گروه‌های متمرکز مشخص کنید که مشکل واقعاً وجود دارد و ارزش حل کردن را دارد.
در جستجوی راه حل و بررسی آنها
گاهی اوقات، کارآفرینان کمی ناشیانه عمل می‌کنند. آنها محصول یا خدماتی دارند که فکر می‌کنند عالی است، بنابراین برای ساخت آن وارد بازار می‌شوند. در حال حاضر ده‌ها هزار نوآوری در جهان تعریف شده است. اینها محصولات یا خدمات عالی هستند، اما متاسفانه، بسیاری از آنها به تولید انبوه نمی‌رسند. بنابراین اینکه شما یک راه‌حل ساده برای چیزی دارید، لزوماً به این معنی نیست که مشکل به اندازه کافی بزرگ است که بتوان آن را دنبال کرد. بلکه در کنار این عوامل، اندازه بازار هم مهم است و باید در نظر گرفته شود. همیشه در مقیاس بزرگتر فکر کنید.
علاوه بر این باید به برخی از این سوالات هم فکر کنید و اگر جواب درست و منطقی برای آنها پیدا کردید ادامه دهید. اینکه آیا مردم اصلاً می‌دانند که مشکل دارند؟ آیا این مشکل به اندازه کافی مهم است که به شما پول خوبی بدهند تا راه‌حلی داشته باشید؟ آیا دلیل اینکه در حال حاضر هیچ راه‌حلی وجود ندارد این است که واقعاً راهی برای رفع آن وجود ندارد؟ همه اینها سوالاتی هستند که نیاز به پاسخ دارند.
اگر مردم به اندازه کافی به مشکل اهمیت نمی‌دهند که برای رفع آن هزینه پرداخت کنند، از دو حالت خارج نیست، یا آن مشکل چندان مهم نیست و یا اینکه تا به حال راه‌حل مناسبی برای آن ارائه نشده است. اما اگر آنها اهمیت می‌دهند و می‌خواهند هزینه کنند، چرا باید برای ایده شما به شما پول بدهند؟ آیا ایده شما خلاقانه و راه‌حل آن مشکل است؟ نکته‌ای که باید به خاطر داشته باشید این است که ایده شما باید بسیار بهتر از آنچه در حال حاضر موجود است باشد. نه فقط کمی بهتر، بلکه باید 10 برابر بهتر، سریع‌تر، کوچک‌تر، آسان‌تر و ارزان‌تر باشد تا مردم به جای هر جایگزین دیگری به سراغ شما بیایند.
آیتم اقدام: اگر به اجبار سعی کنید راه حل خود را در کنار یک مشکل قرار دهید، به احتمال زیاد، مورد تجاری شما ضعیف خواهد بود.
3. راه‌حل شما بر چه پایه‌ای قرار دارد؟
هر زمان که یک کارآفرین مزیت استارت‌آپ خود را بر پایه قیمت گذاری یا فناوری قرار دهید، احتمال شکستش زیاد است. قیمت گذاری و فناوری، هر دو مزیت موقتی هستند. اگر مدل کسب و کار شما به این دو عنصر بستگی دارد، متاسفانه، شما قبلاً ضرر کرده‌اید اما آن را نمی‌دانید. در موارد بسیار نادر، این دو عنصر می‌توانند مزیتی را ارائه دهند. البته در فضای بانکی و پرداخت این موضوع فرق می‌کند. چنانچه اگر بتوانید محصولی ارائه دهید که تجربه برتر و غیره را ارائه دهد، ممکن است برتری داشته باشید.
به عنوان نمونه می‌توان سیستم پرداخت یار را یک نمونه موفق دانست که به منظور تسهیل پرداخت‌های الکترونیک تعریف و سازمان دهی شده که ضمن انعقاد قرارداد با شرکت‌های ارائه دهنده خدمات پرداخت، امکان استفاده از ابزارهای پذیرش و اتصال به شاپرک را به طور غیر مستقیم برای برخی از نهادهای بزرگ بانکی فراهم می‌کند.
توجه به این نکته هم ضروری است که با وجود داشتن بهترین منابع و استعداد، در نهایت این بازار است که سرنوشت پروژه شما را تعیین می‌کند.
پس در هر زمان، شما چند جنبه را در راه‌اندازی استارت‌آپ خود کنترل کنید:
- شما باید مواد لازم (استعداد، تیم، پول، دانش حوزه و غیره) را داشته باشید - این چیزی است که شما کنترل می‌کنید، یعنی کنترل آن به شما بستگی دارد.
- شما باید زمان داشته باشید (زمان برای تحقیق، زمان برای توسعه، زمان برای بازاریابی، و غیره) - باز هم، این چیزی است که شما کنترل می کنید.
- باید زمان مناسبی باشد (آیا بازار برای آن استارت‌آپ آماده است) - این چیزی است که شما کنترلی بر آن ندارید. گاهی اوقات ممکن است خیلی زود، یا خیلی دیر، یا گاها در زمان مناسب برسید.
4. برنامه‌ریزی قبلی
به خاطر داشته باشید برنامه ریزی قبلی از عملکرد ضعیف جلوگیری می‌کند! فراموش نکنید شرکت‌هایی که پول (و زمان) را صرف تحقیق کامل درباره مشکلاتشان می‌کنند و به آنچه بازار می‌گوید توجه می‌کنند، در مقایسه با شرکت‌هایی که این کار را نمی‌کنند، احتمال موفقیت بیشتری دارند. پلتفرم های بسیاری برای برنامه ریزی آسان طراحی شده اند که حتی نیاز به حجم اینترنت زیادی نیز ندارند. شما با داشتن شارژ همراه اول غیر مستقیم نیز می توانید به راحتی از آن ها استفاده کنید.
انتهای رپرتاژ آگهی/